12گام برای حس تعلق به تهران
حسین سلطان زاده | استاد دانشگاه و تهرانشناس:
برای ایده «روز تهران» تاکنون فعالیتهای زیادی انجام شده که بسیاری از آنها سودمند بوده و هست. در زمینههای مختلف اندیشهها و برنامههای زیادی مطرح شده اما آنچه بیش از همه میشود به آن تأکید کرد توسعه فرهنگ شهری و احساس تعلق به شهر در بین شهروندان است که در روز تهران باید بر آن متمرکز شویم. از این جهت احساس تعلق اهمیت مییابد که وقتی بهعنوان شهروند به رفتار مردم در شهر توجه میشود، درمییابیم بسیاری از مشکلات و معضلات، ناشی از فقدان یک فرهنگ شهرنشینی و احساس تعلق به تهران است.
در فهرست مسائل تهران فقط موضوع کمبود قوانین ضوابط و یا بودجه مطرح نیست و فرهنگ شهرنشینی هم در شهر بسیار کم است. در روز تهران برای ارتقای این شهر 12سرفصل مطرح میکنم؛ مواردی که برای پیشبرد آن باید به گروههای مستقل شهروندی و دانشجویی و مردمنهاد توجه و میدان داده شود و شکلگیری آنها برای ارتقای فرهنگ تهران حائز اهمیت است.
1- انسانمداری بهجای خودرومداری؛ وقتی بسیاری از خیابانهای تهران را میبینیم، بهعلت سهولت تردد خودرو، چراغ قرمزی وجود ندارد و سرعت تردد بسیار بالاست. بنابراین پیادهها شامل افراد مسن، کودک و نوجوان باید از میان خودروها با ترس عبور کنند و محلهای خطکشی نادیده گرفته میشوند. بدتر از همه موتورسوارانی هستند که در هیچجای جهان نمونه مشابهی ندارند و انواع هنجارشکنی نازل را دارند.
2- تمرکززدایی؛ همه ما میدانیم بخش بزرگ معضلات تهران بهعلت تمرکز ادارات و امکاناتی است که در این شهر یکجا جمع شده. در چنین شرایطی که سرزمینی گسترده و شهرهایی بسیار و البته متنوع داریم، به هیچ وجه صلاح نیست بر شدت تمرکز در تهران افزوده شود. برای دریافتن تبعات این تمرکز، بحث زلزله میتواند راهگشا باشد.
3- شادابی و سرزندگی شهروندان؛ گمان میکنم فعالیتهایی در این زمینه انجام شده باشد اما حتما کافی نبوده و در شهری با این معضلات و دارای ترافیک و هوای آلوده، احساس دلمردگی در برخی نواحی شهر زیاد است و باید به شادابی توجه جدی شود.
4- قانونمداری؛ در ذهن ما ایرانیها این انگاره هست که ما یک نفر هستیم و میتوانیم در مسائلی استثنا باشیم اما همه باید در برابر قانون یکسان باشند. احترام به قانون در هر شرایطی باید در اولویت باشد.
5- ایجاد فرصتهای برابر؛ برخلاف آنچه ما ایرانیها به آن علاقه داریم، شهرهای ما طبقاتی شدهاند و مسیر درستی را جلو نمیرویم. باید برنامهریزیهای درستی صورت گیرد تا شهر از طبقاتی شدن فاصله بگیرد و حس تعلق به شهر را افزایش دهیم.
6- شفافیت و پاسخگویی در بین مسئولان؛ وقتی مسئولی کار خوبی انجام میدهد باید تا دهها سال به آن توجه شود و این نباشد که فقط در دوره حضورش در مسئولیت به آن پرداخته شود. در روی دیگر سکه، وقتی شخصی کار اشتباهی میکند، از دایره نظارت خارج نشود و پاسخگو و شفاف باشد.
7- توسعه فضای تعامل اجتماعی و بیان نظرات؛ لازم است شهری نظیر تهران تریبونهایی در مکانهای عمومی برای بیان نظرات شهروندان داشته باشد. این محلها میتواند محل ملاقات با مسئولان هم باشد و فاصلهای که بین مردم و مسئولان ایجاد میشود، در این فضاها شکسته شود.
8- محیطزیست؛ آگاهی و ایجاد احساس مشارکت در ارتقای محیطزیست شهری میتواند به بهبود احساس تعلق به تهران بیفزاید. در این مسیر تکتک شهروندان میتوانند در مصارف همراه سیاستها شوند و این همراهی نیاز شهر است.
9- توسعه فرهنگ ملی و شهروندی؛ تهران دارای قومیتها و فرهنگهای خاصی است که هر روز با 3میلیون مهاجر شهرستانی تشدید میشود. همبستگی شهر باید انسجام مستقلی داشته باشد تا از مسیر توسعه فرهنگی، تهران جایگاه مهمی در اذهان پیدا کند.
10- امنیت و ایمنی؛ کمتر شهری در جهان وجود دارد که همه ساختمانهایش توسط نرده و سیم خاردار و دوربین و دزدگیر حفاظت شوند و فضاها امنیت روانی ناکافی را نشان میدهد. این خشونت و دوری گروههای مردمی از هم را نشان میدهد. اهمیت دارد و در ساختمانهای فرسوده باید پیگیری شود و ایمنی آنها ارتقا یابد.
11- نفی سوداگری در ساختمان؛ از دوره قاجار تاکنون افرادی که در ساختمانسازی فعالیت کرده و میکنند، فرهنگ کافی نداشتهاند و با پول جاهای خالی را پر کردهاند که به عدمکیفیت فضای شهری انجامیده است.
12- آسایش و آرامش؛ در این شهر این 2عنصر کاملا مغفول مانده و در هیچ ساعت از روز و هفته آسایش محیط شهری در محیط زندگی و فضاهای عمومی دیده نمیشود. انواع بلندگوها برای فروش محصولات، تردد شبانه کامیونها و تردد خارج از قاعده موتورسواران در همه معابر موانع جدی در مسیر آسایش و آرامش شهری است که باید رفع شود تا شهری نظیر تهران به جایگاهی که در روز تهران نیاز است برسد.