• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 29 آذر 1397
کد مطلب : 41600
+
-

شب اورمزد آمد و‌ماه دی...

چرا شب یلدا را جشن می‌گیریم؟

شب یلدا از شب‌های مقدس در ایران باستان است. داریوش یکم به‌صورت رسمی این شب را در تقویم ایرانی ثبت کرد. چله و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود هم از سنت‌های باستانی است. حالا این کلمه چله از کجا آمده است؟ چله مترادف با یلداست و به این دلیل است که 40روز اول زمستان را «چله بزرگ» و 20 روز بعد از آن را «چله کوچک» می‌گویند. اصلا چه شد که چله بزرگ و کوچک به‌وجود آمد؟ مردم در دوران باستان کم‌کم متوجه تغییرات جوی و بلندی و کوتاهی روزها و شب‌ها در فواصل مختلف می‌شوند و کار و بار خود را بر این اساس تنظیم می‌کنند. آنها می‌بینند که در برخی ایام روزها بلند است و می‌توانند بیشتر از نور و خورشید که آن را مقدس و نیک می‌دانستند استفاده کنند. در مقابل برخی از ایام شب‌های طولانی‌تری دارد و تاریکی و ظلمت که برایشان نماد اهریمن بود با روشنایی در نبرد. مردم دوران باستان و آریایی‌ها فهمیدند که کوتاه‌ترین روز، آخرین روز پاییز و بلندترین شب،نخستین شب زمستان است و بلافاصله بعد از آن روزها شروع به بلند شدن می‌کنند و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند. از همین‌رو آن را شب زایش خورشید یا همان «مهر» نام دادند.
در دوران کهن فرهنگ اوستایی هم سال با فصل سرد شروع می‌شد؛ به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن. در برهان قاطع (واژه‌نامه فارسی) زیر کلمه یلدا نوشته شده است: «شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب‌هاست و در آن شب یا نزدیک آن شب، آفتاب به برج جدی تحول می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک است».
تاریکی که نماینده اهریمن است در شب یلدا بیشتر از دیگر شب‌ها ادامه دارد و برای همین ایرانیان آن را شوم می‌دانستند و برای دور کردن تاریکی تا صبح بیدار می‌ماندند و آتش روشن می‌کردند و به خوردن و نوشیدن انواع میوه‌ها، تنقلات و... می‌پرداختند،برای هم داستان تعریف می‌کردند و... . این رسم یلدا از آن دوران به‌جا مانده است. در این جشن طبق دیگر جشن‌های دوران باستان، آیین‌های ویژه جشن را داشتند؛ مانند استفاده از عطردان، آتش‌دان و... .
فردوسی در پایان داستان اورمزد ساسانی ضمن اشاره به گذرا بودن این جهان، از خواننده می‌خواهد که به این جهان گذرا دل نبندد. بعد هم به فرا‌رسیدن شب خجسته چله اشاره‌ای می‌کند و اینکه باید این شب بلند را گرامی داشت:
چنین بود تا بود گردان سپهر
گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر
تو گر باهشی مشمر او را به دوست
کجا دست یابد بدردت پوست
شب اورمزد آمد و ‌ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
کنون کار دیهیم بهرام ساز
که در پادشاهی نماند دراز

این خبر را به اشتراک بگذارید