سیاستخارجی پاکستان در آستانه تغییر بزرگ
محمدامین خرمی/ خبرنگار
در پاکستان، «تنش» همراه همیشگی «سیاست» است و بهدلیل همین تنشها، عمر احزاب سیاسی در این کشور کوتاه است؛ انحلال یا انشعاب، سرنوشت اغلب احزاب سیاسی است. صحنه سیاسی پاکستان اما همیشه یک مهمان ناخوانده داشته است. «ارتش» در پاکستان دست بالا را دارد و هر زمان لازم دانسته، کنترل دولت را یا از طریق کودتا یا از طریق دستکاری در انتخابات بهدست گرفته است. امسال برای نخستینبار، بعد از 2دوره پنجساله حضور سیاسیون در رأس دولت، قدرت بار دیگر از طریق صندوق رأی دستبهدست شد. به همین دلیل بود که بسیاری انتخابات امسال را جشن دمکراسی در پاکستان دانستند. عمرانخان، رهبر حزب تحریک انصاف، پیروز این جشن بود. او که زمانی ستاره کریکت پاکستان بوده است، پس از 20سال تلاش بالاخره به کرسی نخستوزیری رسید. عمرانخان وعده ایجاد «پاکستان نوین» را داده که شامل تغییرات گسترده در سیاست داخلی و خارجی خواهد بود. پیرمحمد ملازهی، کارشناس جنوب آسیا، اما تغییرات در سیاست خارجی را ناشی از خواست ارتش میداند نه عمرانخان. او اما معتقد است این تغییرات ناگزیر و حتمی خواهد بود.
وزیر خارجه پاکستان اعلام کرده دولت عمرانخان بهدنبال بهبود روابط با افغانستان است. بهنظر شما عمرانخان در اصلاح سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان چه مسیری را در پیش خواهد گرفت؟
واقعیت این است که عمرانخان تصمیمگیرنده اصلی در سیاست خارجی پاکستان نیست. سیاست خارجی پاکستان را ارتش و بهخصوص هسته مرکزی قدرت یعنی سازمان اطلاعات ارتش یا همان آیاسآی، تعیین میکند. اگر عمرانخان میگوید دولتش بهدنبال ایجاد مناسبات جدید با افغانستان است، معنایش آن است که سیاست ارتش پاکستان در ارتباط با مسائل منطقهای در حال دگرگونی است. سال گذشته پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا در قبال افغانستان، برای پاکستانیها روشن شد که کشورشان دیگر آن جایگاهی را که در گذشته و بهخصوص در دوران جنگ سرد نزد آمریکاییها داشت، از دست داده و هند جایگزین آن شده است. بنابراین ارتش اکنون بهدنبال راهی است که منافع ملی پاکستان را تأمین کند. تصور بر این است که سیاستی که تاکنون از سوی پاکستانیها در قبال افغانستان در جریان بوده، در حال تغییر است. پاکستانیها از یک سو اعلام میکردند بهدنبال برقراری روابط با افغانستان هستند، اما از سوی دیگر مخفیانه از طالبان حمایت میکردند. پاکستانیها اکنون اما بهدنبال مذاکره با افغانستان هستند تا شرایطی به وجود آید که نیروهای طالبان بتوانند در چارچوب روند صلح، سر میز مذاکره با دولت افغانستان بنشینند.
در مورد مذاکرات با طالبان خبرهای مختلفی طی هفتههای اخیر منتشر شده است. الان مشخص است که آمریکاییها با طالبان در قطر مذاکره کردهاند.
درست است. ببینید طرحی در جریان است که از سوی آمریکاییها ارائه شده، مبنی بر اینکه کنترل 13منطقه پشتوننشین در جنوب و شرق افغانستان و همچنین اداره چند وزارتخانه را در اختیار طالبان قرار دهند تا این گروه دست از جنگ بردارد. بهنظر میرسد این برنامه در حال پیش رفتن است. گویا پاکستانیها هم قرار است با این سیاست همراهی کنند. ارتش پاکستان دیگر نمیتواند سیاست خارجی این کشور را طبق روال گذشته پیش ببرد؛ چه در قبال افغانستان، چه در قبال هند و حتی ایران. میتوان پیشبینی کرد که در آینده با وجود جنگ شدیدی که اکنون در افغانستان در جریان است، مذاکره و سازش امکانپذیر باشد.
