فراز و فرود تئاتر در ایران از روحوضی تا لاکچری
وقتی سالن تئاتر داشتیم و خودش را نه!
لیلا باقری
مدتی است که در عرصه تئاتر، بحث «تئاتر لاکچری» با بلیتهای 250هزار تومانی داغ شده است و سروصدایش در فضای مجازی باعث شده تا وزیر ارشاد هم توییتی بنویسد و بگوید که این نوع تئاتر تیر خلاصی است به تئاتر مردمی. همین باعث شد تا نگاهی بیندازیم به نخستین نمایشهایی که با عنوان تئاتر اجرا میشد و وطنی بود؛ نوعی از نمایش که در روزگاری نه چندان دور با مخاطبانش ندار بود و خیلی راحت و صمیمی اجرا میشد و هرکسی در خانه حوضی داشت، میتوانست تئاتر پر از خندهای را تماشا کند. اما «نمایش روحوضی» که تا قبل از مشروطه، بازار داغی داشت با شروع کارزار سیاست و بازشدن پای مسائل مهم مملکتی در خانه مردم، از رونق افتاد.
مردم کمکم فهمیدند که کارهایی مهمتر از سیاهبازی و خندیدن دارند. اما باز در اواخر دوره قاجار این نوع تئاتر جان گرفت و با حضور مردان و زنان فرنگدیده، به راهی تازه رفت و دوباره با آمدن تئاتر نو یا همان غربی، از رونق افتاد.
اولین گروه جدی تئاتر بعد از مشروطه
«سیاهبازی» یکی از پرطرفدارترین تفریحات مردم قدیم بود که به نمایشهای «تختحوضی» هم معروف بود. محل اصلی اجرایشان هم قهوهخانهها یا روی حوض حیاطهای خانه مردم بود، چراکه باید در جایی بلندتر از سطح زمین اجرا میشد. تئاتر روحوضی یا تختحوضی تا وقتی که نخستین دانشجویان اروپارفته به ایران بازگشتند، رونق داشت. با بازگشت این دانشجویان، آشنایی ایران با فرهنگ غرب گسترش پیدا کرد. ساخت سالنهای متعدد تئاتر یکی از ثمرات این آشنایی است. نخستین سری دانشجویان به دستور عباسمیرزا نایبالسلطنه رفتند و بعد از بازگشتشان از سالهای 1261 تا زمان انقلاب مشروطه، بیشترین سالنهای تئاتر ساخته شد. این نوع تئاتر تا آغاز انقلاب مشروطه پایدار ماند و پیشرفت کرد. اما با آغاز این جنبش هرچه اعتبار کسب کرده بود از بین رفت و به فراموشی سپرده شد؛ تا اواخر سلطنت قاجار. در آن دوره نخستین گروه تئاتر منظم با همکاری میرزاحسینخان توفیق، غلامحسین ملت، عبداللهخان آیینهسیما، حسین حولهای، احمد موید و غلامرضاخان حاجیان تشکیل شد. این گروه بهدلیل نداشتن رقیب و از سوی دیگر ریشهداشتن این هنر بین مردم بهسرعت رشد کرد و مقبول افتاد.
زنپوشها وارد میشوند
تئاتر نوپا با کلی دردسر روبهرو بود؛ نخستین آن، نداشتن بازیگر زن. هم عرف جامعه مذهبی به هیچ عنوان نمیپذیرفت که بازیگر زن داشته باشند و هم روحانیون مخالف شدید بودند؛ برای همین عدهای از بازیگران مرد به وقت نیاز لباس زنانه تنکرده و نقش را اجرا میکردند و عبارت بازیگر «زنپوش» هم به تئاتر آن دوره اضافه شد. یکی از معروفترین ایفاکنندگان نقش زن روی صحنه آن زمان هم عباسعلی ببرازسلطانی بود. این ماجرا ادامه داشت تا ماجرای کشف اجباری حجاب در سال 1314. بعد از این ماجرا کمکم پای تعدادی از زنان به تئاتر باز شد. میگویند «پری گودی» یا «پری گلوبندکی» نخستین زنی بود که پا بر صحنه تئاتر گذاشت. بعد از او هم عصمت صفوی، رقیه چهرهآزاد و عدهای دیگر جذب این هنر شدند.
اولین نمایشنامهها؛ برگرفته از شاهنامه
تئاتر تختحوضی ویژگیهای منحصربهفردی داشت؛ از محتوای نمایشنامه گرفته تا لهجه بازیگر و... اما بداههگویی از ارکان اساسی آن بود و معمولا هم تلاش میشد تا درنهایت یک نتیجه اخلاقی داشته باشد. اصلا اهمیت و ارزش آن به آزادی بیان و استقلال بازیگران بود و کمتر پیش میآمد که به متن نمایش وفادار باشند. کارگردان خط داستان و شکل و فلسفه کار را به یکی از بازیگران میگفت و بقیه بداهه بود. به گفته ببراز سلطانی تا قبل از سال 1310 اکثر نمایشها به همین شیوه اجرا میشدند و بیشتر «موضوعنامه» داشت تا «نمایشنامه». ولی در سال 1310 لزوم مراقبت از اجرای سیاهبازی و دیگر انواع نمایش باعث شد تا به هر نمایشی اجازه اجرا داده نشود و گروهها موظف شدند که قبل از اجرا، متن خود را به تصویب برسانند. همین باعث شد تا احمد موید وذبیحالله ماهری به فکر تهیه متنهایی با اقتباس از شاهنامه، خمسه نظامی، ویس و رامین، شمسه و قهقهه، هزار و یک روز، هزار و یک شب، سمک عیار و... بیفتند. تعداد نمایشهایی که احمد موید اقتباس کرد از مرز 400 میگذرد، اما امروز تنها «بلورک و چشمه نوش»، «بیژن و منیژه» و «چهاردرویش» از آنچه او نوشته در دسترس
است.
بعد از وقایع 1320 تماشاخانههایی که بهوجود آمده بودند، تعطیل شدند ولی این تعطیلی طولانی نبود و با آرام شدن اوضاع، دوباره تئاتر روحوضی رونق گرفت. اما دوباره با قوتگرفتن سینما و افزایش تعدادش، پیدایش تئاتر نو و گسترش رادیو و تلویزیون، تئاتر روحوضی با همه ریشهای که در قلب مردم داشت شکست خورد.