در دیزنیلند چه خبر است؟
خوشحالترین نقطه روی زمین
دیزنیلند یک منوی متنوع از هیجانانگیزترین داستانهای دنیا را در خود جا داده است
شبنم سیدمجیدی
«میگویند اگر یکرؤیا را بیش از یکبار ببینی، حتماً آن رویا، واقعیت مییابد». این یکی از دیالوگهای معروف انیمیشن زیبایخفته، یکی از ساختههای والت دیزنی است. خیلی از آنها که به دیزنیلند(سرزمین دیزنی) میروند، میگویند بازدید از آن رؤیای کودکیشان بوده است و بارها خوابش را دیدهاند. از هر آمریکایی که بپرسی میگوید وقتی کودک بوده است هر روز صبح با این فکر از خواب بلند میشده که آیا امروز همان روز موعود است که به دیزنیلند میرود؟ اکثر اوقات جواب بهطور قطع منفی بود. با این حال هر صبح با امید دیزنیلند روز را شروع میکردند و البته که گاهی رویایشان به حقیقت میپیوست. پدر و مادر بالاخره تسلیم میشدند، ماشین را روشن میکردند و به سمت جنوب غرب(کالیفرنیا) میراندند تا خوشحالترین مکان روی زمین را ببینند. این لقب دیزنیلند است: «خوشحالترین مکان روی زمین». کارتونهای دیزنیلند نوستالژی خیلیها در همه دنیاست. حالا تصور سرزمینی را بکن که همه آن شخصیتها و دنیاهای عجیب کارتونها را جلوی چشمت ببینی. برای آن بچههایی که به این سرزمین جادویی دسترسی داشتهاند، زندگیشان تعریف میشده در سفرهای گاه و بیگاه به سرزمین دیزنی و انتظارهای طولانی میان این بازدیدها.
چرا آدمها عاشق دیزنیلند هستند؟ جوابش ساده است: دیزنیلند دنیای قصههاست. پارکهای دیزنی بهترین قصههای دنیا را در خود جا دادهاند. دیزنیلند یک شعر زنده درباره عشق والتدیزنی برای داستان گویی، تخیل و شخصیتهای دوست داشتنی است. بیدلیل نیست از سال 1955 که این پارکها ساخته شدند میلیاردها نفر از آن بازدید کردهاند.
8سرزمین دیزنی
سفر به دیزنیلند بدون شک با یک نقشه آغاز میشود. روی کاغذ 8سرزمین در پارک وجود دارد که هر کدام از آنها تعدادی از مغازهها ، اسباببازیها ، خانهها و... را در خود جادادهاند. «سرزمین فانتزی» جایی است که در آن قصههای پریایی را میبینی. «سرزمین فردا» یک سفر به آینده است. «میدان نیو اورلئانز» بازسازی فرنچ کوارتر(بخش قدیمی و تاریخی نیواورلئانز) است و در عین حال «تون تاون» (شهر میکیماوس) جایی است که میتوانی در آن وارد دنیای کارتون بشوی. «خیابان اصلی آمریکا»، «سرزمین موجودات»، «سرزمین مرزی» و «سرزمین ماجراجویی» دیگر سرزمینهای این پارک هستند. هر کدام از این سرزمینها میتوانست برای خود یک پارک جداگانه باشد، اما به جایش آنها بخشی از یک مکان بزرگتر هستند که همهشان با هوشمندی دورتادور یک مرکز تفریحی با عنوان «قصر زیبایخفته» جانمایی شدهاند. داخل هر کدام از این 8سرزمین، قصههای زیادی وجود دارد. در این سرزمین فانتزی شما میتوانید به دنیای «پیترپن» پرواز کنید یا آنکه یک سفر به دنیای «پینوکیو» بروید. در سرزمین فردا، میتوانید وارد جهان «جنگ ستارگان» شوید یا آنکه مثل شخصیت «باز» در انیمیشن داستان اسباببازی لیزر پرتاب کنید. در میدان نیواورلئانز با بینظیرترین جزئیات، خانههای ترسناکی ساخته شدهاند. در سرزمین موجودات، کوه اسپلش را میبینید؛ همان کوهی که در فیلم فراموش شده «صدای جنوب» در سال 1946 ساخته شده بود و میتوانید با یک ترن هیجانانگیز از میان درههای آن عبور کنید. در هر کدام از این سواریها ممکن است با شخصیتهای به یاد ماندنی، انیمیشنسازیهای زیبا و داستانهای جالب روبهرو شوید. دیزنیلند یک منوی متنوع از داستانهای هیجانانگیز دنیا را دارد.
