در آستانه یکسالگی زلزله شب یلدای کوهبنان مردم هنوز در کانکس و چادر زندگی میکنند
ترس بیپایانزلزله
محمدصادق خسرویعلیا | خبرنگار
آن شب گویهای غلتان سرخ در ظرف سفالی ارغوانی سر به عصیان داشت. دستان کوچک مریم از پس انارهای چموش داخل ظرف برنمیآمد. کودک اصرار داشت ظرف انارها را خودش وسط سفره یلدا بگذارد. گونهها خندان بود، لبخند مریم و میهمانان سرخ میدرخشید؛ مثل انارهای غلتان. آن شب زمین تاب نیاورد؛ صبر نکرد محفلها گرم بماند. اجازه نداد ظرف انارها به سفره برسد. شب یلدا از راه نرسیده، رفت و یلدای بیپایان زلزله، سایه انداخت روی خانهها و زندگی مردم شهر. زمین کوهبنان ساعت ۲۰ و ۳۴ دقیقه پنجشنبه ۳۰ آذر به بزرگی 5.2ریشتر لرزید. از آن یلدا به بعد مریم و خانوادهاش بیآشیانه شدند. آن شب بهت و ترس همنشین کوهبنانیها شد و با طلوع آفتاب، روزهای سخت به میهمانی شهر آمد تا الان. کوهبنان در آستانه یکسالگی زلزله است اما بیش از نیمی از زلزلهزدگان هنوز در کانکس و چادر زندگی میکنند.
در یکسالگی زلزله، مریم 8ساله شده. او همه یک سال گذشته را در چادر و کانکس گذرانده و دیگر از شب یلدا میترسد. خانم حسنی در مورد دخترش میگوید: «نهتنها دختر من، که همه بچهها، حتی آدم بزرگها هنوز در وحشت زلزله بهسرمیبرند. خدا را شکر این زلزله تلفات نداشت اما ویرانی بزرگی بهبار آورده. همه فکر میکردیم این خرابیها خیلی زود آباد میشود و ترس زمینلرزه را فراموش میکنیم، اما متأسفانه خیلی زود معلوم شد که همه در خوشخیالی به سر میبریم. یکسال در بدترین شرایط زندگی کردیم و هنوز چهره زلزله و ویرانی از شهر پاک نشده. هر روز، روزمان را در ویرانی آغاز میکنیم و در میان ساختمانهای نیمهساخته و دیوار شکسته به شب میرسانیم. به قول خود مسئولان «یک زلزله کوچک» ما و مردم را به این حال و روز انداخته و اگر این زلزله کوچک تکرار شود که باز طبق گفته همین مسئولان «وقوع زلزله در این منطقه بعید نیست» تصور میکنم آنوقت باید تا ابد چادرنشینی کنیم.»
آقا صفدر اهل کوهبنان است. او از خانهاش میگوید که هنگام زلزله بهکلی تخریب شد و ساختمان نیمهساخته رهاشدهای که قرار بود تا تابستان امسال به اتمام برسد، اما موج گرانی باعث شد که پیمانکاران پروژهها را نیمهکاره رها کنند و بروند! «من معدنکارم. نیمی از مردم این شهر کارگران معدن زغال هستند. فکر کنم باید از حال و روز معدنچیان باخبر باشید. معدنهای اینجا را هم سپردهاند به بخش خصوصی. حقوقها بین 800 هزار تا یک میلیون و 100هزار تومان است. خود من الان 4ماه حقوق نگرفتم. بارها تمنا و صحبت کردیم، داد زدیم، اعتراض کردیم، حتی جاده بستیم، اما هیچکدام افاده نکرده و صدایمان به جایی نرسید. حالا این کارگر چطور میتواند یک خشت از جیب خودش بخرد و روی این ساختمان نیمهساخته بگذارد؟ باور کنید لنگ نان شبمانیم. حالا زلزله و بیخانهمانی هم به همه مصایب ما اضافه شده، وامهای دولتی در اختیار پیمانکاران قرار گرفت. قرار بر این بود تا تابستانی که گذشت، سقف بالای سرمان باشد. مصالح گران شد، پیمانکاران گفتند پولتان تمام شده، گذاشتند رفتند! اینجا همه خانوارها سنتی هستند و عیالوار. نیمی از آنها در چادر و بقیه در کانکس شب را به سحر میرسانند.»
