• دو شنبه 1 دی 1404
  • الإثْنَيْن 2 رجب 1447
  • 2025 Dec 22
سه شنبه 13 شهریور 1397
کد مطلب : 29287
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/038N
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


  آلاف و اولوف: پول، ملک و املاک، خانه و زندگی («گشنه گدا تازگیا به آلاف و اولوفی رسیده»).

  آیزنه: شوهر خواهر.

  ادّ: درست، صحیح، شبیه، بدون اشتباه و بی‌کم و کاست.

  اشتلم پشتلم: عر و تیز کردن، شارت و شورت، هارت و پورت، دور برداشتن، رجز خواندن.

  بانمک: شیرین سخن، لطیفه‌گو، شوخ، دلچسب، زیبا، خنده‌رو، مهربان، بامزه.

  بَددل: وسواسی، دل‌چرکین، آدمی که با احتیاط و شک و تردید به هر چیزی نگاه می‌کند.

  پِخ‌پِخ: در زبان بچه‌ها به معنای بریدن سر مرغ و گوسفند.

  پس درون فردا: سه روز دیگر، سه روز آینده، سه روز در پیش.

  تپ تپ: صدای کوبیدن کف دست به شیء توخالی.

  تَمرگیدن: با تشر زدن نشستن و قرار گرفتن سر جا.

  جاجو: تختخواب، رختخواب.

  جلوخون: جلو خانه، پیش‌رفت بخشی از دیوار به طرف در ورودی خانه.

  چاله خرکشی: گودالی عمیق در جنوب شرقی تهران برای کشتن الاغ‌های پیر و از کار افتاده.

  چپول: چپ‌دست، کسی که با دست چپ می‌نویسد(همچنین: چپال).

  حالاحالاها: تا مدتی بعد، بعدها.

  حساب‌سازی: بالا پایین کردن اسناد و اوراق و زیر و روکردن ارقام به سود شخص مورد نظر.

  خرخور: ارزان، کم قیمت؛ کلمه‌ای است توهین‌آمیز برای توصیف کسی که دنبال جنس ارزان می‌گردد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید