یلدا؛ بهانهای برای انقلاب علمی
سیاوش صفاریانپور/مروج علم
در آستانه شب یلدا بحث بر سر پیشرفت دانش ایرانیان در روزگاران کهن و اینکه ما سالها پیش توانسته بودیم، حدود یک دقیقه تفاوت زمان در شبانهروز را با محاسبات و رصدهایمان درک کنیم، داغ میشود. علم نجوم در زمانهایی مثل دوران خواجهنصیرالدین آنچنان در کشور ریشه دوانده و معتبر بود که ما مراکز مطالعه نجومی یا رصدخانههای معتبر و مشهوری داشتیم. متأسفانه وقتی به شرایط فعلی ایران در حوزه ستارهشناسی نگاه کنیم، بهنظر نمیرسد سرعت رشدمان را همچنان حفظ کرده باشیم. انگار یک انقطاع در نقطهای از تاریخ رخ داده که باعث شده، ما از یک قله در دانش اخترشناسی به جای بسیار پایینتری سقوط کنیم. من نمیدانم آن نقطه انقطاع کجاست اما قطعا از چندین سال قبل رخ داده و در نهایت ما را به مصرفکننده علم تبدیل کرده است. در این زمینه، ممکن است طی سالها تغییراتی در زمینههای مختلف علمی رخ داده باشد اما قطعا پیشرفتها بهصورتی نبوده که بتوانیم به اوج دوران شکوفاییمان برگردیم.
اگر خوشبینانه نگاه کنیم، وجود گروههای ترویج علم را میتوان بهعنوان یک بازوی مهم در گسترش دانش شناسایی کرد و به آن ارزش گذاشت. ترویج علم باعث حفظ علاقهمندان به علم میشود و میتوان آن را بهعنوان یکی از بازوهای اصلی برای گسترش دانش و مطلع نگه داشتن مردم نسبت به پیشرفتهای علمی دانست. حضور این گروهها خوب است اما بهنظر میرسد این ترویج علم یک کار مکمل باشد که برای سودمند بودن آن باید کارهای اساسی در جاهای دیگری رخ بدهد. کار اصلی زمانی اتفاق میافتد که به توسعه علمی و آموزش کشور نگاه کرد و سیاست واقعگرایانه وجود داشته باشد. توسعه علمی زمانی رخ میدهد که کنکور به یک فرایند دیگر تبدیل شود که ورود افراد به دانشگاهها را سادهتر میکند و دانشگاهها نیز باید بتوانند انسانهای توانمند واقعی را تربیت کنند. توسعه علمی ما زمانی رخ میدهد که رشد و توسعه ارتقای شغلی استادان علمی منوط بر تولید مقاله نباشد و علم زمانی ارزشمند تلقی شود که یافتههای دانشمدارانه منجر به تولید ثروت شود. توسعه علمی از جایی شروع میشود که علوم پایه بهعنوان عنصر اصلی برای توسعه شناخته شود نه بهعنوان یک طفیلی و موردی بیاهمیت. وضعیت فعلی علوم در کشور اما کاملا با این ایدهآلها فاصله دارد. علوم پایه در کشور ما مثل یک موجود بیاهمیت است که صرفا انرژی و پول مصرف میکند اما فایدهای ندارد. نگاه استادان نیز متفاوت است. بهعنوان یک ناظر وضعیت علمی ایران باید بگویم، بهنظر میرسد به یک انقلاب بزرگ در وضعیت علمی ایران نیاز است که باعث شود، بنیادهای علمی ایران دوباره ساخته شوند. ما باید خودمان را برای هدفهای اصلیتر آماده کنیم که کشورهای دیگر نیز سراغ آن میروند؛ رشد متوازن صنعت و اتصال آن به توسعه علمی راه پیشرفت است. بدون این دو عضو مکمل، توسعهای که انتظارش را داریم اتفاق نمیافتد و ما را به واردکننده مفاهیم علمی تبدیل خواهد کرد.
جشن یلدا چند سالی است دوباره به صدر توجه برگشته اما اگر صادق باشیم، در روزگاری نه چندان دور، هرچند در میان مردم به رسمیت شناخته میشد اما در جامعه رسمی و رسانهای دربارهاش صحبت چندانی به میان نمیآمد و نوروز در مرکز توجه بود. خوشبختانه این وضعیت تغییر کرده و ریشههای فرهنگی دوباره به رسمیت شناخته شده است. وضعیت خوب یلدا در این روزها را شاید بتوان با اوضاع توسعه علم در کشور سنجید. امیدوارم همانطور که وضعیت یلدا مورد توجه قرار گرفت و درباره آن صحبت بیشتری جریان یافت، توسعه علمی کشور نیز با نگاه مثبت و سازنده اعضای شکلدهنده این ساختار مواجه شود.