تداعی یک کابوس
زلزله شدید کرمانشاه گرچه خساراتی به همراه داشت اما خوشبختانه تلفات جانی نداشت
«درست مثل زلزله پارسال بود؛ اما تلفاتی نداشت» این سادهترین توصیف از زلزله شدیدی است که یکشنبهشب مناطق گستردهای از استان کرمانشاه را لرزاند و بار دیگر زلزله ویرانگر سال گذشته را برای ساکنان این مناطق تداعی کرد. هرچند قدرت این زلزله دستکمی از زمینلرزه سال قبل نداشت اما هیچ تلفاتی بهدنبال نداشت و موجب مصدومیت دستکم 770نفر شد. اما چطور شد که این زلزله شدید قربانی نگرفت؟
به گزارش همشهری، یکشنبهشب درحالیکه عقربههای ساعت 20:07 را نشان میداد، زمین زیر پای ساکنان استان کرمانشاه شروع به لرزیدن کرد. با اینکه ساکنان این مناطق در یکسال گذشته صدها زلزله کوچک و بزرگ را تجربه کرده بودند اما این زلزله آنقدر قدرت داشت که آنها را یاد مرگبارترین این زلزلهها انداخت که سال قبل جان دستکم 640نفر را گرفته بود. در یک چشم بههم زدن همه از خانهها بیرون ریختند و بهدنبال مکانی امن برای پناه گرفتن بودند. زلزله آنقدر شدت داشت که کیلومترها آنطرفتر در کردستان، ایلام، تبریز، ارومیه، اصفهان، اهواز، ساوه، رشت و حتی در آنسوی مرزها در بخشهایی از عراق نیز حس شد. دقایقی بعد مرکز لرزهنگاری کشور بزرگی این زلزله را ۶.۴ریشتر و عمق آن را ۷کیلومتری زمین اعلام کرد.
هنوز هیچکس از میزان خسارتها و تلفات احتمالی اطلاعی نداشت؛ با وجود این ساعتی بعد بررسی گزارش تیمهای ارزیاب هلال احمر حاکی از آن بود که زلزله تلفات جانی نداشته اما صدها نفر مصدوم شدهاند.با وجود اینکه هلال احمر تیمهای تخصصی شامل تیمهای آواربرداری و سگهای زندهیاب را به محل حادثه اعزام کرده بود اما شواهد نشان میداد هیچکس زیر آوار گرفتار نشده است. این نکته نشان میداد خانههای در حال ساخت و یا ساختهشده مقاومت مطلوبی از خود نشان داده و آسیب جدی ندیدهاند. هرچه میگذشت شمار مصدومان زلزله افزایش مییافت تا اینکه ظهر دیروز آمار نهایی نشان داد در این حادثه 771نفر مصدوم شدهاند. آمارها نشان میدهد 323نفر در سرپل ذهاب، 109نفر در قصر شیرین، 174نفر در گیلانغرب، 47نفر در اسلامآباد غرب، 10نفر در روانسر، 5نفر در ثلاث باباجانی، 2نفر در دالاهو، 2نفر در پاوه و یکنفر در جوانرود مصدوم شدهاند. این افراد اغلب هنگام فرار مصدوم شده بودند. به گفته مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور از میان این افراد ۳۷نفر بستری و سایرین به شکل سرپایی درمان و مرخص شدهاند. با وجود فروکش کردن ترس و وحشت در میان زلزلهزدگان، چادر و بستههای غذایی بین آنها توزیع شده و تیمهای امدادی همچنان در آمادهباش بهسرمیبرند. مرتضی سلیمی، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر گفت: ۸۷تیم عملیاتی فعالیت خود را آغاز کردهاند و تیمهای آنست هم در استان کرمانشاه مستقر هستند. به علاوه تیمهای واکنش سریع استانهای کرمانشاه، ایلام، کردستان، همدان و لرستان در استان مستقر بوده و در حالت آمادهباش کامل قرار دارند. وی ادامه داد: ١٣روستا بهدلیل ترکخوردگیهای جزئی نیاز به توزیع چادرهای امدادی داشتند که این چادرها در میان متاثران از زلزله توزیع شد. همچنین 4هزار بسته ۷٢ساعته در استان موجود است که این بستهها، با توجه به نیاز افراد آسیبدیده در میان آنها توزیع میشود. 2فروند بالگرد امدادی جمعیت هلال احمر نیز بهمنظور ارائه خدمات امدادهوایی در فرودگاه کرمانشاه مستقر شده است و آمادهباش هلال احمر در کرمانشاه همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر رضا خواجهای، رئیس ستاد بازسازی مناطق زلزلهزده کرمانشاه گفت: هیچ گزارشی مبنی بر تخریب کامل واحدهای مسکونی بر اثر زلزله یکشنبه شب کرمانشاه گزارش نشده و فقط 4واحد تجاری قدیمیساز تخریب شدهاند که خسارات جانی نداشته است. زلزله کرمانشاه باعث شد بسیاری از ساکنان مناطق زلزلهزده خانههایشان را ترک کرده و ترجیح دهند شب را بیرون از خانهها سپری کنند. در این شرایط نیروی انتظامی به حالت آمادهباش درآمد تا امنیت این مناطق تأمین شود.
