کرونا روند جامعهپذیری را مختل کرد
عبور از جامعه شبه علمی به علمی، کارکرد مثبت کرونا بود
اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با همشهری درباره آثار مثبت و منفی کرونا بر جامعه میگوید
سیده زهرا عباسی- خبرنگار
یکسال از آمدن کرونا گذشت؛ بحرانی غیرمنتظره و تهدیدآمیز که فرصت زیادی برای شناسایی آن نداشتیم. بحرانی که یکباره روی سرمان آوار شد و تا بخواهیم بهخودمان بیاییم در پوست و استخوانمان رخنه کرد. هرچند امیدواریم این مهمان یکساله روزی نه چندان دور از خانه و زندگیمان بیرون برود، اما فراموششدنی نیست؛ نه یاد و خاطره منحوس و نه آثار منفی و مثبت آن. کرونا را شاید بتوان نقطه عطف تاریخ قرن بیست و یک دانست و از دوران قبل و بعد آن سخن گفت. اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران معتقد است؛ دانش امروزی در همه حوزهها میتواند با پیامدسنجی تأثیر اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و اقتصادی و... یک واقعه یا سیاست، برنامهریزی یا رویه را بسنجد. به همین دلیل است که میتوان ابعاد کرونا را بهعنوان یک واقعه هولناک جهانی بررسی کرد. گفتوگوی همشهری با او را درباره پیامدهای اولیه، ثانویه و انباشته کرونا بخوانید.
مهمترین پیامد شیوع کرونا بر زندگی مردم از نگاه شما چیست و این پیامد چطور زندگی مردم را تحتتأثیر قرار داده است؟
اولین و مهمترین پیامد کووید-19 برای جهان و کشور ما که مردم در یک سال گذشته به خوبی آن را لمس کردند، تحتتأثیر قرار دادن سلامت جسم، روان و اجتماع است. در حوزه سلامت جسم میتوان به وسواس بهداشتی و شستن مکرر دستها یا نگرانی از برقراری ارتباط اشاره کرد یا حتی مرگ خود یا نزدیکان. کرونا در بعد روان به افسردگی و آسیبهایی از این دست منجر شده است و در اجتماع هم تأثیرات دیگری از کرونا را شاهد هستیم. البته این پیامدها خیلی فوری رخ داد و همه در حال تجربه آن هستیم، اما بهدلیل استمرار کرونا، تبعات آن هم ادامه پیدا میکند که در نهایت میتواند به بحرانی انباشته تبدیل شود. این وضعیت در ادامه موجب تشدید نرخ طلاق، خودکشی، آشفتگی و بیسازمانی در حوزه اجتماعی خواهد شد.
میتوان تبعات اقتصادی کرونا را هم عاملی برای بحرانهای انباشته دانست؟
بله. اتفاقا به اعتقاد بنده، دومین پیامد مهم کرونا که تبعات ماندگاری هم خواهد داشت، مشکلات اقتصادی است. مشکلات اقتصادی از سخت شدن معیشت یک خانواده تا نوسان پول ملی، افزایش نرخ بیکاری و ورشکستگیهای شدید فعالان اقتصادی را شامل میشود. همانطور که اشاره کردید مشکلات انباشته این بخش هم میتواند پیامدهای نگرانکنندهای داشته باشد و منجر به همان آسیبهای قبلی مثل افزایش نرخ طلاق و خودکشی و از هم پاشیدن خانواده و نظام تولید و افسردگی و... شود. البته باید توجه داشت کشور ما بیشتر از کشورهای دیگر تحتتأثیر قرار گرفته است، زیرا تحریم و مشکلات اقتصادی چالشهای جدیای را برایمان ایجاد کرده بود و کرونا هم مزید بر علت شد و بحران مضاعفی ایجاد کرد.
علاوه بر مشکلات اقتصادی، جامعه مشکلات اجتماعی هم داشت و کرونا در این بخش هم تأثیرات منفی زیادی بر جای گذاشت. بحرانهای مضاعف در این بخش را چه میدانید؟
یکی از مشکلات ما که قبل از شیوع کرونا هم وجود داشت، «آنومی» است. اصطلاح آنومی را زمانی بهکار میبریم که دچار بیهنجاری شدهایم. آنومی مضاعف در تعامل با کرونا میتواند تبعات نگرانکننده و پیامدهای انباشته وحشتناکی ایجاد کند. زمانی که ما با حمله بیرحمانهای مثل شیوع کرونا مواجه هستیم، بهترین راه این است که فرد یا گروه از یک اعتماد به نفس در تصمیمگیریها برخوردار باشد، اما وقتی کشور دچار آنومی شود، توان تصمیمگیری ندارد و بهشدت متضرر و دچار بحران و تنش خواهد شد. این مشکل البته در کشورهایی که پایههای ایدئولوژیک و سنتی قوی دارند، پیش میآید و ما هم با توجه به رواج مواردی چون طب سنتی و... دچار بیهنجاری و دودلی بودیم و کرونا آن را تشدید کرد. از سوی دیگر، یکی دیگر از مشکلات و پیامدهایی که کرونا به همراه داشت، افزایش نرخ ناامیدی بهخصوص در حوزه امیدواریهای اجتماعی است. به همه دلایل گفته شده ما بسترهای ناامیدی را از قبل داشتیم و کرونا آن را تشدید کرد. این پیامد بهویژه درباره جوانان قابل لمس است، زیرا این قشر در آستانه ورود به بازار کار یا زندگی مشترک هستند و بحران مضاعفی برایشان رقم خورده است. از دیگر پیامدهای منفی کرونا ناقص شدن فرایندهای جامعهپذیری است. جامعهپذیری در حیاط مدرسه و دانشگاه، نشست دوستانه، پاتوقهای محلی، کافهها ، رستورانها ، پارکها و سینما یا در بازی با همسالان اتفاق میافتد، اما شیوع کرونا در این فرایند جامعهپذیری کودکان و نوجوانان اختلال ایجاد کرد. بهخصوص بچههایی که باید وارد پیشدبستانی میشدند در پایه جامعهپذیری و آموزش دچار اختلال جدی شدند و نگرانی ما این است که این بنای ناقص تا ثریا کج برود. این کودکان درگیر مشکلاتی چون استرسهای جدی، چاقی مفرط، دیابت و... میشوند و در آینده هزینههای بالایی را به جامعه تحمیل میکنند که این موضوع شوخیبردار نیست. طی یکی، دو سال نمیتوان این فرایند ناقص جامعهپذیری را در حساسترین سن جبران کرد و متأسفانه این پیامد منفی یا بحران مضاعف کرونا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بحرانهای مضاعفی که در نتیجه این پیامدها بهوجود میآید عام است و همه جهان آن را تجربه میکند یا همانطور که تأکید داشتید برخی از آنها مربوط به جامعه ایران با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی است؟
بهنظر میرسد بحران مضاعف را با توجه به بسترهای موجود میتوان از پیامدهای جدی کرونا برای ایران دانست. این بحران مضاعف تقریبا در انحصار ایران است و در کشورهای دیگر این تجربه را نداریم. شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران منجر به این بحرانهای مضاعف شده است و مثلا همان ناامیدی اجتماعی را میتوان یکی از بحرانهای مضاعف دانست که نگرانکننده بود و حالا تشدید شده است.
با همه این مشکلات اما کرونا تأثیرات مثبتی هم بر زندگی گذاشته. برای مثال تسریع دولت یا شهروند الکترونیک و تکمیل تجربه آموزش مجازی برخی از موارد مثبتی بود که کارشناسان به آن اشاره میکنند. به اعتقاد شما مهمترین این تأثیرات مثبت چیست؟
همه این موارد هست، اما به اعتقاد من یکی از کارکردهای مثبت کرونا که میتواند در آینده تأثیر خوبی بر هم باورها و فرهنگها داشته باشد، گذار از جامعه شبه علمی به جامعه علمی است. ما پیش از این دودلیهایی داشتیم و سنت و بهویژه باورهای آغشته به ایدئولوژی ترمز محکمی برای علمی شدن بود، اما کرونا و پاسخهای مثبت جامعه پزشکی رنسانسی را در این زمینه ایجاد کرد و این اطمینان حاصل شد که تنها راه نجات حوزه مادی و مشکلات اقتصادی، پزشکی، سیاسی و... دانش است. متأسفانه پیش از این شاهراه دانش در کشور ما موانع جدی داشت و کرونا کمک کرد که این فرایند کمی اصلاح شود.
اما گسترش دانش نیازمند تعامل با کشورهای دیگر بهویژه قطبهای علمی دنیاست. هماکنون این ذهنیت وجود دارد که کرونا این تعامل را محدود کرده است. نظر شما چیست؟
اتفاقا بهعکس. حتی اندیشه جهانی را میتوان یکی از پیامدهای مثبت کرونا در کل جهان دانست. در واقع در این دوران همه به این نتیجه رسیده اند که نمیشود مرزها را بست و آنهایی که به بسته بودن مرزها فکر میکنند باید از این مسئله درس جدی بگیرند. امروز تعامل و تبادل در همه حوزهها بهویژه علم و اقتصاد جواب میدهد. ما چاره دیگری نداریم و باید تبادل جهانی در حوزه اقتصادی، پزشکی و علمی داشته باشیم و حل مشکلات بهویژه پاندمی کرونا هم فقط بهصورت جهانی ممکن است. در این دوران مراقبت از دیگران حتی دشمنان اهمیت زیادی دارد، زیرا اگر آنها دچار بیماری شوند ما هم بیمار میشویم. در واقع کرونا بستر همدلی جهانی را فراهم و این تفکر را تقویت کرده که باید جهانی زیست. به اعتقاد من باید سر بر آستانه این جمله مک لوهان گذاشت که جهان دهکده جهانی است. نباید فراموش کرد: «آسایش دو گیتی/ تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت/ با دشمنان مدارا» و اگر میخواهیم سالم بمانیم باید مراقب باشیم دیگران هم سالم بمانند. اخلاق کرونایی از این جهت میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
اخلاق کرونایی و این همدلی در ایران نمود خوبی داشت. میتوان آن را هم از پیامدهای مثبت کرونا عنوان کرد؟
بله. برای پاسخ به این سؤال من کلیتر نگاه میکنم. در واقع یکی از پیامدهای مثبت کرونا این بود که خرافهها را بزداییم و نقاط قوت دین را تقویت کنیم. یکی از نقاط مثبت دین کارهای خیریه و کمکهای مومنانه بود که ثابت کرد چقدر کارآمد است و اگر این موارد نبود، معلوم نیست چه بر سر ایران میآمد. کشور وضع اقتصادی خوبی نداشت و دولت هم به همین دلیل نمیتوانست شرایط را به خوبی مدیریت کند. اگر رفتار همدلانه مردم نبود، مشکلات زیادی پیش میآمد. فرهنگ دینی جوانمردی و دستگیری از محرومان به داد مردم و کشور و دولت رسید. حتی کرونا موجب شده تا بسیاری از جنبههای دینی را سر جای خودشان مصرف کنیم. در واقع میتوان گفت شاهد یک رنسانس دینی و مذهبی هم بودیم. برای مثال در ابعاد فردی قناعت، چشمپوشی از لذتهای آنی، سرمایهگذاری به موقع، تعریف زیرساختارها، تقویت تابآوری فردی، روانی و اجتماعی را هم شاهد بودیم.