انتظامی از دلایل کمکاری در سالهای اخیر میگوید
سینما رنگ عوض کرده است
مجید انتظامی که رکورددار دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن از جشنواره موسیقی فجر است، در 4سال اخیر اثر تازهای تولید نکرده و موسیقی متن فیلم سینمایی«پی 22» آخرین اثری است که از او به جا مانده. استاد انتظامی بیماری پدر و از دست رفتن اهمیت موسیقی ارکسترال را دلیل کمکاریاش میداند.
بدون تردید، مجید انتظامی یکی از مفاخر موسیقی ایران است و آثارش مخاطبان بسیاری دارد.چرا طی چندسال اخیر اثری تولید نکردهاید؟
در این چند سال اخیر مدام درگیر بیماری پدرم بودم، درحالیکه آهنگساز در درجه اول باید آرامش داشته باشد. بیماری پدر با سایر مشکلات در هم آمیخته شد و به همین دلیل ترجیح دادم اندک وقتی که برایم باقی میماند را در خانه سپری کنم.
تغییر روند تولید موسیقی متن در سینما هم با شیوه کار شما همخوانی ندارد.بسیاری از تهیهکنندهها به جای صرف هزینههای هنگفت برای موسیقی ارکسترال، ترجیح میدهند شیوههای جدید و ارزانتر را بهکار بگیرند. این تغییر شیوه تا چه حد در کمکاری شما تأثیر داشته؟
بیتأثیر نبوده است.در سینما کمتر کسی توان پرداخت هزینه یک ارکستر بزرگ و ضبط موسیقی زنده را دارد. شیوه من با نوع کار بقیه متفاوت است. بیشتر کسانی که ارکسترال کار میکنند به حاشیه رفتهاند چون هزینه تولید موسیقی زنده بالاست. در هر کاری که ضبط میکنم دستکم بین 30 تا 40نوازنده حضور دارند اما شیوه کار کردن با دستگاه بهگونهای است که یک نفر به تنهایی آهنگ را میسازد. بنابراین، روش دوم برای تهیهکننده مقرون به صرفه است چون با یک نفر طرف حساب است و هزینه کمتری هم پرداخت میکند. از طرف دیگر در کشور ما، موسیقی فیلم هویت مستقل ندارد و بعد از اکران هر فیلم کارکرد خودش را از دست میدهد و به همین دلیل برای تولید آن هزینه نمیکنند.
البته خیلی از موسیقی فیلمهای شما جدای از خود فیلم شنیده شده و بارها پخش شدهاند و خیلیها با آنها خاطره دارند. شما معتقدید موسیقی یک فیلم باید جدا از خود فیلم شنیدنی باشد؟
موسیقی بسیاری از فیلمها بعد از فیلم جایگاهی پیدا میکند. این روند طبیعی و در تمام دنیا متداول است. موسیقی فیلمهای موریکونه مثل« روزی روزگاری در آمریکا »یا موسیقی فیلمهای« پدرخوانده» مگر جدای از فیلم شنیده نمیشود؟ خیلیها آنها را میشنوند و لذت میبرند. البته برخی مخالف این موضوع هستند و میگویند نباید اینگونه باشد اما جلوی خیلی از سلیقهها را نمیشود گرفت. ما کاری را میکنیم که در دنیا پیاده میشود. در دنیا، هم فیلمهایی پیدا میشود که موسیقی ندارد، هم فیلمهایی که موسیقیشان شنیده نمیشود و هم فیلمهایی که ملودیهای بسیار زیبایی دارند. بهنظرم همه اینها به نگاه کارگردان برمیگردد.
اما همه آثار شما چنین مشخصهای دارد و بهنظر میرسد کارگردان بیشتر تحتتأثیر شما بوده است.
بدون مشورت با کارگردان کار نمیکنم و او باید بگوید چه نوع موسیقیای میخواهد. موسیقیهای متنی که تاکنون ساختهام ارکسترال بوده و شاید به همین دلیل ماندگار شدهاند اما حالا کسی بهخودش زحمت اجرا و ضبط زنده را نمیدهد. گاهی اوقات برای هر اجرا و ضبط، چندین بار نتهایی را که روی دفترچههای 100برگ مینوشتیم پاره میکردیم و از نو مینوشتیم اما حالا کمتر کسی پیدا میشود که روی کاغذ بنویسد و بیشتر کارها روی کامپیوتر ضبط میشود. به جرأت میگویم اغلب کسانی که موسیقی فیلم میسازند حتی نت بلد نیستند و بهاصطلاح گوشی کار میکنند اما جای کسانی که سالها در زمینه موسیقی تحصیل کردهاند را میگیرند.
