• دو شنبه 1 دی 1404
  • الإثْنَيْن 2 رجب 1447
  • 2025 Dec 22
دو شنبه 1 دی 1404
کد مطلب : 269444
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/gL223
+
-

درخشان دوستت داریم، آلمان نرو!

درخشان دوستت داریم، آلمان نرو!

حمید درخشان که هفته گذشته مهمان همشهری بود، خاطره‌ای از روزهای حساس تصمیم‌گیری در فوتبالش روایت می‌کند: «سال1364 بود. آن زمان، من و ناصر پیشنهاد بازی در آلمان را داشتیم و قرارداد هم تمام شده بود. در استادیوم علی پروین به من گفتند آخرین بازی را انجام دهید و بروید. روزنامه‌ها هم در این باره نوشته بودند. وقتی داخل زمین بازی می‌کردیم تماشاگران فریاد می‌زدند: درخشان دوستت داریم، آلمان نرو!‌ و، ناصر دوستت داریم، آلمان نرو!‌ من به ناصر گفتم: این عشق و علاقه مردم را چه جوری می‌توانیم کنار بگذاریم و برویم آلمان بازی کنیم  و نرفتیم. خدا را شکر که به عشق مردم نرفتیم چون  حالا می‌فهمم. اگر آن موقع این کار را نکرده بودم، امروز که در خیابان مردم من را می‌بینند  اینقدر با عشق و محبت استقبال نمی‌کردند و حس و حال  بسیار خوبی از دست داده بودم. اگر رفته بودم  ممکن بود، از نظر مالی وضع بهتری داشتم، اما بعضی چیزها را نمی‌شود خرید؛ نمی‌توان ارزش عشق و محبت مردم را با پول سنجید. این لحظه‌ها ارزشمندترین دارایی‌های یک فوتبالیست هستند.» درخشان در باره رابطه‌اش با هوادارانش تعریف می‌کند: «وقتی مردم من را صدا می‌کنند، حس عجیبی دارم. قشنگ‌ترین حس است. این عشق و محبت را با هیچ ‌متر و مقیاسی نمی‌توان سنجید. وقتی یک هوادار  طوری من را بغل می‌کند که  انگار بچه خودش را در آغوش گرفته، دیگر درباره این حس و حال چه چیزی می‌توانی بگویی. من از این محبت‌ها کیف می‌کنم. حرف زدن از گذشته همیشه ساده نیست، اما وقتی یاد توپ پلاستیکی و زمین‌های خاکی می‌افتم، ته دلم می‌لرزد. من از کوچه‌های خاکی چهارراه عباسی شروع کردم و به ورزشگاه آزادی رسیدم. هنوز وقتی از آن محله حرف می‌زنم، اشک در چشمانم جمع می‌شود. هنوز بوی همان خاک و شور و عشق فوتبال را حس می‌کنم.»

این خبر را به اشتراک بگذارید