• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
سه شنبه 17 مهر 1397
کد مطلب : 33458
+
-

ژاپن چگونه به تولید داخلی با کیفیت رسید؟

سختکوشی، سیاستگذاری درست عشق و تعصب به تولید ملی

سمیرا مصطفی‌نژاد

کشور ژاپن، پس از جنگ جهانی دوم، کشوری ورشکسته بود، با شهرهای ویران و سوخته و اقتصادی فروریخته؛‌ اما طی سال‌های1955 تا 1990دچار چنان تحول اقتصادی‌ای شد که به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد از این‌رو از آن دوران به‌عنوان معجزه اقتصاد ژاپن یاد می‌کنند. تا پیش از جنگ، ژاپن کشوری صنعتی و رو به رشد بود، ‌اما این دوران در دهه1930و آغاز جنگ به پایان رسید؛ ‌جنگ، اقتصاد ژاپن را نابود کرد.

پس از جنگ جهانی دوم، ژاپنی‌های بازمانده که به کشور بازگشته بودند با شرایط فقر، آشوب، بیکاری و گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کردند. بزرگ‌ترین معضل در آن دوران، بیکاری و تورم بود ‌حدود 13میلیون ژاپنی در آن سال‌ها بیکار بودند. اما به‌مرور سیاستگذاری‌های دولت ژاپن در کنار تلاش مردم ژاپن و البته کمک مالی آمریکا به رشد آرام اقتصاد این کشور کمک کرد. آمریکا تصمیم گرفت پس از جنگ به‌عنوان هم‌پیمان در ژاپن پایگاه‌هایی بنا کند . در این پایگاه‌ها نیروهای نظامی‌اش تلاش می‌کردند که اثرگذاری تلاش‌های شوروی را کاهش دهند. در این دوران، قدرت سیاسی از امپراتوری آفتاب تابان گرفته شد و قانون اساسی و سیستم کارآمد دولتی ایجاد شد. با آغاز دوران معجزه اقتصادی، تامین‌کنندگان، تولید‌کنندگان، توزیع‌کنندگان و بانک‌های ژاپنی تصمیم گرفتند با یکدیگر برای هدفی واحد همکاری کنند.

عوامل معجزه اقتصادی در ژاپن

دهه60 میلادی نقطه اوج رشد اقتصادی و خودکفایی در اقتصاد ژاپن به‌شمار می‌رود. وزارت صنایع و تجارت بین‌الملل که در سال1949شکل گرفت، نقشی کلیدی در احیای اقتصاد ژاپن داشت. این وزارتخانه میان دولت و بخش خصوصی شکلی از همکاری ایجاد کرد تا میزان تولیدگری صنایع و توسعه اقتصادی را افزایش دهد. این وزارتخانه کنترل واردات تکنولوژی و بعد‌ها تمامی واردات ژاپن را به‌عهده گرفت. واردات فناوری‌های ارزان از کشورهای خارجی بخش صنعت را به شکلی جالب‌توجه که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، رشد داد. اصلی‌ترین تمرکز این سازمان رشد صنایع فولاد، کشتی‌سازی و خودروسازی بود.

نخستین محصولات صنعتی ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم، ‌از کیفیتی بسیار پایین برخوردار بودند، کیفیت کالاهای ژاپنی درحدی پایین بود که با کیفیت کالاهای خارجی قابل مقایسه نبود. ژاپن برای رفع این مشکل، متخصصان کیفیت خارجی مانند مشاور مدیریتی مشهور، ادوارد دمینگ را استخدام کرد. در ادامه، کشور و شهروندان سیاست وسواس کیفیت را در پیش گرفتند و ژاپن با کمک دولتش شرکت‌های بسیار بزرگی تاسیس کرد که به کارمندانش وعده استخدام دائمی می‌دادند؛ سیاستی که در کنار تغییر سیستم مدیریت شرکت‌ها، جایگزین‌کردن مدیران حرفه‌ای به‌جای مدیران مالک و سفارش شده، وضعیت اشتغال را بهبود بخشید و افزایش حقوق کارگران با تلاش اتحادیه‌های کارگری باعث رونق بازار محصولات داخلی و توسعه اقتصادی شد. کیفیت تولیدات در این دوران افزایش پیدا کرد و در نتیجه تقاضا برای محصولات ژاپنی هم رشد کرد.

