
مشارکت ملی در روزهای سخت آبی

هاشم امینی؛ مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
مدیریت منابع آب در ایران دیگر تنها بر دوش وزارت نیرو نیست. این مسئله، امروز به یک دغدغه ملی بدل شده که همه ارکان حاکمیت، دستگاههای اجرایی، نهادهای اقتصادی، بخش خصوصی و عموم مردم باید در آن نقشآفرینی کنند.
عبور از بحران آب بدون حکمرانی یکپارچه، بازنگری در الگوی کشت کشاورزی، توسعه سامانههای نوین آبیاری، استفاده هوشمندانه از پساب در صنعت و اصلاح الگوهای مصرف، ممکن نیست.
خوشبختانه در سالهای اخیر، مجلس شورای اسلامی و دولت، گامهای مهمی برای تدوین سیاستهای کلان و حمایت از اقدامات اصلاحی در این حوزه برداشتهاند، اما واقعیت این است که موفقیت این سیاستها نیازمند همکاری واقعی و عملی همه دستگاهها و عموم شهروندان است.
تابستان ۱۴۰۴ یکی از سختترین دورههای تأمین آب کشور را رقم زده است. کاهش بارشها، موج کمسابقه گرما و مصرف بیرویه، همزمان فشار بیسابقهای بر شبکههای تأمین آب وارد کردهاست. ذخایر سدهای کشور کاهش نگرانکنندهای یافتهاند و در کنار تبخیر بالا، منابع آبی ما با سرعتی بیشتر از همیشه تحلیل میروند. در چنین شرایطی، تأمین پایدار آب شرب بدون مشارکت مردم امکانپذیر نیست.
در حال حاضر، ۵۳شهر با تنش آبی و ۲۵استان با کمبود منابع مواجهند. اصلاح رفتار مصرفی تنها راهکار واقعی و کمهزینه برای عبور از این بحران است. برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی که سالها بخش مهمی از تأمین آب شرب را پوشش میداد، امروز به کاهش سطح آب و تخریب سفرههای آبی منجر شده است. این روند نشان میدهد که دیگر فرصتی برای ادامه رفتارهای نادرست نمانده است.
مصرف سرانه آب شرب در ایران از میانگین جهانی بسیار بالاتر است. این مسئله حتی در سالهای پربارش نیز کشور را در معرض بحران قرار میدهد. تجربه جهانی نشان داده است که راهکارهایی همچون فرهنگسازی، نصب تجهیزات کاهنده مصرف و پایش دقیق مصارف در پایداری منابع نقش مؤثری دارند. کاهش ۲۰درصدی مصرف در هر خانوار، میتواند روزانه میلیونها مترمکعب آب صرفهجویی و از افت فشار و قطعی در شبکه جلوگیری کند.
بسیاری از مصارف غیرضرور مانند شستوشوی خودرو با آب شرب، آبیاری بیرویه فضای سبز و استفاده غیرهدفمند از آب در صنایع، باید فورا اصلاح شود. صرفهجویی در این زمینهها نهتنها به تابآوری شبکه کمک میکند، بلکه به حفظ منابع برای نسلهای آینده نیز منجر میشود.
علاوه بر مردم، نقش دولت، شهرداریها، صنایع، اصناف و نهادهای غیردولتی نیز حیاتی است. سرمایهگذاری در بازچرخانی آب، توسعه فناوریهای کاهش مصرف، نوسازی شبکهها و مدیریت هوشمند منابع باید بهعنوان سیاستی فراگیر در دستور کار باشد. مدیریت مصرف نباید فقط در شرایط بحرانی مورد توجه قرار گیرد، بلکه باید بخشی از نگاه راهبردی به توسعه کشور باشد.
آب در اقلیم ایران محدود و تجدیدناپذیر است؛ حتی درصورت وقوع بارشهای بالا اگر الگوهای مصرف اصلاح نشوند، بحرانهای بعدی اجتنابناپذیر خواهند بود.
باید باور کنیم که اسراف در هر شکل و مقیاسی غیرقابلپذیرش است.
همانگونه که ملت ایران در روزهای سخت با اتحاد و همبستگی از آزمونهای دشوار عبور کرده، امروز نیز نیازمند همین مشارکت ملی هستیم. عبور از بحران آب، تنها با همراهی مردم، تدبیر مدیران و نقشآفرینی بخش خصوصی ممکن خواهد بود. آیندهای پایدار را فقط با مسئولیتپذیری جمعی میتوان ساخت.