سینما، حرفه بیآینده
رضا رویگری /بازیگر سینما و تلویزیون
همواره به کسانی که از روی علاقه یا به دلیل استعداد وارد سینما و کار بازیگری میشوند، توصیه کردهام، مهارت دیگری نیز بیاموزند و شغل دیگری هم داشته باشند. حال و روز این روزهای خودم گواه این مدعاست. پس از گذشت دورهای که به هر ترتیب روزهای نسبتا پر کاری را پشت سرگذاشتم، امروز بیمار و رنجورم و توان اقتصادی برای درمان کاملم را ندارم. برای پرداخت هزینههای فیزیوتراپی، خودرویم را فروختهام و اکنون از پس هزینه ادامه فیزیوتراپی برنمیآیم. با این حال بسیاری گمان میبرند که ما در حوض شیر و عسل غوطه میخوریم، تافته جدا بافتهایم و از حال و روز مردم بیخبر؛ در حالی که این تصور کاملا غلط و نابجاست. ما هم از مردمیم و بخشی از آنهاییم. مشکلات آنها، مشکلات ماست و آرزوها و دغدغههایمان از جنس آرزوها و دغدغههای آنهاست.
اما همه مشکلات اهالی سینما به همینجا ختم نمیشود. در کنار همه بیکاریها، بیپولیها، کمبودها و تصورات نادرستی که درباره این حرفه وجود دارد، باید به مشکلات صنفی و سوءمدیریتهایی که با آنها مواجهیم نیز اشاره کرد. کسانی که در این رشته جایگاهی پیدا میکنند، سالهای زیادی را صرف آموختن و تجربهآموزی کردهاند؛ تجربهای که کسب آن در آموزشگاههای بازیگری – بالاخص آموزشگاههایی که این روزها فعالند و چون پولدرآوردن در دستور کار آنهاست، خروجی قابل اعتنایی ندارند- ناممکن است و به دست نمیآید مگر از طریق خاک صحنه خوردن. پس از سالها تلاش مستمر وقتی بازیگری به اصطلاح مطرح میشود، تازه مشکلاتش آغاز شده و با محدودیتها و خط قرمزهایی مواجه میشود، دستش برای عرضه هنر و آموختههایش باز نیست، برای هر کاری دعوت نمیشود، نمیتواند در ژانرهای دلخواهش کار کند و ... . این مشکلات ادامه مییابد تا زمانی که دیگر توان و بنیه کار از او گرفته شود. سینما حرفه بیآیندهای است و کسی که در این حرفه جوانیاش را از کف داده باشد، پیری و تنگدستی در انتظارش است.
به هر شکل نه این مشکلات، نه فشارهای اقتصادی و نه هیچ چیز دیگری از عشق ما به مردم نمیکاهد؛ عشقی که ما را به این حرفه کشاند، در مقابل مشکلات مقاوممان کرد و هنوز هم گرم و پرشور ادامه دارد و در این روزهای بیماری و دشواری، تنها دلخوشی من و امثال من است.