خردهروایتهایی از شاعری با 53سال شاعرانگی و تمرین آزادی / درباره شعر شاملو چه نوشتند و چه گفتند؟
الف- بامداد؛ شاعر سالهایبعد
«هوای تازه» و «آیدا؛ درخت و خنجر و خاطره» دو مجموعه مهم احمد شاملو که امروزه جزو پرفروشترین مجموعه شعرهای ایران هستند، در زمان انتشار با اقبال عمومی مواجه نشدند
مائده امینی
مدام شماتتش میکردند اما او ایستاده بود. با هر مجموعه شعر تازهای که منتشر میکرد، آه از نهاد هزار و یک شاعر نامدار بلند میشد که شعر سپید دیگر چه صیغهای است؟ این همه بیوزنی از کجا میآید؟ شماتتش میکردند که شعر مگر این است؟ اما او ایستاده بود؛ باپشتکار، بالجاجت و باامید. سپید میسرود و آینده را هم همانگونه برای خود میدید. کم نبودند شاعرانی مثل مهدی اخوانثالث که تجربههای شاملو در نوشتن قطعههای بیوزن و بیقافیه را تجربههایی شکستخورده میدانستند. کم نبودند شاعران بزرگی مثل فروغ فرخزاد که مدام در جدال لفظی با احمد شاملو بودند و او را به شعر نگفتن، متهم میکردند. اما او ایستاده بود و بر این باور بود که «من مطلقا به وزن بهمثابه یک چیز ذاتی و لازم یا یک وجه امتیاز شعر اعتقاد ندارم بلکه برعکس معتقدم که التزام وزن، ذهن شاعر را منحرف میکند چون ناچار، وزن فقط مقادیر معدودی از کلمات را در خود راه میدهد و بسیاری کلمات دیگر را پشت در میگذارد، درصورتیکه ممکن است درست همین کلماتی که در این وزن راه نیافته، در شمار تداعیهای درست در مسیر خلاقیت ذهن شاعر بوده باشد».
روایت شاملو از شاعرشدنش هم روایتی منحصر بهخودش است؛ «در تمام کودکی و نوجوانیام تنهایی کشیدم. سؤال میکردم بیجواب میماند. حرف میزدم کسی نمیشنید. من مجبور بودم با خودم حرف بزنم؛ من در این جنون مقدس شاعر شدم... .»
او در این جنون مقدس تا آخرین دقیقههای عمرش باقی ماند. 17دفتر شعر از خودش به یادگار گذاشت و حداقل 53سال شاعری کرد. اما ماجرای ماندگاری شاملو همه در شعر و تسلط او بر کلمات خلاصه نمیشود. او کوهی از استقامت برای به کرسینشاندن شعر سپید با وجود همه مخالفتها و توهینها و انتقادها بود... .
هوای تازه و آیدا، درخت و خنجر و خاطره، 2 مجموعه مهم احمد شاملو که در سالهای بعد همواره جزو پرفروشترین مجموعه شعرهای شاعران بودند، در زمان انتشارشان با اقبال عمومی مواجه نشدند اما این به مزاج زمانه خوشنیامدنها او را سرد و خسته نمیکرد.
خردهروایتهای امروز، خلاصهای از سالهای مهم شاعری شاملو است به قلم اسامی بزرگی مثل مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، عبدالعلی دستغیب، رضا براهنی، محمد حقوقی و...؛ سالهایی که شاملو برای اثبات آنچه درست میپنداشت، مینوشت و همگان را به نقد محصول نهایی خود دعوت میکرد.
از حشونامهها و استغفارها
«آهنگهای فراموششده»، نخستین مجموعه احمد شاملو بود که به سال1326 چاپ شد؛ مجموعهای که 3سال بعد مورد غضب شاملو قرار گرفت؛ او را کشتم/ خودم را/ و در آهنگهای فراموششدهاش/ کفناش کردم/ در زیرزمین خاطرهام/ دفناش کردم.
اطرافیانش نوشتهاند او برای خود نسخهای از آهنگهای فراموش شده نگه نداشته و نمیخواهد دراین باره چیزی بشنود. چهکسی باور میکند؟ یک اسم گاهی آنقدر بزرگ میشود که نام مجموعههای دورریختنی برای خودش هم در سالهای بعد از مرگش، بر سر زبانهاست؛ چه آهنگهای فراموششده باشد، چه «آهنها و احساس» و «قطعنامه». مجموعه دیگر شاملو؛ مجموعهای با 4 شعر بلند که با مقدمهای از چوبین (فریدون رهنما) به سال1329 منتشر شد. چوبین درباره شعر شاملو در آن زمان نوشته است: «کلمات شعر اصیل و صمیمی، همچون باروت در تو منفجر میشود. چون شعر نمیتواند حقیر باشد و بردگی پیش بگیرد».
قطعنامه شاملو پیش از آنکه یک مجموعه شعر باشد، یک استغفارنامه است. این مجموعه شعر توبه شاعرانه شاملو از دفتر قبلی و یک سلام دوباره به جهان شعر است.
شمس لنگرودی در مجموعه« تاریخ تحلیلی شعر نو» نوشته است که قطعنامه پختگی در خور زبانی زمانه خود را نداشت و فقط در بررسی سیر تکاملی و تعالی شعر شاملو ارزشمند میشود.
از همان ابتدا، صریح و بیپروا بود
شاملو کمکم سری در سرها درآورده بود. دهه30 آغاز شده بود و او مینوشت و بزرگان زمانه خود را دعوت به نوشتن درباره شعرهای بیوزن و بیقافیه خود میکرد. او که حالا دیگر روزنامهنگاری را هم آغاز کرده بود در صفحه شعر مجله خوشه، به صراحت اعلام کرد: «شعر نو بدعتی نیست که هوسبازان آورده باشند. شعر نو نیازی است که در جان و دل جامعه کنونی ریشه دوانده است. شعر نو ادامه درست و منطقی شعر کلاسیک است.» ؛ صفحه شعری که در سال1334 منتشر شد و عمر آن به 9شماره کفاف داد. دستاندرکاران این صفحه، علاوه بر شاملو، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و سیاوش کسرایی بودند.
بیمهریها به آن «هوای تازه»
این روزها به هر کتابفروشی کشور که سر بزنی، مجموعه محبوب هوای تازه را میبینی. شاملو با انتشار این دفتر، جای پای خود را محکم کرد؛ دفتر شعری که به سال1336 توسط انتشارات نیل به چاپ رسید اما توسط مخاطبان آن دوره، چندان جدی گرفته نشد.
اخوان ثالث درباره شاملو و مجموعه شعر هوای تازه چندین هزار کلمه نوشته است: «در میان جوانانی که امروز بهکار شعر سرگرم هستند، کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که به اندازه این مرد جوان با بیپروایی و بیهراس از حرف این و آن، دل به دریا زده باشد و در جهات مختلف آزمایش کرده باشد. همین سیاحت بیپروا تاکنون مانع از آن شده که شاملو در یک جهت خاص و در یک زمینه به کمال برسد و بنیاد استواری بگذارد، یا بهاصطلاح دنیایی خاص خود بیفزاید.او همواره در حال آزمون و خطاست و به صراحت میگویم اگر آخرین حد پرش او همینها باشد، آن امیدواریها که درباره این شاعر جوان داشتیم، برآورده نمیشود».
اخوان ثالث با وجود اینکه این کتاب را یک مجموعه لایق میدانست درباره آن بیپرده نوشته است: «مجموعه جدید شاملو یک «من نامه» است».
هوای تازه، موردپسند اخوان بود یا نه، به هر حال شاملو، شاعر بزرگ معاصر خویش را بر آن داشته بود که هزاران کلمه درباره مجموعه هوای تازه بنویسد و این خود میتوانست در نوع خود از عجایب شاملو باشد.