چرا زلزله تلفات نداشت؟
خبر وقوع زلزله 6.4ریشتری یکشنبه شب خیلیها را به یاد زمینلرزه ویرانگر سال گذشته انداخت. خیلیها منتظر بودند تا فهرست بلندبالای قربانیان اعلام شود. در نهایت نیز صبح دیروز اعلام شد که زمینلرزه یکشنبه شب تلفاتی نداشته است. اما چرا؟ فیروز صیادی، یکی از اهالی روستای کفروباباکه منطقه بزمیرآباد میگوید: «خدا میداند از سال گذشته تا به امروز چند مرتبه زمین زیر پایمان لرزیده است؛ به همین دلیل با کوچکترین لرزشی همه از خانهها بیرون میآیند و مراقب هستند آسیب نبینند. باور کنید مردم یکسال است که در آمادهباش هستند و در این مدت آگاهیهایشان نسبت به زلزله بیشتر شده است. شاید فکر کنید که در این مدت آموزش خاصی دیدهایم اما نه، اینطور نیست. وقتی در کانکس هستیم دیگر آواری نیست که روی سرمان خراب شود.» او ادامه میدهد: «چشم مردم از زندگی در خانه ترسیده است. حتی بعضیها که خانههایشان هم ساخته شده معمولا تا عصر در آنجا هستند اما شب برای خوابیدن به کانکسهایشان میروند تا مبادا شب زلزله اتفاق بیفتد و آنها زیر آوار بمانند.»
چرا خانهها آوار نشد؟
تصاویری که از زلزله سال گذشته از سرپل ذهاب منتشر شد با تصاویری که از زلزله یکشنبهشب ثبت شده تفاوت زیادی دارد. زلزله سال قبل بیشتر مناطق روستایی را با خاک یکسان کرد و در شهر هم قربانیان زیادی گرفت اما زلزله اخیر با وجود قدرت نسبتا شدیدی که داشت، تقریبا بهجز 4مغازه در سرپل ذهاب هیچ خانهای بهطور کامل ویران نشد. عزیز آزادی، یکی از اهالی روستای کوئیک حسن در اینباره میگوید: «ما هنوز توی کانکس زندگی میکنیم. شدت زلزله آنقدر زیاد بود که کانکس تکانهای شدیدی خورد. چند نفر هم که در آبادی ما خانههایشان ساخته شده بیرون ریختند اما خانههایشان محکم بود و هیچکس آسیبی ندید. سال گذشته همه خانههایی که ویران شد قدیمی بود و مقاومت کمی داشت اما خانههایی که نوساز هستند مقاومت زیادی دارند و با وجود زلزله شدید همهشان سرپا ماندند. فقط دیوار چند خانه ترک برداشت و آنطور که شنیدم در شهر 4مغازه هم خراب شده است.»
تفاوت امدادرسانی 96با 97
زلزله سال 96غافلگیرکننده و سهمگین بود؛ طوری که همه، حتی سازمانهای امدادی هم در ساعتهای اولیه نتوانستند واکنش خوبی از خود نشان دهند. سال گذشته خیلی از زلزلهزدگان از امدادرسانی گلایه داشتند و میگفتند کسی به دادشان نرسیده و در ساعتهای اولیه خودشان به یکدیگر کمک کردند. آنها تا مدتها هم برای دریافت چادر مشکل داشتند اما حالا اوضاع متفاوت است و همه از حضور بموقع تیمهای امداد و نجات صحبت میکنند. علی آقاویسی، یکی از اهالی روستای بزمیرآباد میگوید: امدادگران هلال احمر در کوتاهترین زمان ممکن خودشان را به مناطق زلزلهزده رساندهاند.
او ادامه میدهد: «با اینکه بزمیرآباد منطقهای دورافتاده است اما ساعتی بعد از زلزله خودروهای هلال احمر برای سرکشی به روستای ما آمدند. با اینکه اینجا فقط چند گوسفند تلف شده بودند اما آنها همه جا را جستوجو کردند و مطمئن شدند که به کسی آسیب نرسیده است. این بار گروههای امدادی خیلی خوب عمل کردند.»
روایت شب سخت
شاید باورش سخت باشد اما با گذشت یکسال از زلزله سال 96 هنوز برخی زلزلهزدگان در مناطق روستایی حتی چادر هم ندارند و در چادر و کانکس و کپرهایی که خودشان با نی ساختهاند زندگی میکنند. بارش باران در این شرایط زندگی را برایشان سخت کرده و شرایط وقتی سختتر میشود که باز هم زلزله زندگیشان را زیر و رو کند؛ درست مثل اتفاقی که یکشنبه شب در ثلاث باباجانی رخ داد و برخی خانوادهها ازجمله خانواده غلام عزیزی تا صبح بهخود لرزیدند. او این شب سخت را اینطور روایت میکند: «خانه ما از سال گذشته که خراب شد همانطور مانده و ما به ناچار کپر درست کردهایم و رویش نایلون کشیدهایم. با اینکه دیگر خانهای برای آوار شدن نداریم اما وقتی زلزله آمد بچههایم از ترس جیغ میکشیدند و به فکر راه نجات بودند. دختر 2سالهام بعد از زلزله میلرزید و تا صبح در بغلم خواب به چشمانش نیامد.در روستای ما 4نفر وقتی میخواستند از خانههایشان فرار کنند دست و پا و سرشان شکست.با این حال همه از وحشت تا صبح نخوابیدند و شب سختی را پشت سر گذاشتند.»
خواهر قهرمان
وقتی زلزله اتفاق میافتد همه بهطور ناخودآگاه به فکر نجات جان خود هستند اما در زلزله یکشنبه شب دختر جوانی بیشتر از جان خودش به فکر خواهر معلولش بود و به همین دلیل وقتی میخواست او را نجات دهد از بلندی سقوط کرد و پایش شکست. زهرا خسروی از اهالی روستای کوئیک حسن است. خواهر کوچکتر او سارا سالهاست دچار معلولیت شده و با کمک خواهر و برادرانش زندگی میکند. یکشنبه شب اعضای خانواده دور هم جمع بودند که ناگهان زلزله آمد. زهرا در این شرایط به نخستین نکتهای که فکر کرد نجات خواهرش سارا بود. او به طرف سارا دوید اما ناگهان از روی پله سقوط کرد و پای چپش شکست. او در اینباره میگوید: «سارا همه زندگی من است. وقتی زلزله آمد فقط به این فکر کردم که خواهر معلولم نمیتواند حرکت کند و من باید به او کمک کنم، ولی ناگهان از روی پله سقوط کردم و پایم شکست. با این حال وقتی فهمیدم که هیچیک از اعضای خانوادهام آسیبی ندیدهاند خیالم راحت شد و حالا درد پای شکسته دیگر برایم اهمیتی ندارد.»
روستایی که دیگر روی گسل نیست
برخی از ویرانیهای زلزله سال 96برای کارشناسان جای سؤال و تعجب داشت؛ مثلا روستایی بهطور کلی با خاک یکسان شده بود اما در فاصله کمی از آنجا روستای دیگری همچنان پابرجا باقی مانده بود. بررسیهای زیادی در اینباره انجام شد که نشان میداد روستای ویران شده درست روی گسل واقع شده بود. یکی از این روستاها روستای تپانی در اطرف سرپل ذهاب بود اما حالا تقریبا چیزی از آنجا باقی نمانده و قرار است روستا کمی آن طرفتر در جایی امنتر بنا شود. فرهاد صفری یکی از ساکنان تپانی میگوید: «روستای ما دقیقا روی گسل بنا شده بود. مرکز گسل هم خانه من بود که در زلزله سال گذشته خودم، 3فرزندم و همسرم زیر آوار ماندیم اما من و پسر 3ماههام آرین زنده ماندیم و همسر و 2 فرزند خردسالم جانشان را از دست دادند. بعد از زلزله کارشناسان گفتند آنجا جای خطرناکی است وزمین دیگری را که در نزدیکی روستا بود به ما دادند و قرار شد همه خانههایشان را در زمین جدید بسازند. حالا در محل تازه زندگی میکنیم و قرار است خانههایمان آنجا ساخته شود تا دیگر روی گسل نباشد.»