تا دهه 1960میلادی، شهرت بدکیفیت بودن محصولات ژاپنی پایه و اساس خود را از دست داده بود زیرا در بسیاری از موارد، محصولات ژاپنی برتر از محصولات آمریکایی و اروپایی بود؛ چه از نظر کیفیت و چه از نظر قیمت. ژاپن ارزش پول خود را به‌صورت مصنوعی پایین نگه‌داشت تا جایگاهی در بازار جهانی به‌دست آورد و سپس فرایند رشد آغاز شد.

فرهنگ قدرتمند تولید

رشد سریع اقتصادی در ژاپن تنها مدیون سیاست‌های ویژه دولت و تحولات انقلابی در این کشور نبود بلکه مجموع این رویداد‌ها در کنار تلاش و سختکوشی مردم ژاپن، این کشور را به‌سوی بهبود اقتصادی پیش‌برد. ویژگی بی‌همتای سختکوشی ژاپنی‌ها و توانایی آنها در تقلید و بهبود مهارت‌هایشان و سپس به‌کارگرفتن این مهارت‌ها در سیستم اقتصادی و تولید داخلی یکی از مهم‌ترین عوامل در موفقیت اقتصادی و بهبود کیفیت تولید در این کشور بود.

پس از آغاز واردات فناوری‌های ارزان‌قیمت به ژاپن، ژاپنی‌ها تولید فناوری‌های جدید را با تقلید و ترکیب فناوری‌های وارداتی آغاز کردند. این شکل از واردات در ژاپن به‌عنوان نقطه قوت اقتصادی درنظر گرفته می‌شد زیرا با نوآوری‌های بومی تلفیق می‌شد و در نهایت این روند به رشد اقتصادی کشور منجر شد زیرا بهبود فناوری در یک صنعت، ‌مثلا صنعت فولاد، به بهبود صنعتی دیگر مانند صنعت خودروسازی دامن می‌زد.

از دیگر عوامل توسعه تولید ملی و رشد اقتصاد ژاپن وجود فرهنگ قدرتمند تولید میان مردم ژاپن بود؛‌فرهنگی که با خون آنها پیوند خورده و همچنان وجود دارد. در سال‌هایی که به ترمیم و شکوفایی اقتصاد ژاپن منتهی شد، مردم ژاپن تنها با هدف درآمدزایی کار نمی‌کردند بلکه تولید را امری مقدس و ارزشمند می‌دانستند.

ژاپنی‌ها 2رویکرد میانه‌روی در مصرف و تأکید بر مصرف کالاهای داخلی را در پیش گرفته‌بودند. مقدس‌دانستن تولید، سختکوشی و تلاش برای بهبود مهارت، از ویژگی‌های مهم نیروی کار در ژاپن بوده و هست که در کنار آن، فرهنگ مصرف درست و خودداری از مصرف‌گرایی طی دهه‌های پس از جنگ دوم جهانی کمک بزرگی به اقتصاد ژاپن کرد.

پس از شکست ژاپن در جنگ دوم جهانی، دولت از شهروندان درخواست کرد با همان دلسوزی به وضع اقتصاد کشور بیندیشند که به وضعیت اقتصادی خود و خانواده‌شان می‌اندیشند و رفتار، ‌الگوی مصرف و ایده‌های اقتصادی خود را با وضعیت اقتصادی کشورشان تطبیق دهند. این درخواست دولت از ژاپنی‌ها باعث شد تا فرهنگی در راستای حمایت از تولید داخلی در میان ژاپنی‌ها شکل گرفته و به‌تدریج به بخشی از وجود آنها تبدیل شود. ژاپنی‌ها از دوره پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز، کالای داخلی با هر کیفیتی را به کالاهای خارجی ترجیح می‌دهند.

این خبر را به اشتراک بگذارید