بهنظر میرسد نوع فیلمهایی که این روزها ساخته میشود هم با علایق شما سازگار نیست. شاید برای آهنگسازی مثل شما که روی فیلمهای فاخری همچون «از کرخه تا راین»، «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشهای» و چندین سریال تأثیرگذار و پرمخاطب آهنگ ساخته، کار کردن در فضای فعلی کمی دشوار و غیرقابل هضم باشد.
واقعیت این است که فیلمهای سینمایی رنگ عوض کردهاند. در سالهایی که پرکار بودم، فیلمها به اندیشه و احساسی که داشتم خیلی نزدیک بودند و به همین دلیل با علاقه کار میکردم. امروزه معدود فیلمهایی ساخته میشود که آن اعتبار و ارزشهای کاری سالهای قبل را داشته باشد. اگر 2 فیلم خوب در سال ساخته شود تضمینی وجود ندارد که برای ساخت موسیقی متن آنها سراغ مجید انتظامی بیایند. آهنگسازهای دیگری هم داریم که ارکسترال کار میکنند و کارشان خوب و قابلدفاع است.
چرا شیوه کارتان را تغییر نمیدهید تا در بازارکار موسیقی حضور پررنگتری داشته باشید؟
من در 32سالگی و زمانی که از آلمان به ایران برگشتم آهنگسازی را شروع کردم. قبل از بازگشت به ایران برای دل خودم نت مینوشتم و حرفهای کار نمیکردم. از همان روزها آرامآرام با کارگردانها و تهیهکنندهها آشنا شدم و به بازار کار موسیقی راه پیدا کردم. اولین کارم برای انیمیشن «زال و سیمرغ» به کارگردانی اکبرصادقی بود که مورد استقبال قرار گرفت و بعدها بهعنوان موسیقی کارتون بچههای کوه آلپ انتخاب شد. بعد هم وارد سینما شدم و بهطور متوسط سالی 4یا 5موسیقی متن میساختم. گاهی اوقات سالی 15تا 20پیشنهاد کاری داشتم که از بین آنها انتخاب میکردم اما فعلا به همان دلایلی که گفتم کار نمیکنم. در این مدت پیشنهاد ساخت موسیقی 2سریال تلویزیونی را داشتم اما آن چیزی که دلم میخواسته نبوده یا کاری که می پسندیدم را تهیهکننده نتوانسته هزینههای ضبط زندهاش را تهیه کند. من کار خودم را کردهام و نیازی نمیبینم بهخاطر پول شیوهام را تغییر بدهم و اصولم را زیر پا بگذارم.
شما به این موضوع اشاره کردید که آثار قبلی به اندیشه و احساستان نزدیکتر بوده است. از نظر احساسی چه موقعیتی باید فراهم باشد تا مجید انتظامی به صحنه موسیقی کشور برگردد؟
من نمیتوانم خلاف جهتی که مردم فکر و زندگی میکنند آهنگ بسازم. باید از مردم احساس بگیرم و در قالب ملودی به آنها ارائه بدهم. در سالهای گذشته، وقتی فیلمی را میدیدم که قرار بود برایش موسیقی متن بسازم احساس میکردم خودم در بطن آن حضور دارم؛ مثلا وقتی برای فیلمهای جنگی کار میکردم احساسم این بود که باید در برابر دشمن از وطن دفاع کنیم و من با موسیقی این کار را میکردم. فیلمهایی مثل «کانی مانگا»، از کرخه تا راین و آژانس شیشهای مردم را با خودشان همراه میکردند و موضوع فیلم برای عموم ملموس بود. فضای فعلی جامعه نسبت به سالهای قبل متفاوت است و کسی در مورد اتفاقاتی که پیرامون ما در حال رخ دادن است به مردم آگاهی نمیدهد. من هم مثل عموم مردم جسته و گریخته از اتفاقات با خبر میشوم و در چنین فضایی نمیتوانم آن احساسی که میخواهم را از جامعه بگیرم و با چاشنی موسیقی به مردم ارائه بدهم.
البته خیلیها میگویند هنرمند باید خودش را از سیاست دور نگه دارد و با زبان هنر سخن بگوید.
امکان ندارد بتوانی در یک چهاردیواری بنشینی، تلویزیون را خاموش کنی و هیچ ارتباطی با دنیای پیرامونت نداشته باشی و صرفا برای خودت آهنگ بسازی. مطمئن باشید آن آهنگ را کسی گوش نمیکند. هنرمند باید اثری تولید کند که حرف و نیاز جامعه باشد.کارهایی موفق است که حرف مردم و حال و هوای جامعه در آن مستتر باشد. این روزها زندگی مردم با سیاست عجین شده و هنرمندی که با مردم زندگی میکند نباید نسبت به اتفاقات سیاسی بیتفاوت باشد.
به کارگردانی امیرصادقمحمدی
روایت زندگی هنری استاد مجیدانتظامی است که دیدنش خالی از لطف نیست