پادشاه دیزنی
بین هر سواری، اتفاقات جالبی میافتد. امکان دارد یک دفعه با سیندرلا، آریل، وینی پوه و شخصیتهای داستان اسباببازی در یکی از پارکها روبهرو شوید. البته همه آنها در یک جا نیستند و در قسمتهای مختلف پراکندهاند. بازیگران دیزنیلند آموزش دیدهاند تا در محدوده خود و داخل شخصیتهایشان باقی بمانند. مثلاً هرگز در این سرزمین نمیبینی که وینی پوه مشغول صحبت با علاءالدین باشد، یا کاپیتان جک اسپارو با سفیدبرفی گپ بزند. همه آنها یک هدف مشخص دارند: خیال و جادو را در این سرزمینها حفظ کنند.
البته یک استثنا وجود دارد. هر روز پارک، نمایشهای مختلفی را اجرا میکند و رژههایی را تدارک میبیند که در آنها شخصیتها با هم قاطی میشوند. ممکن است در یکی از این رژهها ببینید بل با آقای سیبزمینی در حال آواز خواندن است یا اینکه گوفی اطراف ایندیاناجونز بالا و پایین میپرد. چرا این اتفاق در این رژهها میافتد و نه در قسمتهای دیگر؟ بهخاطر حضور یک عنصر: پادشاه دیزنیلند یعنی میکی ماوس.
دیزنیلند نه فقط از دنیاهای مختلف قصهها ساخته شده بلکه خودش هم به تنهایی یک دنیای قصه به شمار میآید که ستاره آن میکیماوس است؛ شخصیتی که در 90سالگیاش همچنان بهعنوان نماد دیزنی شناخته میشود. حضور میکی نشان میدهد که همه این داستانهای کوچک بخشی از یک پازل بزرگتر هستند؛ یک دنیای جادویی و منحصر به فرد. میکیماوس محور اصلی کل این پروژه است.
داستان دیزنی درباره شماست
و در مرکز همه این تجربه، «شما» قرار دارید. در نهایت، داستان دیزنیلند، داستان بازدید شما از آن است. نوع حضور شما، انتخابهایتان برای سواریها و بازدید نمایشها، آن روز را تعریف میکند. بهاصطلاحِ بازیهای کامپیوتری، انگار که دیزنیلند یک «دنیای باز» است و شما در آن به جستوجو میپردازید، چیزهایی که میخواهید جمع میکنید و با شخصیتهایی مختلف در سکانسهای دلخواهتان دیدار میکنید. دیزنی لند از آن بازیهایی نیست که در آنها هیچ طرح و هدف مشخصی وجود ندارد. هر کودکی که وارد این بازی میشود، دقیقاً میداند طرح قصه چیست.
سکانس اول: با هیجان از خواب بیدار میشوید و آنقدر ذوق زدهاید که نمیتوانید خود را کنترل کنید.
سکانس دوم: از این بازی و سواری به آن یکی میروید و بهترین لحظات عمرتان را تجربه میکنید.
سکانس سوم: راضی و خرسند از حال میروید و پدر و مادرتان تا خودرو شما را میبرند. این داستان بسته به اینکه بازدیدکننده چه انتظاراتی دارد میتواند کمی تغییر کند، اما تجربه دیزنیلند واقعاً یک تجربه مشترک جهانی است.
البته که حفظ کردن دنیای تخیل در دیزنی آسان نیست. کار کردن برای دیزنیلند میتواند واقعاً چالشبرانگیز باشد و هزینه زیادی برای تازه و تمیز نگه داشتن و همیشه قابل استفاده بودن این پارک میشود. بازدید از آن هم ارزان نیست اما هر پدر و مادری که خودش در کودکی دیزنیلند را تجربه کرده است، دلش میخواهد تجربه آن را از نگاه فرزندش هم ببیند. بچهها هر روز صبح از خواب بیدار میشوند و به مدرسه میروند. ولی بالاخره یک روز رویایشان به واقعیت میرسد؛ این همان چیزی است که باعث میشود دیزنی لند خوشحالترین داستان روی زمین باشد.