شهرداری در میدان جنگ 12روزه
علیرضا زاکانی روزهای حمله اسرائیل به پایتخت را روایت کرده است
گروه شهری
برنامه گفتوگومحور «ماجرای جنگ» اخیرا میزبان علیرضا زاکانی، شهردار تهران بود و سکاندار پایتخت با حضور در آن جزئیاتی درباره اقدامات این نهاد در جنگ ۱۲روزه ارائه کرد و از اسکان اضطراری آسیبدیدگان تا ساخت پناهگاه در تهران توضیحاتی داد. اهم صحبتهای او را در ادامه میخوانید.
تهران، خط مقدم جنگ اخیر
در شب شروع جنگ 12روزه مانند بقیه در خانه بودم. قبل از جنگ به هیأت دولت گزارش داده میشد که چه خطراتی وجود دارد، اما اینطور نبود که این گزارشها درباره شرایط جنگی باشد. فضای هیأت دولت متوجه مذاکرات و نتایج آن و تلاشها درباره این بود که چطور میتوان از ظرفیت مذاکره استفاده کرد. در شهرداری تهران هم تصور ذهنی درباره جنگ وجود نداشت. این ذهنیت بود که اگر هجمهای اتفاق بیفتد، قرار است نسبت به برخی از مراکز رخ دهد. تصور نمیشد که تهران بهعنوان پایتخت به خط مقدم جنگ تبدیل شود. این موضوع بیسابقه بود. در دوران دفاعمقدس تهران نقطه اساسی پشتیبانی و کارکردی بود؛ اما در جنگ 12روزه تهران به خط مقدم تبدیل شد. دشمن در ابتدا نه مراکز هستهای و نظامی، بلکه افراد را هدف حمله قرار داد و نقطه شروع جنگ، خانهها و متن شهر بود.
نخستین اقدامات شهرداری در زمان جنگ
یکی از مسئولیتهایی که شهرداری تهران در آنروزها متقبل شد، اسکان اضطراری آسیبدیدگان بود. شهرداری وظیفهای نداشت؛ اما نهادهای دیگر امکانات ویژهای جز تامین چادر برای اسکان نداشتند. بر حسب قاعده مسئولیتپذیری، شهرداری متصدی اسکان اضطراری شد. 471خانوار در 11هتل اسکان پیدا کردند و شهرداری تهران بدون محدودیت زمانی، تامین هزینهها را برعهده گرفته است. تصمیم گرفتیم شهروندان آسیبدیده، جز آسیبی که هجمه دشمن به آنها وارد کرده، متحمل سختی نشوند. براساس آخرین آمارها ۹۷درصد از اماکن آسیبدیده ترمیم و آسیبها جبران شدهاند.
خودمان را برای ادامه جنگ آماده کرده بودیم
به دوستانمان در دولت گفتیم در مورد اسکان اضطراری در هتلها و مسائل مربوط به در و پنجرهها هیچ دغدغهای نداشته باشند. تا زمانی که مجروح یا شهیدی زیر آوار باشد، وظیفه ماست که آواربرداری کنیم. در اینجا هلالاحمر با سگهای زندهیاب واقعا به ما کمک کرد و فرمانده میدان، زمانی که مشخص میشد شهید یا جانبازی زیر آوار نیست، به ما اعلام میکرد که عملیات پایان یافته است. احساس میکردیم که این جنگ ممکن است ادامه داشته باشد و خود را برای برنامهریزی آماده کرده بودیم. بهعنوان مثال، ما 3ماه حقوق کارکنان خود را تثبیت کرده بودیم تا در هر شرایطی بتوانیم از آنها حمایت کنیم و ذهنشان را از نگرانیهای مالی آزاد کنیم. با توجه به اینکه حدود 6 تا 7میلیون نفر از تهران خارج شدند، اگر این افراد در تهران مانده بودند، کار ما بسیار دشوارتر میشد. این تصمیم عقلانی بود؛ زیرا شهر به صحنه نبرد تبدیل شده بود و این موضوع فرصتی برای ما ایجاد کرد. اما نکتهای که وجود دارد این است که کار ما در زمینه آواربرداری و خدمات شهری کاهش نیافت. نظافت شهر و خدمات حملونقل عمومی مانند اتوبوسرانی و مترو تعطیل نشد، بلکه سبکتر شد.
مسئولیتپذیری برای خدمت به مردم
شهرداری تهران خود را برای یکجنگ احتمالی ششماهه آماده کرده بود. در قدم اول پشتیبانی از نیروهای خدمتگزار شهرداری را برای 3ماه در اولویت قرار دادیم تا بدون دغدغه معیشت فعالیت کنند. آتشنشانان، نیروهای مناطق و نواحی، خدمات شهری و نیروهای تخصصی همه مشغول کار بودند و حجم کار بسیار زیاد بود. از نظر مردم فرقی بین دولت و شهرداری وجود ندارد؛ مردم خدمت میخواهند و حق آنهاست که این خدمت را به بهترین شکل دریافت کنند. شهرداری تهران تلاش کرده همکاری نزدیکی با هیأت دولت داشته باشد و اگر باری بر زمین مانده آن را بردارد. در روزهای اول جنگ، تقسیم وظایف 15بندی برای نهادها درنظر گرفته شد که در 8بند آن، مستقیما شهرداری وظایفی را برعهده داشت. درواقع شهرداری بهعنوان فرمانده میدان تعیین و مقرر شد همه نهادها در صحنه عملیات، تابع فرماندهی آتشنشانی باشند. در 4بند از فهرست وظایف هم برای شهرداری تهران نقش مشارکتی تعیین شد.