شاملو با کلمات خود به شعر، موسیقی میبخشد
«باغ آیینه» را 3 سال بعد از هوای تازه، نشر کیهان منتشر کرد. حالا همهچیز اندکی فرق کرده بود. پیگیری و ایستادگی شاملو و لجاجتی که برای اثبات درستی راه خود داشت، همه بزرگان ادبیات کشور را تحتتأثیر قرار داده بود. عبدالعلی دستغیب یکی از شاخصترین منتقدین شعر در دهه 40درباره مجموعه باغ آیینه شاملو نوشته است: «در زمانهای که فقر ادبی و انحطاط بیداد میکند و غالبا سخن از تنهای برهنه و هوسهای برهنه و قامت یار و... به میان است، شاملو متفاوت ظاهر شده و تمایل به سنتشکنی در این شاعر به وفور دیده میشود».
او تتابع اضافات در آثار شاملو را در برخی موارد دلنشین و آهنگین و در برخی موارد ابهامساز میدانسته و بر این باور بوده است که زبان شعر شاملو هنوز یکدست نشده است؛گاهی کلاسیک، حماسیوار و با تحکم است، گاهی نیمایی میشود و گاهی هم به این سوی مرزهای شعر سپیدی که از آن حرف میزند، میغلتد. نه فقط دستغیب، خیلیها شاملو را شاعر تتابع اضافات میدانستند. در مقالهای که از دستغیب به جا مانده آمده است: «گاهی شعر او صرفا هماهنگی الفاظ است که در این رهگذر قطعههای بسیار مؤثری آفریده میشود که موسیقی کلمات را در خود نهفته دارد. شاملو با کلمات به شعر خود موسیقی میبخشد».
دستغیب درباره شعر ماندگار شاملو، «دخترای ننهدریا»، با ادبیات محاوره هم نوشته بود: «قطعهای مانند دخترای ننه دریا نشان میدهد که شاملو به خوبی قادر به زیباساختن واقعیتها و یافتن ارتباط تازه و نو با جهان و طبیعت است».
شاملو در بیوزنی افراط میکند
«آیدا و آیینه»، مجموعه بعدی شاملو بود که واکنش خیلی از شاعران را برانگیخت؛ مجموعهای که انتشارات نیل در سال1343 منتشر کرد. فروغ فرخزاد درباره مجموعه آیدا و آیینه نوشته است: «اینها جملههای مجردی هستند در یک فرم غیرشعری. گاهی اوقات مقاله میشود. دفاع میکند. حمله میکند. فحش میدهد. تفسیر میکند. من نمیفهمم! من راجعبه شعر یک طور دیگر فکر میکنم. شاید او به جایی رسیده که من هنوز نرسیدهام. شاملو را باید در قسمت اعظم هوای تازه و باغ آیینه جستوجو کرد. آیدا در آیینه یک نوع شیفتگی است. او بعضی وقتها واقعا افراط میکند، حتی در بیوزنی».
رضا براهنی هم در واکنش به مجموعه آیدا و آیینه، نوشته است: «شاملو هنگامی که عاشقانه نمینویسد، اشیا و احساسها، آدمها و معشوقههایش را وسیله قرار میدهد اما خطابههای عاشقانه، او را هم مثل هر شاعری مجبور میکند که در خور فهم معشوق پایین بیاید. نکته دیگری که درباره شاملو باید گفت تأثیرپذیری این شاعر از تورات است. از اشعار شاملو پیداست که تورات را به خوبی خوانده. تأثیر تورات در کلام شاملو و آهنگی که او به شعر منثورش میدهد، دیده میشود».
آیدا، درخت و خنجر و خاطره؛ سالهای پختگی شاملو
مجموعه آیدا، درخت و خنجر و خاطره نخستین مجموعه شاملو در دهه40 بود؛ مجموعهای قدرتمند که شاملو در آن همه داشتههایش را به رخ مخاطب کشیده است. محمد حقوقی، شاعر و منتقد بزرگ درباره این دفتر نوشت: «بخشی از این مجموعه تداعی دورههای گذشته شاعر و به یادآورنده تلاشهای اوست. این مجموعه حاصل اندیشیدن شاعر به مرگ و رسیدن به نوعی اعتقاد جبری است».
یک سال بعد، شاملو «ققنوس در باران» را منتشر کرد؛ مجموعهای پرقدرت که حاوی 13شعر کوتاه و بلند بود. محمد حقوقی این دفتر را نشانگر نهایت پختگی شاملو دانسته و این مجموعه را خالی از هرگونه اغراق، عبارت زاید و تصنع و شعارزدگی دیده است.
رضا براهنی اما همچنان با نگاه انتقادی مینویسد: «شاملو در این دفتر از تصاویر استفاده میکند بهدلیل اینکه ماده حیاتی شعر تصویر است ولی این تصویر را سوار نثری میکند که با شتاب در حرکت است. در نتیجه این اقدام اشتباه، تصاویر جا میمانند و در ذهن خواننده رسوخ نمیکنند».
بهنظر میرسد براهنی، پر بیراه هم نگفته است. شعر شاملو از تصاویر ماندگار تا حدودی خالی است و صرفا قدرت استفاده او از کلمات را به رخ میکشد.
«مرثیههای خاک» نام دفتر هشتم شاملو است که در دهه40 منتشر شد. نقدهای وارده به این دفتر از جنس نقدهای وارده به 2 دفتر قبلی است.
شاملوی پرقدرت دهه 50
«شکفتن در مه» را اواخر سال49 نشر زمان منتشر کرد. شعر اول این مجموعه قصیده غرایی بود که در زندان متفقین سروده شده بود؛ مجموعهای که منتقدان وقت آن را یکی از تأثیرگذارترین مجموعههای شعر سیاسی در دوران معاصر میدانستند. اما سال 52 شاملو «ابراهیم در آتش» را منتشر کرد؛ مجموعهای غرا، معترض و تمرین بزرگی برای آزادی. سعید یوسف درباره این مجموعه نوشته است: «شعرهای ابراهیم در آتش، ترانه و ترنم نیست؛ قهقههای تلخ و هراسناک است تا قیلوله هر چه دیو را آشفته کند».
«دشنه در دیس» مجموعهای دیگر از شاملو در سال 56 است؛ مجموعهای که پیچیدهترین آثار شاملو را در خود داشت و شاید برای همین کمتر مورد اقبال عمومی قرار گرفت.
آخرین کلامهای شاعر همیشه
او دیگر مرد بیبدیل شعر ایران شده بود. بعد از سال57، عمر شاملو به انتشار 4دفتر کفاف داد: «ترانههای کوچک غربت»، «مدایح بیصله»، «در آستانه» و «حدیث بیقراری ماهان» ؛ دفترهایی که در بازه زمانی 59 تا 76 سروده شد. مدایح بیصله و حدیث بیقراری ماهان به شکل اعجابآوری مورد استقبال قرار گرفتند و پایانی خوش را برای این شاعر همیشه رقم زدند.
* مکث
بعدها درباره شاملو چه گفتند؟
ناصر تقوایی؛کارگردان و نویسنده: من بعد از فردوسی شاعر حماسیسرای دیگری نمیشناسم مگر شاملو. در کلام شاملو فخری وجود دارد که هر شنوندهای را میخکوب و مسخ میکند.
محمدعلی سپانلو؛ شاعر: او پدیدهای در شعر فارسی است. شاملو علاوه بر اینکه با پیگیریهای خود شعر نوی فارسی را به کرسی نشانده است، به خوبی به همه نشان داده که چطور شعر جدید میتواند جنبه مردمی، سیاسی و فرهنگی پیدا کند.
سیمین بهبهانی؛ شاعر: احمد شاملو، یکی از پرچمداران بزرگ شعر نوی فارسی و بعد از نیما، نامدارترین شاعر شعر نوی کشور است.
شفیعی کدکنی؛ شاعر: شاملو همیشه عظمتی دارد که نه یأس اش آن یأس معمولی است و نه امیدش آن امید بزک نمیر بهار میاد.