«شفر باید رسما عذرخواهی کند.» این تنها یکی از جملات تند محمد نوازی درباره سرمربی آبیهای پایتخت پس از شکستخوردن در برابر تیم پرستاره السد قطر است. او بهدنبال عذرخواهی وینفرد شفر میگردد و البته توضیح نمیدهد که اگر در یک فصل از فوتبال باشگاهی، هر مربی بعد از هر شکست اقدام به عذرخواهی کند، این اتفاق در طول رقابتها چندبار تکرار خواهد شد؟ شفر و تیمش در زمین فوتبال شکست خوردهاند و این حقیقت بههیچ قیمتی تغییر نمیکند اما محمد نوازی و سایر «پیشکسوتان ناراضی» کجای این معادله ایستادهاند؟ نوازی بهعنوان یک مربی، رزومه قابلدفاعی برای زیر سوالبردن تواناییهای یکی از پرتجربهترین مربیان شاغل در قاره آسیا را ندارد. بدون تردید قرار نیست هر منتقد صاحب یک کارنامه درخشان کاری باشد اما نوازی با کدام استدلال میتواند هواداران استقلال را متقاعد کند که بهلحاظ فنی، صاحب دانش بیشتری از وینفرد شفر است؟ بهنظر میرسد باختن به السد، او را هم مثل بسیاری از استقلالیها ناراحت و عصبانی کرده اما طبیعتا انتظار میرود یک پیشکسوت در چنین شرایطی، متفاوت با یک هوادار احساساتی عمل کند و اولین جملاتی که از ذهنش عبور میکنند را به زبان نیاورد. نوازی بعد از مسابقه آبیها با حریف قطری، در یک گفتوگو به این موضوع اشاره کرده که «از همان ابتدا» شفر را بهعنوان یک گزینه خوب برای استقلال قبول نداشته است.
این صحبت درحالی مطرح شده که بعد از شکست فصل گذشته استقلال در فولادشهر در دیدار رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان، نوازی به یکی از رسانهها گفته بود:«شفر کارش را بلد نیست و هیچکس نباید نگران بازی برگشت باشد!» در این چند ماه، چه اتفاقی افتاده که شفر ناگهان از یک مربی کاربلد در نگاه نوازی، به یک گزینه اشتباه تبدیل شده است؟ چهطور میتوان باخت به ذوبآهن را یک اتفاق پذیرفتنی ارزیابی کرد و از شکست در مقابل آمادهترین باشگاه آسیا، یک تراژدی احساساتزده ساخت؟ محمد نوازی با مواضع تازهاش، در لشکر پیشکسوتانی قرار میگیرد که به محض اولین ناکامی، پشت تیم و سرمربیاش را کاملا خالی میکند. مردانی که در سایه شکستها به زندگی ادامه میدهند و با کوچکترین در باشگاه از راه میرسند و فضا را برای عرض اندام مناسب میبینند. آنها در همه سالهای بازنشستگی چه قدمی برای باشگاه برداشتهاند که حالا با لحنی طلبکارانه، از زمین و زمان شاکی هستند؟
حقیقت آن است که اگر بسیاری از این چهرهها، همین حالا در دوران اوج فوتبالشان قرار داشتند و در ترکیب استقلال قرار میگرفتند، باز هم خبری از به دست آوردن پیروزی در برابر السد قطر نبود. قدرت آبیهای پایتخت با حریف زردپوش قابل مقایسه بهنظر نمیرسید و آنچه در زمین اتفاق افتاد، محصول همه تفاوتهای بزرگ دو باشگاه بود. دو باشگاهی که یکی از آنها در تابستانی به سراغ گابی رفت و او را از اتلتیکومادرید جدا کرد و دیگری، ستارههای کلیدی و مهرههای حیاتیاش را به لیگهای قطر، ترکیه و امارات بخشید. شاید لیگ قهرمانان برای استقلال تقریبا تمام شده باشد اما این تیم هنوز در لیگ برتر، میتواند در جایگاه یک مدعی قرار گیرد و نتایج ایدهآلی به دست بیاورد. آبیها حالا بیشتر از همیشه به آرامش نیاز دارند اما زیر هجمه «قدیمیها» هستند. مردانی که بهتر است بهجای دعوت شفر به عذرخواهی، در چالش دعوتکردن خودشان به سکوت شرکت کنند! شعارهای تماشاگران استقلال در جریان شکستها و ناکامیها، فضا را برای واکنش تند پیشکسوتها فراهم میآورد. حقیقت آن است که اگر تماشاگران پشت تیمشان بایستند و به بازیکنان تیم حمله نکنند، چنین فضایی در اطراف باشگاه شکل نخواهد گرفت.
کمتر از یک هفته قبل، منچستریونایتد در سومین دیدار فصل جدید برای دومین هفته متوالی طعم شکست را چشید. آنها یکی از سنگینترین شکستهای تاریخشان در اولدترافورد از زمان برگزاری لیگ برتر را تجربه کردند اما به جای سر دادن شعارهای تند علیه بازیکنان، تنها دو واکنش نشان دادند. گروهی از آنها تصمیم به ترک استادیوم گرفتند و هرکس که روی سکوها باقی ماند، مشغول حمایت از تیم و تشویق ژوزه مورینیو شد. طرفداران شیاطین سرخ به خوبی میدانند که هنوز فصلی طولانی در پیش است و اتفاقات زیادی ممکن است برای تیمشان رخ دهد. درست مثل استقلال که هنوز هم کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن دارد. انتخاب واژههای نامهربانانه برای تیم نه تنها هیچ کمکی نمیکند، بلکه حتی شرایط را برای مصممتر شدن پیشکسوتها در زیر سوالبردن همهچیز، فراهم میآورد و به آنها جسارت بیشتری برای گل بهخودی زدن میبخشد.
یکشنبه 11 شهریور 1397
کد مطلب :
28888
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/gMr9
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved