3برابر شدن نرخ ارز در سال 91 چه تأثیری بر کاهش قدرت خرید داشت؟
روایت یک عقبگرد تاریخی
فاصله بین دستمزد و هزینهها با تکانههای ارزی افزایش مییابد
مائده امینی
10سال به عقب برگشتیم. بحران اقتصادی سال 91 شکاف بین حداقل دستمزد و هزینه را آنقدر بالا برد که اقتصاددانان نوشتند برای جبران این فاصله 10سال زمان نیاز است. براساس گزارشهای بانک مرکزی، متوسط هزینه زندگی سالانه یک خانوار شهری در سال 84، معادل 6میلیون و 864هزار تومان بود. هر خانوار شهری در آن زمان بهطور میانگین 570هزار تومان در یکماه هزینه میپرداخت، این در حالی است که 8سال بعد، یعنی در سال 92 که دولت حسن روحانی روی کار آمد، متوسط هزینه زندگی یک خانوار شهری به 28میلیون و 466هزار تومان در سال رسیده بود.
در حالی اعداد پشت هزینهها روزبهروز بزرگتر میشدند که اعداد دستمزدها و درآمدها به رخوت دچار شده بودند. آمارهای بانک مرکزی میگوید که حداقل دستمزد در سال 84، میانگین درآمدهای پولی و غیرپولی یک خانوار شهری در سالی که رئیس دولت اصلاحات آن را به دولت تازهکار تحویل داده تقریبا برابر با میانگین هزینهها بوده؛ ماهانه 550هزار تومان. نزدیکی دستمزد و هزینه و شیب ملایم تورمی، کمکم تبدیل به خاطره شد. آثار اتفاقات سال 91، خود را در سالهای بعد نشان داد؛ سالهایی که حداقل دستمزد 478هزار تومان و میانگین هزینههای یکماه یک خانوار شهری حداقل 700هزار تومان شده بود.
البته شکاف دستمزد و هزینه، ناگهانی آغاز نشد و از سال 90 پایه آن ریخته شده بود. بیانیه کمیته مزد استان تهران در اسفندماه سال 91 شاهد این ادعاست. این کمیته در آن سال با صدور بیانیهای اعلام کرد که بین مزد و هزینه یک شکاف 465هزارتومانی وجود دارد.
چرا کشور در سال 91 دچار شوک اقتصادی شد؟
تشدید تحریمهای بینالمللی، افزایش 3برابری قیمت دلار، برداشت غیرمجاز از ذخایر بانک مرکزی و هدفمندسازی یارانهها، همهوهمه دستبهدست هم داده بودند تا فضا برای تخلیه آثار سیاستهای انبساطی سالهای 84تا 90 باز و شیرازه کشور از هم جدا شود.
واقعیت این است که سال ١٣٩١ برای اقتصاد ایران سال دشواری بود. رکـود تورمی گریبان اقتصاد کشور را گرفته بود و نـرخ رشد اقتصادی منفی شده بود. رشد تولید ناخالص داخلی کشـور از 8/5درصـد در سـال ١٣٨٩ بــه 3درصــد در ســال ١٣٩٠ و 8/5-درصــد در ســال ١٣٩١ کـاهش یافـت. نرخ تورم 4/12درصدی سال 90 در حد فاصل یک سال به 5/21درصد رسید و سال بعد از مرز 30درصد عبور کرد.
تقاضای سفتهبازی ارز و تقاضای ارز بهعنوان یک کالا برای سرمایهگذاری، افزایش پیدا کرده بود. مردم مثل خیلی وقتهای دیگر نمیتوانستند به دولت وقت اعتماد کنند. انتظارات در بازار ارز بهگونهای رقم خورد که بسیاری از فعالان اقتصادی و حتی مردم عادی، از یکطرف بهمنظور حفظ ارزش داراییهای خود و از طرف دیگر بهمنظور کسب سود، ارز را یکی از گزینههای مناسب سرمایهگذاری تشخیص دادند و اقدام به خرید و نگهداری ارزهای معتبر بینالمللی مانند دلار و یورو کردند؛ رفتاری جمعی که باعث شد بازار ارز در نیمه دوم سال 1390 با افزایش شدید تقاضای ارز مواجه شود؛ تغییری که به تبع آن همه اقتصاد ایران درگیر شد.
بازگشت به نظام دو نرخی؛ آخرین روزهای آرامش
ابتدا همهچیز سر جایش بود؛ حداقل اینطور بهنظر میرسید. در سالهای 80تا 84 سیاست یکسانسازی نرخ ارز، بازار ارز را به ثبات و پایداری کشیده بود و نرخ ارز طی یکدهه تنها 40درصد افزایش پیدا کرده بود؛ مسیری هموار که مبدا آن از نرخ 800تومان سال 1381 آغاز و به 1100تومان سال 1390 ختم شده بود؛ ثباتی که طی یک سال از بین رفت. سالهای 91و 92، نرخ ارز در بازار غیررسمی با نوسانات بیسابقه و رکوردشکنیهای پیدرپی، بیش از 70درصد گران شد و بساط دونرخیشدن در بازار آزاد را فراهم کرد؛ انگار آن سالها آخرین روزهای آرامش بازار ارز بوده باشد.