مهاجران، آینده سیاسی اروپا را تغییر میدهند
چهرههای سرشناس سیاسی اروپا درباره چرخش کامل این قاره به سمت راست افراطی هشدار میدهند
جواد نصرتی/ خبرنگار
مسئله مهاجران، جریانهای چپ و میانهرو در اروپا را در تقابل با راستها، در تنگنا قرار داده و به گفته هیلاری کلینتون، بقای آنها با در پیش گرفتن سیاستهای سرسختانهتر برابر مهاجران گره خورده است.
بهگزارش گاردین، هماکنون یکنفر از هر 4نفر در اروپا به پوپولیستها رأی میدهد و حمایت از احزاب پوپولیستی (که عموما دست راستی هستند) در این قاره، طی 20سال گذشته، 3 برابر شده است. علاوه بر تأکید بر مسائل ملیگرایانه، مهاجران برگ برنده راستها در اروپا بودهاند و به همان اندازه، چپها از این مسئله ضربه خوردهاند. این مسئله، از سال2015 میلادی که بیش از یک میلیون مهاجر وارد اروپا شدهاند، به موفقیت راستها در این قاره شتاب داده و از لهستان و مجارستان گرفته تا ایتالیا و سوئد و بریتانیا، راستها به موفقیتهای تاریخی خیرهکنندهای دست پیدا کردهاند.
روزنامه دست چپی گاردین در مجموعه گزارشها و گفتوگوهایی در همین زمینه، آماری تکاندهنده از این خیزش نگرانکننده داده و به نقل از وزیر امورخارجه سابق آمریکا که در انتخابات ریاستجمهوری کشورش به تفکر راستگرایانه دونالد ترامپ باخت، نوشته است که راه نجات چپها، بستن درهای اروپا به روی مهاجران است. کلینتون در اینباره به گاردین گفته است: «فکر میکنم اروپا باید فکری به حال مسئله مهاجرت کند چون این چیزی است که آتش را به پا کرد. من رویکرد سخاوتمندانه و همدلانهای که توسط برخی رهبران بهخصوص آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان) در پیش گرفته شده بود را تمجید میکنم اما فکر میکنم این عادلانه است که بگوییم اروپا سهم خود را ایفا کرده است و حالا باید پیام واضحی در اینباره صادر کند و بگوید که دیگر نمیتواند به آنها، سرپناه و حمایت ارائه کند، چون اگر این کار را نکند، بدنه سیاسی بیش از پیش آشفته و ناهمگن خواهد شد.»
از سال2015 که سیل جدید مهاجران عموما سوریهای روانه اروپا شده، کشورهای اتحادیه اروپا هنوز نتوانستهاند موضعی واحد در برابر این مسئله بگیرند؛ درحالیکه برخی کشورها مانند آلمان سهم زیادی پرداخت کردهاند، کشورهای دیگری مانند یونان و ایتالیا خواستار تقسیم این بار بین تمامی کشورهای اتحادیه هستند و کشورهای مرکز و شرق از قبول مهاجران سرباز زدهاند.
از آن زمان، پذیرش مهاجر در اروپا بهشدت کاسته شده است اما همین 3 سال کافی بود تا راستها در کشورها و عرصههای جدید به گفتمان هراس از مهاجران دامن بزنند و به موفقیتهایی تاریخی دست پیدا کنند؛ در آلمان، حزب بهشدت ضدمهاجرت آلترناتیو برای آلمان بهعنوان نخستین حزب دست راستی از زمان جنگ جهانی دوم به بعد وارد پارلمان شده است؛ در ایتالیا احزاب راستی و حزب افراطی 5 ستاره برنده نیمی از آرای انتخابات سراسری شدند؛ در سوئد حزب راست افراطی دمکراتهای سوئد هم نزدیک به 18درصد آرای انتخابات کلی را بهدست آوردند.
تونی بلر، نخستوزیر پیشین انگلیس هم که کشورش بهشدت درگیر برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) - یکی از بزرگترین موفقیتهای راستها در اروپا - است در گفتوگو با گاردین، بر رسیدگی به مسئله مهاجران از سوی چپها و میانهروها تأکید کرده است: «باید به نگرانیهای مشروع مردم توجه کنید و به آنها پاسخ دهید. به همینخاطر است که امروزه در اروپا، شما در انتخابات هیچ شانسی ندارید مگر اینکه موضعی شدید درباره مهاجران داشته باشد. اگر به این مسائل پاسخی ندهید، عرصه را به پوپولیستها واگذار خواهید کرد... من فکر نمیکنم که راستگرایی هنوز به اوج خود رسیده باشد. راستگرایی، بهنظر من، باز هم بیشتر اوج خواهد گرفت و در آینده، حتی بیشتر از حالا رشد خواهد کرد.»
یکی از بزرگترین عرصههایی که چپها به راستها باختهاند، برگزیت است که از نظر کلینتون، بزرگترین خودآسیبی اقتصادی در تاریخ معاصر بشر است. او عامل تعیینکننده در برگزیت را، مهاجران میداند.
متئو رنتسی، نخستوزیر سابق ایتالیا که کشورش بهدست راستها افتاده، به گاردین گفته است، بیشتر از مسئله خود مهاجران، این ترس از مهاجران و دامن زدن به آن است که به راستها کمک کرده است به این میزان از موفقیت در اروپا دست پیدا کنند.
استیو بنون در اروپا چه میخواهد؟
استیو بنون، استراتژیست ارشد سابق دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، بعد از اخراج از کاخ سفید، به اروپا کوچ کرده و در پروژه سیاسی بلندپروازانهای، به تقویت راستهای این قاره در آستانه انتخابات سراسری پارلمان اروپا در بهار سال آینده پرداخته است.
بنون که معمار پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خوانده میشود، در ماههای اخیر گروهی به نام جنبش راهاندازی کرده است که دفتر آن در بروکسل بلژیک است. هدف او، ایجاد شبکهای از احزاب راستگرا در سراسر اروپا و ارائه حمایت و مشاوره سیاسی به آنهاست.
گاردین در سلسله گزارشهای خود درباره خیزش پوپولیسم در اروپا، به حضور در اروپا هم پرداخته و نوشته است علاوه بر پیچیدگیهای سیاسی اروپا که مانعی برای موفقیت بنون بهشمار میرود، قوانین بیشتر کشورهای عضو اتحادیه هم با فعالیتهای او و گروهش مغایرت دارد.