بازسازیها را بهعهده گرفتیم
پس از نبرد روشهای مختلفی برای بازسازی پیشنهاد شد. یکی از روشها این بود که بنیاد مسکن مسئولیت بازسازی را بر عهده بگیرد؛ اما پیشنهاد دیگری هم وجود داشت که هر دستگاه تخصصی خود متولی کارکنان خود باشد. درنهایت مسئولیت کل کار تهران به شهرداری تهران واگذار شد. اکنون حدود ۸۵۶۰خانه در تهران آسیب دیدهاند که دستهبندی شدهاند. برخی از آنها نیاز به ساخت مجدد دارند و حدود ۶۰۰واحد باید نوسازی شوند. ما حدود ۵هزار شیشه و در و پنجره را تعویض کردهایم. حدود ۲۵۰۰واحد نیاز به بازسازی متوسط دارند، یعنی هم شیشه و در و پنجره و هم بخشی از ساختمان آنها آسیب دیده است. ما این آسیبها را به 2دسته تقسیم کردیم: بالای ۳۰۰میلیون تومان و زیر ۳۰۰میلیون تومان. کار ساختوساز آغاز شده و حداکثر ظرف 3 یا 4ماه به پایان میرسد. برای واحدهایی که نیاز به بازسازی متوسط دارند، زمان کمتری صرف خواهد شد. مقاومسازی ۱۲ساختمان نیز در دستورکار قرار دارد؛ زیرا مقاومسازی برای ما در چارچوبهای شهرسازی اولویت دارد. اگر جایی بیش از ۵۰درصد آسیب دیده باشد، به سمت نوسازی میرویم. درحالحاضر ۱۰۳واحد مقاومسازی داریم که تا قبل از عید تحویل داده خواهد شد. افرادی که ساختمانشان نیاز به نوسازی دارد، باید بدانند که این پروسه حداقل 2سال طول میکشد. برای افرادی که خانههایشان نیاز به مقاومسازی دارد یا پایدارسازی میخواهد، ما مسکن موقت را تأمین کردیم . ما اجاره مسکن موقت را پیگیری خواهیم کرد و برای آنها یکمیلیاردونیم پول پیش و ۳۰میلیون تومان اجاره پرداختیم.
گزارشی از دسترسی دشمن به دوربینهای ترافیکی نیست
یکی از موضوعات مطرحشده، دلیل اشراف دشمن به تهران در زمان جنگ است. برای سالهای طولانی و دهها سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا، انگلیس و دشمن اشراف کاملی به زیرساختهای کشور داشتند. دشمن تلاش کرده این اشراف را توسط عناصر داخلی و پیشرفتهای تکنولوژی کامل کند. هیچ گزارشی از سوی نهادهای امنیتی مبنی بر اینکه دوربینهای ترافیکی شهر توسط دشمن استفاده شده باشد وجود ندارد. خردادماه 2سال قبل بعد از هکشدن بخشی از دوربینهای شهری، عملیاتی برای تامین ایمنی بیشتر دوربینها انجام شد؛ هرچند توطئه دشمن ادامه دارد و ما باید به سمت ایمنی بیشتر حرکت کنیم. تهران حدود 3هزار دوربین ترافیکی دارد و با رعایت پایهگذاری درست امنیتی، تلاش میکنیم با افزایش تعداد دوربینها از تکنولوژی بهره ببریم.
ایجاد آژیر خطر در 60نقطه تهران
پناهگاه بهمعنای این است که ما دارای یک سیستم هشداردهنده مانند آژیر خطر باشیم که درصورت بروز خطر، همه مردم را مطلع کند تا به پناهگاهها بروند. متأسفانه این آژیر خطر در شهر تهران وجود ندارد. در دوران دفاعمقدس چنین سیستمهایی وجود داشت؛ اما در دهه۹۰ جمعآوری شدند. اکنون ما در حال استقرار و توسعه این سیستم در ۶۰نقطه از تهران هستیم. این موضوع به پدافند غیرعامل مربوط میشود و درصورت نیاز آژیر توسط نیروهای مسلح به صدا درخواهد آمد. نکته دوم اینکه باید به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم پارکینگهای زیرسطحی بسیار مستحکمی برای شهر تهران ایجاد کنیم. تهران پناهگاه دارد؛ اما میخواهیم در مترو و پارکینگها هم شرایط پناهگاهی ایجاد کنیم.