روسها هم بهدنبال برگزاری یک نشست صلح برای افغانستان هستند؟
درست است. توافقی جدی در منطقه در حال شکلگیری است؛ مبنی بر اینکه به طالبان اجازه دهند در قدرت شریک شود. پیش از این، زمانی که حکمتیار هم با دولت از در آشتی در آمد، پیشنهاد داد مناطقی از جنوب و شرق افغانستان در اختیار طالبان قرار گیرد تا دست از جنگ و تلاشهایش برای تصرف کابل و ایجاد امارت اسلامی بردارد. فراموش نکنیم که طالبان در حدود نیمی از خاک افغانستان یا دست بالا را دارد یا مشغول درگیری با نیروهای دولتی است.
بنابراین تغییری را که در سیاست خارجی دولت پاکستان یا آنگونه که شما میگویید ارتش پاکستان رخ داده باید ناشی از افزایش فشارهای آمریکا دانست.
بهنظر میرسد بخشی از آن در ارتباط با فشارهای آمریکاییهاست و بخشی از آن هم متأثر از تغییرات منطقهای است. پاکستان تاکنون از نیروهای رادیکال اسلامی مثل لشکر طیبه، جیش محمد و حزبالمجاهدین در کشمیر علیه هند استفاده میکرده است. در افغانستان هم از گروه طالبان، لشکر جهنگوی، سپاه صحابه و شبکه حقانی استفاده میکرده است. واقعیت این است که این سیاست دیگر به بنبست رسیده است. دلیلش این است که هندیها در حال مقابلهبهمثل با پاکستان هستند و اکنون خود این کشور در معرض یک خطر جدی قرار گرفته است. در ایالت بلوچستان پاکستان الان مسئله جداییطلبی جدی است و گروههای جداییطلب این منطقه مورد حمایت هند قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، گروه تحریک طالبان، امنیت داخلی پاکستان را هم هدف قرار داده است. پاکستانیها در آستانه یک انتخاب بزرگ قرار گرفتهاند که اگر عاقلانه رفتار کنند، انتخابشان بهمعنای تجدیدنظر در مناسبات منطقهای خواهد بود.
این انتخاب احتمالا بهمعنای انتخاب میان ایران و عربستان هم است. بهنظرشما پاکستان میان این دو کدامیک را انتخاب خواهد کرد؟
من فکر میکنم پاکستان اکنون در مقطع انتخاب میان ایران و عربستان قرار ندارد. اگر بهخاطر داشته باشید، زمانی که عمرانخان به نخستوزیری رسید، اعلام کرد حاضر به میانجیگری میان ایران و عربستان است. من معتقدم سیاست ارتش پاکستان این است که نوعی توازن در مناسباتش با ایران و عربستان ایجاد کند. در گذشته ژنرال راحیل شریف، فرمانده سابق ارتش پاکستان برای فرماندهی نیروهای ائتلاف عربی به جنگ یمن رفت. ارتش پاکستان اما اکنون این سیاست را تغییر داده و قصد ندارد درگیر جنگ یمن شود. این فرصتی به عمرانخان خواهد داد تا میان ایران و عربستان بهعنوان میانجی وارد عمل شود. به همین دلیل است که عمرانخان اعلام کرده در نخستین سفر خارجی خود ابتدا به تهران و سپس به ریاض میرود. من فکر میکنم پاکستان اکنون در مقطع انتخاب نیست اما به هر دلیلی اگر در موقعیت انتخاب میان ایران و عربستان قرار گیرد، من معتقدم انتخاب پاکستان، قطعا عربستان خواهد بود.