• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
چهار شنبه 24 مرداد 1397
کد مطلب : 27175
+
-

فلسفه و دروغ

جست‌و‌جو در متن‌های فلسفی با کلید واژه «دروغ»

فلسفه و دروغ

زهرا رستگارمقدم

بررسی دروغ در فلسفه به‌طور معمول در حوزه فلسفه اخلاق می‌گنجد. گاهی انجام دادن یا ندادن یک امر اخلاقی را نمی‌توان تشخیص داد. وقتی می‌گویند راست بگو یا دروغ نگو، اگر راست بگوییم یا دروغ، امری بیرونی را انجام داده‌ایم. معمولا فلاسفه مدافعان راستگویی هستند اما رویکرد همه یکسان نیست؛ مثلا سرسخت‌ترین مدافع راستگویی را شاید بتوان امانوئل کانت دانست. او در فلسفه اخلاقش که مبتنی بر وظیفه‌گرایی است و نتیجه در آن اهمیتی ندارد، از اصول اخلاقی و از آن جمله راستگویی دفاع می‌کند. اما از آنجا که راستگویی در همه شرایط ممکن نیست و چه‌بسا گاهی با دیگر اصول اخلاقی (مثلا حفظ جان بیگناه) تعارض پیدا می‌کند، طبعا این بحث به‌صورت جدی در حوزه فلسفه اخلاق مطرح شده که در مواقع تعارض و مواجهه با دوگانه مصلحت و حقیقت چه باید کرد؟ طبعا فلاسفه بسته به مبانی‌شان در فلسفه اخلاق در این‌باره آرایی دارند؛ مثلا اقلیتی اساسا تصور متفاوتی از حقیقت و اخلاق دارند و نظام فکری‌شان متفاوت است؛ مثل نیچه که از طرفی قائل به چشم‌اندازگرایی و حقیقت به‌معنای سنتی آن نبود و از طرف دیگر برای اخلاق از آن‌رو که  آن را ترفند ضعفا در برابر قدرتمندان می‌دانست، اهمیتی قائل نمی‌شد. در این میان متفکر سیاسی‌ای‌ مانند ماکیاولی که اصل را حفظ قدرت می‌دانست جایی برای راستگویی وقتی که قدرت حاکم را به خطر بیندازد نمی‌دید.

کانت در مفهوم امر مطلق از مثال دروغ استفاده می‌کند. به این ترتیب بحث دروغ در فلسفه اخلاق کانت بحثی است که صرفا به یک نمونه از فعل اخلاقی و غیراخلاقی خلاصه نمی‌شود بلکه دامنه تأثیر بیشتری دارد. بحث کانت درباره نادرست بودن مطلق دروغگویی به قضاوت درباره کلیت فلسفه اخلاق او نیز انجامیده است. داوری اردکانی در کتاب« فلسفه، ایدئولوژی و دروغ» می‌گوید که یادداشت‌هایش با توجه به اینکه دروغ کاری عادی و شایع و همه جایی است و با این نگرانی که روابط آدمیان نمی‌تواند بر مبنای دروغ استوار شود، نوشته شده و نویسنده معتقد است: «شاید نتوان یک جهان بشری بدون دروغ ساخت اما همیشه و پیوسته در جهان پر از دروغ هم نمی‌توان به‌سر برد. اگر دروغ را نتوان به‌کلی از میان برداشت لااقل نباید بگذاریم که زشتی آن از یادها برود و امری عادی و مباح تلقی شود.»

دروغ، عمل ناخوشایندی است که ما در عین حال که آن را ناپسند می‌خوانیم ولی هر یک به‌نحوی به آن مبتلا بوده و ناخودآگاه یا آگاهانه مرتکب آن می‌شویم. دروغ از نظر شخصیتی رفتاری ناهنجار، از بُعد شرعی گناه و به لحاظ قانونی، جرم محسوب می‌شود با  این حال، نه اینکه انسان را از دروغ رهایی نباشد بلکه به وسیله‌ای برای رتق‌وفتق امور مبدل شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید