این گوی و این میدان
حامد فوقانی | خبرنگار
این هفته یکی از تکنوکراتها میگفت و دیگری از نزدیک بودن اندیشه کاندیدایی به جبهه لیبرالیسمها. فضای مجازی هم پر شده بود از تحلیلهایی در رابطه با آرایی که 21عضو شورای شهر تهران از منظر سابقه کاری و حزب فعال در آن به گلدان خواهند انداخت؛ اتحاد ملت، اعتماد ملی، کارگزاران، همبستگی و مستقلها دائما از این نظر که رأیشان به کدام کاندیدا خواهد بود یا رصد میشدند یا دربارهشان گمانهزنی صورت میگرفت. هنگامی که پای 5کاندیدای نهایی (پیش از آنکه رسول کشتپور انصراف دهد) در میان بود، خیلیها از 2 کاندیدای نهایی اسم میبردند که دست آخر هیچکدام جزو 2گزینه انتخابی اعضا نبودند. در ادامه عباس آخوندی و پیروز حناچی که به فینال انتخابی خیابانی بهشت راه یافتند، تحلیلها اوج گرفتند. حالا اما تحلیلها، پیشبینیها، رایزنیها و تخریب رقیب اتمام یافته و شورا یکشهرساز را بهعنوان شهردار جدید تهران انتخاب کرده است.
از نظر نگارنده، مدیریت شهری دوره پنجم در میانه راه بیشتر از گذشته به یاری و دیدهبانی شهروندان و رسانهها نیاز دارد؛ درست هنگامی که شورایاریها در رهاترین وضعیت بهسرمیبرند و چندان نمیتوان به بعد نظارتی آنها دلخوش بود.
سخن آخر: نگاهی به شهرداران بزرگ شهرهای مهم دنیا طی یکدهه اخیر و روند انتخابشان بیشتر میتواند ماجرا را روشن کند. امیدواریها، ثبات مدیریتی، اتکا به یکمدیر شهرساز، بهره از نظرات شهروندان و همیاری رسانهها باعث شده تا آنها شهری با رویکرد توسعه پایدار را به ارمغان بیاورند. بهطور نمونه اندی برنهام، شهردار منچستر میگوید: «موفقتیم را مدیون مردم هستم. آن روز که تصمیم گرفتم به مردم اجازه دخالت دهم؛ اگرنه پول نقد را از دست میدادم.» یا بارسلون امروزه با شهرداری خانم آدا کلائو، به تصمیمگیریهای او فارغ از جناحهای سیاسی برمیگردد؛ جایی که از نظر گردشگری و درآمدزاییاش از حیث جذب توریستها کم نظیر است. صادقخان شهردار لندن هم میگوید: «ترسیم آینده یکشهر با استفاده از تجربه پیشین، بدون نگاه به گذشتههای تلخ حزبی ترسیم میشود.» فریتز کوهن، شهردار اشتوتگارت که شهرش بهعنوان کماسترسترین شهر دنیا معرفی شده نیز میگوید: «اشتوتگارت به این خاطر بدون استرس است که من خودم استرس نداشتم. فشار مشکلات خودروهای دیزلی روبهروز بیشتر میشد ولی روی تصمیمهای من فشار نبود. من عضو حزب سبز آلمان هستم؛ در عین حال همفکری دیگر حزبها را نمیتوانم نادیده بگیرم.» پس تهران اکنون به تصمیمات بدون استرس نیاز دارد؛ فارغ از جناحبندیها و حزبها؛ برای آنکه شهری شود برای زندگی و لذت. آن وقت باید گفت آقای حناچی و اعضای شورای شهر تهران، این گوی و این میدان.