• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
شنبه 21 مهر 1397
کد مطلب : 33830
+
-

چگونه به درکی درست از طبیعت برسیم؟

طبیعت بلا‌آفرین نیست

یک دوازدهم کل فرسایش خاک جهان در ایران رخ می‌دهد

محمد درویش | دبیر سیاست محیط‌زیست مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری

از آنجا که اعتقادی به ‌اصطلاح بلایای طبیعی ندارم( طبیعت هرگز بلا‌آفرین نیست و این،‌نوع نگاه ماست که باعث می‌شود که موهبتی به نام سیل به یک بلا تبدیل شود)موضوع را اینگونه عنوان می‌کنم که از میان  45 نوع رخداد طبیعی که در جهان اتفاق می‌افتد، 39 نوع  مانند زلزله، سیل، فرونشست زمین و زمین‌لغزش را در کشور تجربه می‌کنیم. ایران در مواجهه با رخداد‌های طبیعی در منطقه‌ای به‌شدت شکننده و آسیب‌پذیر واقع‌ شده ‌است و لازمه قرارگیری مناسب نسبت به این رخداد‌ها و جلوگیری از تشدید خسارت‌ها، ایجاد درکی درست از قوانین حاکم بر طبیعت ایران است.

اگرچه کشور ما از نظر شکنندگی در وضعیتی بهتر از ژاپن قرار دارد، اما ژاپن الگویی مناسب است که نشان می‌دهد اگر مدیریت سرزمینی بخردانه باشد، حتی بلایایی به‌مراتب مهیب‌تر را نیز می‌توان مهار کرد، ‌آسیب‌های آن را کاهش داد و حتی آنها را به فرصت تبدیل کرد. درحال حاضر بسیاری از پروژه‌های ساخت سازه‌های پهن‌پیکر در جهان به‌دنبال آن هستند که مشاور ارشدشان از ژاپن باشد، زیرا ژاپنی‌ها می‌توانند سازه‌هایی بسازند که در برابر سونامی‌ها و زلزله‌های بالای 8ریشتر مقاومت کند. اگر چنین بلایی در ژاپن رخ نمی‌داد، چنین فروش تکنولوژی‌ای نیز وجود نداشت. حتی خود ما نیز در طول چنددهه اخیر که با مسئله‌ای به نام بیابان‌زایی درگیر بوده‌ایم، توانسته‌ایم کارشناسان زیادی به کشورهای اطراف بفرستیم تا تجربیات خود را در این زمینه در اختیار کشورهای عربی قرار دهیم و این یعنی تبدیل چالش به فرصت.

فرسایش خاک یکی از بدترین بلایایی است که در ایران درحال وقوع است و متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته. در سرزمین ما، تولید یک سانتی‌متر خاک به‌طور متوسط به 800‌ سال زمان نیاز دارد، درحالی‌که میزان جا‌به‌جایی خاک 7 برابر میزان تولید خاک است و این بالاترین نرخ در جهان است. دست‌کم یک‌دوازدهم کل فرسایش خاک جهان در ایران رخ می‌دهد؛ یعنی میزان فرسایش خاک در ایران 8برابر متوسط جهانی است و این یعنی با توجه به اینکه هرتن خاک 28دلار ارزش دارد، ما سالانه 56میلیارد دلار از سرمایه ملی خود را از دست می‌دهیم. جلوگیری از این فاجعه، راهکارهایی مانند جلوگیری از تغییر کاربری اراضی، ‌محافظت از پوشش‌های گیاهی دامنه‌ها، جلوگیری از کشیده‌شدن خطوط انتقال آب و نفت و گاز از دل جنگل‌ها و رویشگاه‌های طبیعی و رعایت اصول ایمنی در جاده‌سازی، دارد که نه‌تنها ما این اصول را رعایت نمی‌کنیم، بلکه برخلاف آنها عمل می‌کنیم و این روند، نرخ فرسایش خاک را افزایش می‌دهد. آیا در این شرایط باید از خداوند گله‌مند باشیم که چرا ما را در کشوری آفرید که ضریب جا‌به‌جایی خاک در آن زیاد است؟ یا باید از این گله‌مند باشیم که چرا مدیرانی بر کشور ما حکومت می‌کنند که کمترین فهم اکولوژیکی‌ای در این حوزه ندارند؟ چرا زمانی که مسیر رود‌ها را تصرف و تنگ‌تر می‌کنیم و به توان مهندسی خود غره می‌شویم، ‌سیل را بلای طبیعی می‌نامیم؟ جدید‌ترین نمونه‌ آن سیل رامسر است ‌که دلیلش تخریب جواهرده و تبدیل آن به مکانی برای برج‌سازی است. این رخداد‌ها همه نشان از نبود درک از واقعیات است.

اگر می‌خواهیم با این بلایا مقابله کنیم باید وابستگی معیشتی خود را به منابع آب و خاک کاهش دهیم و تلاش کنیم که پول از راه تولید ثانویه به‌دست‌ آید نه خام‌فروشی. باید به کسب و کارهای سبز روی آوریم و به‌جای تولید انرژی از منابع برقابی یا حرارتی به سمت انرژی خورشیدی، بادی یا زمین‌گرمایی برویم؛ به این ترتیب است که می‌توان بلایای طبیعی را به فرصت تبدیل کرد.

این مسئولیت بر دوش مدیران و مقامات کشور است و نمی‌توان بار این مسئولیت‌ها را بر دوش مردم انداخت. نمی‌تواند از مردم انتظاری داشته‌باشد. وقتی سازمان محیط‌زیست که باید متولی طبیعت ایران باشد، ‌سنگفرش ساختمان خود را به آسفالت تبدیل می‌کند تا حین عبور، آب در دل روسای سازمان تکان نخورد، درحالی‌که در همه‌ جای جهان برای تبلیغ زیست‌محوری و کاهش استفاد از خودرو توصیه می‌کنند که از آسفالت استفاده نشود و وقتی چنین سازمان محیط‌زیستی داریم، حق نداریم به مردم اعتراض کنیم. مردم ما هیچ آموزشی درباره محیط‌زیست ندیده‌اند و ما نیز با هدف آموزش، در شرایطی مدارس طبیعت راه‌اندازی کرده‌ایم که آموزش‌وپرورش، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست و رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع با آن مخالفت می‌کنند. زمانی که مقامات اجازه نمی‌دهند مردم درک درستی از طبیعت سرزمینشان به‌دست آورند و عاشق آن شوند و زمانی‌که مردم از دانایی محروم می‌شوند، نمی‌توان انتظار رفتار درست را از آنها داشت. اگر می‌خواهیم انتظار درستی از مردم داشته باشیم باید به‌گونه‌ای جذاب آنها را آموزش دهیم. اگر می‌خواهیم در راستای کاهش ترافیک و آلودگی از مردم دعوت کنیم که کمتر از خودروی شخصی استفاده کنند، باید شاهد آن باشیم که مسئولان کشور نیز از خودروی شخصی استفاده نمی‌کنند و با وسایل حمل‌ونقل عمومی یا دوچرخه تردد می‌کنند. نمی‌توان بار همه‌چیز را بر دوش مردم انداخت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید