جنگ روایت رسانههای عربی بر سر وقایع ایران
آیا روایت رسانههای عربستانی از وقایع ایران برای افکار عمومی جهان عرب قابل قبول بوده است؟
سیاوش فلاحپور| خبرنگار:
جهان عرب چه تصویری از ایران دارد؟ کشوری مستقل که با اتکا به توان داخلی گامهای بزرگی در مسیر توسعه برداشته و بهتنهایی از آرمان فلسطین حمایت میکند یا «نظامی سرکوبگر که بهدنبال سیطره بر پایتختهای عربی در منطقه است.» بدون مبالغه، پاسخ به این سؤال، بخش مهمی از هویت رسانههای عربی بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال 57را ساخته است. به این ترتیب رسانههای عربی به 2 بخش تقسیم شدند: پایگاههای حکومتی وابسته به قدرتهای پادشاهی و در سوی دیگر انقلابیون و رسانههای محدود آنها. امروزه مهمترین پایگاههای رسانهای جریان اول، روزنامههای قدرتمندی همچون الشرقالاوسط، عکاظ، الوطن (عربستان)، العرب لندن و همچنین شبکههای مشهوری همچون العربیه، الحدث و یا اسکاینیوز عربی به شمار میروند و در طرف مقابل نیز، روزنامههای السفیر (پیش از تعطیلی)، الاخبار، رایالیوم (اینترنتی) و بهطور مشخص شبکه المیادین قرار دارند.
ایران و رسانههای عربی بعد از بحران سوریه
جایگاه ایران در رسانههای جهان عرب، بعد از شروع بحران سوریه دستخوش تغییر جدی شد و جریانات این کشورها که تا پیش از این مواضع تهران در قبال حماس و فلسطین و... را میپسندیدند اکنون به دشمنان درجه یک سیاستهای ایران در سوریه و حتی تمام منطقه تبدیل شدهاند. به این ترتیب با قرار گرفتن شبکه الجزیره (قدرتمندترین رسانه جهان عرب) در صف منتقدان ایران، کفه ترازو برای اولینبار به طرز چشمگیری به ضرر این کشور تغییر کرد؛ امری که زمینه را برای تاسیس شبکه المیادین، بهعنوان بدیلی کارآمد در جهت صیانت از موقعیت رسانهای ایران در جهان عرب فراهم کرد. با گذشت 7سال بهنظر میرسد تقابل شکل گرفته میان الجزیره و ایران نیز بهتدریج در حال رنگباختن است؛ امری که حاصل پایان تقریبی جنگ سوریه و بیش از آن همراهی ایران هنگام تنها گذاشتن قطر توسط سایر کشورهای عربی بوده است.
بازتاب حوادث اخیر ایران در رسانههای عربی
حوادث اخیر ایران طی چند روز گذشته خبر اول تمام رسانههای مطرح جهان عرب بود. این در حالی است که جنگ یمن، اختلافات کشورهای خلیجفارس و از همه مهمتر بحران قدس همچنان ادامه دارد؛ امری که نشاندهنده اهمیت ایران برای افکار عمومی و قدرتهای عربی است. اگرچه روایتهای این رسانهها از حوادث ایران متفاوت و حتی گاهی متضاد بوده است. رسانههای عربستان بیشترین حجم پوشش اعتراضات مردمی ایران را داشتهاند؛ پوششی که به گواه موافقان و منتقدان ایران از همان دقایق اولیه از چارچوبهای حرفهای خارج شده و بیشتر به ارتشهای سایبری در شبکههای اجتماعی شباهت داشت؛ انتشار عکسها و تصاویر غیرمرتبط با اعتراضات چند روز اخیر (تصاویر مربوط به سالهای گذشته و یا حتی غیرایرانی!)، بمبارانی از اخبار بیمنبع و در نهایت تحلیلهایی دور از واقعیت. نکته قابل توجه در این زمینه، انتقاد بخشی از افکار عمومی عربی (در قالب نویسندگان و یا کاربران شبکههای اجتماعی) از استاندارد دوگانه رسانههای سعودی در قبال اعتراضات مردمی در ایران و کشورهای عربی بوده است.
در طرف مقابل اما رسانههای همراه ایران، بهویژه شبکههای المیادین و المنار قرار داشتند که تمرکز عمده آنان بر تظاهرات موافقان و همچنین واکنشهای ایرانیان در نقد اعتراضات اخیر بوده است، البته این رویکرد بهطور جدیتری در شبکه المنار دیده شد درحالیکه بازتاب اعتراضات مردمی و تحلیل آنها در شبکه المیادین و یا روزنامه رایالیوم (به سردبیری عبدالباری عطوان) به خوبی قابل مشاهده بود.
الجزیره کجای صحنه ایستاده است؟
اما جالبترین بخش از رویکرد رسانههای عربی در قبال حوادث اخیر ایران متعلق به شبکه الجزیره بود. این شبکه با اتخاذ رویکردی حرفهای و به دور از پروپاگاندا و یا سانسور، تلاش کرد آنچه در ایران در جریان است را برای مخاطب خود روایت کند، اتفاقی که از نخستین شب آغاز اعتراضات در برنامه «ما وراءالخبر» (بخش تفسیر خبر شبانگاهی) به وقوع پیوست. برخلاف شبکههای سعودی و محور رسانهای نزدیک به آنکه حوادث ایران را، براساس اخبار غیرمستند و تحلیلهای نامتعارف، مقدمهای از انقلابی بزرگ به شمار آورده، برآورد گزارشها و نظرات کارشناسان شبکه الجزیره، ریشه حوادث اخیر را، بیش از هر چیز در مسائل اقتصادی میبیند؛ امری که زمینه را برای حملات مجدد جریان موسوم به ارتش سایبری عربستان به این شبکه فراهم کرده است. بهنظر میرسد با وجود شلوغکاری گسترده رسانهها و کاربران عربستانی طی روزهای گذشته، با توجه به موقعیت شبکه الجزیره نزد مخاطب عربی و همچنین سایر پایگاههای رسانهای که رویکرد حرفهایتری در قبال پوشش حوادث ایران داشتهاند، سعودی و رسانههای نزدیک به آن نهتنها در جنگ روایت حوادث داخلی ایران، بازی را واگذار کرده، بلکه با گذشت زمان و بازگشت آرامش به فضای داخلی میتوان پیشبینی کرد ضربه جدیدی به اعتماد مخاطبان این رسانهها نیز وارد شود.
واکنش رسانههای غربی
روزنامه واشنگتنپست دیروز در گزارش مفصلی به انعکاس تجمعهای اخیر در ایران پرداخت. این روزنامه دلیل آغاز تجمعها را «انگیزههای اقتصادی» دانست که سپس به سمت «مسائل سیاسی» چرخش پیدا کرد. واشنگتنپست به تخریب اموال عمومی از سوی برخی افراد و هشدار وزیر کشور در این رابطه اشاره کرده و در عین حال نوشته که این اعتراضها «بینش سیاسی مشخصی ندارند». روزنامه وال استریت ژورنال چاپ نیویورک که طی روزهای گذشته به انعکاس وقایع ایران پرداخته، دیروز در صفحه یک خود خبری در این رابطه منتشر کرد. این روزنامه در نخستین روز اعتراضها در سرمقالهای ایران را «یک دیکتاتوری» خواند و اعتراضها را علیه «موجودیت نظام» معرفی کرد. روزنامه نیویورکتایمز هم به انعکاس وقایع ایران پرداخته اما با انتشار یادداشتی خواستار توقف دخالت دونالد ترامپ در فضای سیاسی ایران شده است. این روزنامه از ترامپ خواسته است «سکوت» کند. شبکه خبری فاکسنیوز در مقابل، با حمایت از موضعگیری ترامپ، از رئیسجمهور آمریکا خواسته است حمایت کامل دولت این کشور را از معترضان ایرانی اعلام کند. شبکه خبری سیانان نیز ضمن انعکاس وقایع، به سخنان اسحاق جهانگیری معاون رئیسجمهور در مورد سوءاستفاده برخی افراد از مسائل اقتصادی کشور بهعنوان «بهانهای» برای آسیبزدن به دولت اشاره کرد. روزنامه گاردین، چاپ لندن، در قبال رویدادهای روزهای اخیر در ایران موضعگیری نداشته و به انعکاس وقایع و همچنین سخنان مقامهای دولتی پرداخته است. گاردین به درخواست وزیر ارتباطات برای بستن برخی کانالهای تلگرامی و اقدام پیامرسان تلگرام در این رابطه نیز اشاره کرده است. روزنامه جروزالم پست، چاپ تلآویو، اخبار رویدادهای اخیر را براساس برخی شایعههای منتشر شده در شبکههای اجتماعی پوشش داده است. این روزنامه، تعطیلی مدارس بهخاطر آلودگی هوا در تهران را به وقایع اخیر ربط داده است.