کِلک شهریار
احسان صفاپور /نویسنده و روزنامهنگار
ادبیات داستانی ایران در دو دهه گذشته آنچنان رمقریخته و سستجان شده که نه برق هیجانی میتاباند و نه جانی آغشته میکند. این روزها جهانِ داستانِ ایرانی تنگناییست که سوای تحریریه کتابهایش، شهروندِ در شماری ندارد؛ مختصر آثارِ تازهجان و نویسندگانِ پهلوانی هم که ماندهاند ـ یا سر فراز آوردهاند ـ چنان در ناامنیِ جهانِ خلوت داستانِ ایرانی تنها ماندهاند که بیمِ از میان رفتنشان بیش از ماندگاریشان است.
افول داستان ایرانی از اواخر دهه 70 آغاز شد. آن زمان که در غوغای نشرِ اثرهای موجه، جوبارهای از کتابهای بیدرکجا جریان یافت. آن روزها اما داستانِ خوب، روی این نهرِ لاغر درپوش میگذاشت؛ تا در این جویبارِ گِلال، قوتی از نظریههای نقیض جاری شد. زبان شکست، روایت شرحهشرحه شد و مولف مُرد. آن سو راویانِ قلندر یا صورتکِ آلامُد بر چهره زدند یا روی در نقاب خاک کشیدند. بچهمرشدها حالا مقتدای داستان شده بودند و سر به قلندری تراشیدند. گاه جذبههایی داشتند، اما بیشتر بیرون خط مشق میکردند و بوالعجب که سرمشق هم میدادند. شد امروز که آبها از آسیاب افتادهاند و دمدمه فرونشته است؛ حاصل، مانده چند ورقی به اعتبارِ شرارههای مستعجل.
در چنین روزگاری اگر همچنان دل در گرو داستان داشته باشی، وقتی خبری از ینگه دنیا میآید که «مندنیپور نامی»1با «ماهپیشونی»اش در عدادِ نویسندگان ترازِ جایزه «پن» قرار گرفته است، گویی «شهدِ شرابِ مینو»2به کامات ریختهاند. چرا که دانستهای دلاوری در آنسوی جهان، بارِ دشوار قصههای شرقی را به دوش کشیده و در غلغله بازارِ ادبیات جهانی، متاعی چشمگیر عرضه کرده است.
شهریار مندنیپور اگرچه در ایران نویسندهای صاحبنسق بود و آوازهای داشت، اما آنگاه که جلای وطن کرد گویی رنگ از رخسارِ داستانهایش پرید. کتابهایش در خانه تا سالها در محاق ماندند و آنچه هم در غربت قلمی کرد کمتر بهدست خوانندگان رسید. این سرنوشتِ پرآب چشم هم نقشِ نویسنده را از دلِ خواننده سترد هم راهِ نفوذِ کلماتِ کاتب را بر جانِ مخاطب شاق کرد. جانمایههای داستانی نیز باید رو به کاستی گذاشته باشند که مندنیپور امروز نویسندهای کمتر شناخته شده در میان نوجویان ادب و قصه ایران محسوب شود.
با این همه ورق برگشت و دود از کنده بلند شد. آنچه شاید و باید پیشتر رخ میداد، حالا واقع شده و خبری از راه رسیده که فارغ از نام و نشانِ نویسنده، رهاوردی نفیس برای ادبیات داستانی ایران است. مندنیپور اگر «پن» را به کف آورد فنعمالمطلوب، اگر هم نه، خاطرجمع هستم که نویسنده پسندیدهام سالهاست که قلم به صواب سوده. هر آن هم که با این قول ناسازگار شد، حوالت به این خبرِ مسرتبخش: «کتابِ ماهپیشونی شهریار مندنیپور، نامزد جایزه پن شد.»
پانویس:1و 2: عباراتی در داستان شرق بنفشه، نوشته شهریار مندنیپور