سوتزنی در شهرداری
عباس عبدی ، روزنامهنگار
میان مبارزه با فساد تا مبارزه با فاسد تفاوت زیاد و شکافی عمیقی وجود دارد. تا هنگامی که زمینههای اداری و اجتماعی، مناسب برای رخداد فساد است و فساد را بازتولید میکنند، مبارزه با فاسد درمان درد نخواهد شد. هرچند مبارزه با فاسد لازم است، ولی کافی نیست. همانطور که مبارزه با قاچاق لزوما برابر مبارزه با قاچاقچی نیست. تا هنگامی که بنزین لیتری هزار تومان باشد و در پاکستان و عراق لیتری 15هزار تومان به فروش برسد، کسانی پیدا میشوند که خطر قاچاق بنزین را به جان بخرند و اقدام به قاچاق کنند. اگر نخستین و دهمین قاچاقچی را هم بگیریم، صدمین و هزارمین نفر پا به میدان خواهند گذاشت، چون تفاوت قیمت فوق آن قدر شیرین و مقرون به صرفه است که بسیاری را به انجام آن وسوسه میکند.
ولی اگر تفاوت قیمت بسیار کم شد یا از میان رفت، دیگر قاچاق بیمعنا و بیفایده میشود و هیچکس به سوی آن نخواهد رفت.
فساد هم همین گونه است؛ تا هنگامی که امکان برملا و شناخته شدن فساد کم باشد، هر کسی ممکن است وسوسه شود که آن را انجام دهد. از اینرو باید تحولی ساختاری در امر مبارزه با فساد و نه فقط فاسد ایجاد شود. یکی از شیوههای مرسوم در این راه، افزایش سازوکارهای نظارتی و مدنی و شکل دادن نظاممند «سوتزنی» است. «سوتزن» کسی است که در سازمان یا اداره متبوع خود و یا حتی بیرون سازمان، از اقدامی فاسد آگاه میشود و آن را به اطلاع مرجعی که از پیش تعیین شده است، میرساند. این کار ممکن است حتی از جانب یکی از اعضای مرتبط با رخداد فساد انجام شود که در میانه راه به هر دلیلی از ارتکاب به فساد پشیمان شود.
اهمیت این کار بهصورت ساختاری، ناامن کردن فضا و محیط برای ارتکاب به فساد است، ولی انجام آن چند شرط دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ اول از همه ترویج این اقدام بهعنوان عملی قهرمانانه و وطندوستانه و اخلاقی است. برخی میکوشند که آن را اقدامی خائنانه معرفی کنند. برای تعبیر قهرمانانه و خدمتآمیز بودن این اقدام باید فاصله میان ساختار و محیط را برداشت و افراد به این نتیجه برسند که «سوتزنی» اقدامی انسانی و برحسب وظیفه ملی و اخلاقی است.
نکته دیگر حفظ اسرار و امنیت سوتزنان است. این کار آنچنان با رازداری و دقت باید انجام شود که هیچگونه هراس و نگرانی در سوتزن ایجاد نکند. از این نظر انجام و برنامهریزی برای مقدمات آن بسیار مهم است.
نکته بعدی و مهم، سازماندهی و ساختار و شیوه مناسب و کارآمد رسیدگی به گزارشهاست. اگر قرار باشد که کارکنان و مردم سوت بزنند ولی اتفاقی نیفتد و با فساد مورد نظر برخورد نشود یا حداقل رفع سوءبرداشت نشود، تأسیس چنین سازمانی به ضدخودش بدل خواهد شد. متأسفانه ما نیز تجربه فراوانی در خراب کردن ایدههای خوب داریم. نکته مهم دیگر ایجاد مشوقهای لازم برای سوتزنان است که از طریق پرداخت جایزه یا تخفیف مجازات برای کسانی که خودشان هم در فرایند فساد وارد شدهاند انجام میشود. پرداخت جایزه یا در واقع حق کشف بسیار مهم است. از سوی دیگر سازمان رسیدگیکننده به اطلاعات و دادههای سوتزنان باید به لحاظ حرفهای، اداری و حقوقی بسیار قوی و قدرتمند باشد و اجازه ندهد که بازیچه اختلافات مدیران یا متاثر از وضع سیاسی جاری در کشور شود.
نکته قابل توجه دیگر ناکافی بودن سوتزنی برای مبارزه با فساد است. ریشه بسیاری از فسادها در مقررات ناروشن و کشدار است که دست مدیران و کارکنان را در مواجهه با تضییع حقوق ارباب رجوع باز میگذارد. بنابراین باید همزمان با سوتزنی، به اصلاح مقررات و تغییر ضوابط فسادزا و نیز توسعه شفافیت و پاسخگویی از راههای گوناگون نیز اقدام کرد.
با این مقدمه میپردازم به طرحی که تعدادی از اعضای شورای شهر با قید یک فوریت به شورای شهر تهران دادهاند تا شهرداری را ملزم به تشکیل مرجعی کنند که گزارشهای تخلفات از شهرداری را گرفته و گزارشگران این تخلفات را تشویق کند. پیشنهاددهندگان در توضیح و فوریت این طرح به درستی آوردهاند که فساد مشمئزکنندهترین رفتاری است که شهروندان را در مواجهه با شهرداری آزار میدهد. باید این اقدام شورای شهر را به فال نیک گرفت و از آن حمایت کرد و انتظار داشت که با طرحهای دیگر فرایند مبارزه با فساد تکمیل شود و امیدواریم این حلقه با حلقههای دیگر تکمیل شده و زنجیره مبارزه با فساد در شهرداری تهران به نمونه موفقی برای الگو برداری سایر نهادها و سازمانها تبدیل شود.