خانم محمدحسنی یکی دیگر از اهالی کوهبنان از اقلیم سخت و طاقتفرسای این شهر در زمستان میگوید: «از همین الان یخبندان آغاز شده، اقلیم اینجا کوهستانی است. بحث چادر و کانکس نیست، واقعا در کانکس هم نمیتوان حریف سرما شد. خیلی از مردم ازجمله خانواده ما مجبور شدیم کوچ کنیم و به خانههای نیمهساخته برویم. اغلب مردم شهر در اسکلت نیمهکاره ساختمان زندگی میکنند. این وضعیت تا کی میخواهد ادامه داشته باشد؟ کودک خردسال، افراد میانسال، افرادی که با بیماری دست و پنجه نرم میکنند، همه این گروه آسیبپذیر در اغلب این چادرها و کانکسها زندگی میکنند و قرار است یک زمستان دیگر و شاید زمستانهای دیگر را تحمل کنند. یلدا برای کوهبنانیها خیلی شیرین بود اما امسال برخی مسئولان این شیرینی را برایمان تبدیل به زهر کردند.»
کاوه به همراه خانوادهاش یکی از اجارهنشینهای این شهر است. او نیز معدنکار است. کاوه از وضعیت اجارهنشینها میگوید: «من یک خانه قدیمی با دیوارهای شکسته اجاره کردهام. در ماه 270هزار تومان اجاره میدهم. حقوق من 900هزار تومان است. البته 3ماه عقب افتاده. قبلا اینطور نبود. خانهها سرپا بودند و با قیمت کمتر از الان میتوانستیم خانه اجاره کنیم. الان هر خانه دیوارشکستهای قیمت طلا دارد. چارهای نداریم، باید خانوادهمان را زیر سقفهای شکافبرداشته ساکن کنیم. خدا شاهد است وقتی در معدن مشغول کار هستم، جانم به لبم میرسد. با خودم میگویم نکند زلزله بیاید و بچهها...»
کاوه با اینکه از شب یلدا خاطره خوشی در ذهن ندارد، اما میخواهد یلدای امسال را جشن بگیرد: «قرار است حقوقهای معوقه را پرداخت کنند. اگر به وعدهشان عمل کنند، با هر آنچه در توان دارم، شب یلدا خانوادهام را شاد میکنم.»
نیمی از مردم کوهبنان بیسرپناه هستند
کوهبنانیها در گفتوگو با روزنامه همشهری معتقدند نیمی از مردم شهر، بیسر پناه هستند. البته این آمار را از روی مشاهدات عینی خودشان عنوان میکنند. برای اینکه دقیقتر بتوان تخمین زد که هنوز چه تعداد از کوهبنانیها در چادر و کانکس زندگی میکنند بهتر است آمار و ارقامی که یکشنبه گذشته نماینده کوهبنان در مجلس ارائه داد را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم. طبق گفته حسین امیری خامکانی تاکنون یکهزار و ۱۳۵ واحد شهری به بانکها معرفی شدهاند و قرارداد بسته اند؛ «طبق گزارش بنده ساختوساز ۴۰۰واحد مسکونی به اتمام رسیده و مابقی منازل در مرحله اسکلت بندی هستند.» همچنین امیری خامکانی در رابطه با آخرین وضعیت واحدهای مسکونی روستایی خبر داد و گفت: «از ۳۹۴واحد روستایی که به بانکها معرفی شده ۱۰۰واحد تکمیل شده است.»
با توجه به آمارهای نماینده کوهبنان میتوان گفت درمجموع 1092واحد مسکونی در شهر و روستاهای کوهبنان هنوز ساخته نشده، بهعبارتی دستکم 1092خانواده در این شهر در کانکس زندگی میکنند. هر چند که این احتمال بهصورت قوی وجود دارد که دو یا چند خانواده در یک واحد مسکونی ساکن بوده باشند. اما به هر حال با احتساب اسکان یک خانواده در هر واحد مسکونی آماده نشده و درنظر گرفتن متوسط 4نفر برای هر خانوار، عدد 4368 بهدست میآید. البته متوسط خانوار در کوهبنان با توجه به اجتماع سنتی این شهر بیتردید باید بالاتر از 4نفر باشد. اما با وجود این از آمار و ارقامهایی که نماینده این شهر ارائه داده میتوان اینطور تخمین زد که هماکنون دستکم 4368نفر در کانکس و چادر ساکن هستند. طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال95، جمعیت کوهبنان 10761نفر اعلام شد. وقتی این عدد را در کنار 4368نفری که در کانکس و چادر زندگی میکنند، قرار دهیم، آشکارا مشخص میشود که تقریبا نیمی از مردم کوهبنان سرپناه ندارند و ضمنا آماری که اهالی کوهبنان از مشاهدات عینی خود استنتاج میکنند نیز درست است.