کودکان انتظار
روزگار کودکان معلول عقبمانده ذهنی در مرکز توانبخشی بیرجند چطور میگذرد
اعظم محمودآبادی| خراسان جنوبی ـ خبرنگار:
کودکانی که هرگز به پارک نرفتهاند، هرگز اسباببازیفروشی را ندیدهاند، نمیدانند لوازم تحریر چیست و مدرسه یعنی چه؟ آنها از خیلی چیزهایی که میتوانند داشته باشند بیخبرند، اما در این دنیای بیخبری یک چیز را خوب میدانند و آن محبت و مهربانی است. آنها این را خوب میدانند و بدون ادا درآوردن فقط با کرشمه نگاهشان به پدریارها و مادریارهایشان میگویند سپاسگزارم. آنها کودکان ایزوله مرکز توانبخشی حضرت علیاکبر (ع) بیرجند هستند.
اینجا مرکز توانبخشی حضرت علی اکبر (ع) بیرجند است. درختان بلند و فضای سبز آرامشبخش چشم آدمی را نوازش میدهد. هنوز چند قدمی از در ورودی دور نشدهام صدای بلند ناشناسی که سلام میکند توجهم را جلب میکند. سر برمیگردانم، پسری که حالت صورتش نشان از معلولیت در او دارد، دستش را دراز کرده تا با او دست بدهم به چشمانش خیره میشوم. دوباره سلام میکند. مردد ماندهام برای دست دادن با او که نگهبان صدایش میزند. «رضا جان بیا اینجا کمکم کن». راهش را میگیرد که برود، اما به حالت دلخوری میگوید سلام بلد نیستی؟
یک دنیا اشتیاق
با هماهنگی که از قبل شده راهی بخشهای مختلف مرکز میشوم. مرکز نگهداری پسران و دختران، بخش نگهداری از کودکان ایزوله، کارگاه حرفهآموزی، رختشورخانه شبانه و... مرکز توانبخشی پسران و دختران از یکدیگر جداست، اما جالب است که در نگاه همه آنها یک چیز مشترک وجود دارد. در آسایشگاه دختران تعدادی از آنها بدون اینکه مرا بشناسند برای خوشامدگویی جلو میآیند. «ملیحه» با روسری صورتیرنگش دستم را میگیرد، به گرمی میفشارد و تا بیایم خودم را کنار بکشم دو طرف صورتم را میبوسد. مددیار او را به عقب هدایت میکند. همه از اتاقهایشان سرک میکشند تا بدانند این تازهوارد کیست. بعضیها آرام روی تختها نشستهاند و عدهای هم دور هم جمع شدهاند یکی برایشان آواز میخواند و یکی هم با تابی به کمرش انگار میرقصد و تعدادی هم دست میزنند و نشان میدهند در دنیایی که خدا برایشان تعیین کرده جز شادی و بیخیالی چیزی نیست. وقتی خداحافظی میکنم یکی از آنها میپرسد باز هم میآیی؟ جواب میدهم حتما. اما نمیدانم راست گفتهام یا نه.
در مرکز توانبخشی حضرت علیاکبر (ع) بخشی را به عنوان کارگاه حرفهآموزی راهاندازی کردهاند که معلولان کمتوان ذهنی و البته برخی از آنهایی که معلولیت همه جسمشان را درگیر نکرده است مهارتهایی را میآموزند. دستسازهایشان را که میبینم باورم نمیشود مربیانی با این صبر و حوصله وجود داشته باشند که بتوانند به این افراد آموزش بدهند. اینجا همهچیز به معجزه میماند. حتی اداره این مرکز هم به گفته مدیرش معجزه است.
«محمدمحسن اکبریمطلق» میگوید: اگر مردم نباشند نمیتوانیم اینجا را اداره کنیم، هزینه نگهداری و توانبخشی در مرکز علیاکبر(ع) برای هر معلول بیش از یک میلیون و 500 هزار تومان است که 600 هزار تومان آن از محل یارانه دولت و بقیه از اعانات مردم تامین میشود. این مبلغ برای کودکان ایزوله کمی بیشتر میشود. به شرط آنکه با مشکلی خاص مواجه نشویم و هزینه عمل عجیب و غریب یا آزمایش نپردازیم. چون گاهی لازم است کودکی را به صورت اورژانسی به بیمارستان بفرستیم.
بخش کودکان ایزوله
کودکان معلول عقبمانده ذهنی در این بخش با زندگی معمول و روزمره مردم نامانوس هستند، آموزشپذیر یا تربیتپذیر نیستند، برخی از آنان حتی قدرت بلع غذا را نیز ندارند و بسیاری از آنان تمام عمر خود را روی تخت فلزی سپری میکنند.
وارد اتاق این کودکان 6 تا 14 ساله که میشوم، دهها جفت چشم به من خیره میشوند اما جویبار سکوت بر لبان آنان روان است.
اکبریمطلق برایم توضیح میدهد که این کودکان از فضای پیرامون خود درک درستی ندارند و حرف نمیزنند. با خود میاندیشم نمیتوانم با این کودکان صحبت کنم و نمیتوانم شکلاتی که همراهم هست را به یکیشان بدهم که ناگهان کودکی خطاب به من داد میزند: ماما.
مادریار برایم توضیح میدهد که این کودکان حرف نمیزنند، اما گاهی به مادریارها و پدریارها و هر شخص دیگری که ببینند «ماما» میگویند. کودکی در تخت خوابیده و بدون توقف خود را به راست و چپ تکان میدهد و برخی کودکان حتی نمیتوانند سر خود را بلند کنند. مادریار میگوید اگر کاربلد نباشی و این کودکان را جابهجا کنی، ممکن است قطع نخاع شوند.
سرم درد گرفته است. گاهی زمان نوشتن احساس میکنم واژه کم آوردهام. چطور بنویسم که حجاج میتوانند ولیمه مکه خود را خرج این مراکز کنند. چطور واژههایی را که پیدا کردهام در کنار هم بگذارم تا آنهایی که برای امواتشان هزینههای آنچنانی میکنند بدانند گاهی در مرکز علیاکبر (ع) برای پختن یک وعده غذا مواد اولیه قرض گرفته میشود.
شاید از این به بعد نذرهایم را تغییر دهم. با خودم عهد کنم یک روز در این مرکز به معلولان خدمات بدهم تا یکی از این مددکاران مرخصی برود.
مدیر مرکز توانبخشی حضرت علیاکبر (ع) با اشاره به انواع اختلالات ذهنی کودکان شامل «رت»، «سلوک»، «اوتیسم» و انواع سندرومها و «ایزوله» بیان میکند: غذای کودکان ایزوله غذای خاصی نیست و فقط میکس میشود و کودکانی که فقط ایزوله هستند و مشکل پزشکی ندارند رژیم و محدودیت غذایی ندارند.
اکبریمطلق میافزاید: معده این کودکان ضعیفتر از دیگر افراد است بنابراین غذای آنان باید غذاهای مغذی و آسانهضم باشد، چون غذاهای سختهضم به رودههای آنان آسیب میزند. این کودکان تحرک ندارند و اغلب در سایه فضای سرپوشیده آسایشگاه زندگی میکنند در حالی که نور آفتاب نیز بخشی از نیازهای بدن را تامین میکند.
کمبود نیرو برای نگهداری
با توجه به اینکه برای هر کودک ایزوله 4 نیرو نیاز است این سوال مطرح میشود که آیا این مرکز با داشتن 400 معلول ذهنی و تعدادی سالمند با کمبود نیرو روبهرو است؟ مدیر مرکز در پاسخ به این سوال میگوید: برای ارتقای کیفیت خدمات ارائهشده در این مرکز، امکانات خوبی داریم از کلینیک دندانپزشکی گرفته تا کلینیکهای کاردرمانی و... . با این حال در نگهداری از معلولان و ارائه خدمات کاملا کمبود نیرو برای ما محسوس است، چراکه براساس استانداردهای ایران باید به ازای هر 8 نفر معلول ذهنی یک مددیار داشته باشیم اما در این مرکز به ازای هر 15 و در برخی موارد به ازای هر 17 معلول یک مددیار داریم. کودک ایزوله که شرایط ویژهتری دارد.
«محمدمحسن اکبریمطلق» خاطرنشان میکند: در حال حاضر 141 مادریار، پدریار، کمکبهیار، بهیار و... در این مرکز مشغول فعالیت هستند و کاری بسیار حساس و سخت دارند.
صدای بلند پسرک در گوشم میپیچد. انگار کلمات به زبانش نمیآیند تا ادایشان کند، اما چشمهایش طلب توجه را فریاد میزند.
هنگام خروج خود را فردی ناتوان در درک غمی بزرگ میبینم کسی که توانی میخواهد تا یکباره این رنج را التیام بخشد اما مگر یک دست صدا دارد؟