
نقشه مرد تاجر برای کلاهبرداری از همکارش فاش شد
استخدام زن گلفروش برای تله میلیاردی

محمد جعفری- روزنامهنگار
مرد تاجر پس از معامله یکخودروی لندکروز تصمیم گرفت برای فرار از بدهی 2میلیاردی یکنقشه عجیب کلاهبرداری بکشد اما برخلاف تصورش نقشهاش لو رفت.
به گزارش همشهری، چند روز قبل تاجری سالخورده به اداره پلیس رفت و گفت مردی او را فریب داده است. او توضیح داد: مدتی قبل ماشین لندکروزم را به یکی از همکارانم که با او مراوده کاری و مالی داشتم، فروختم. او بخشی از پول را پرداخت کرد و ماشین را تحویل گرفت و قرار شد 2میلیارد تومان باقیمانده را ظرف چند روز دیگر به حسابم واریزکند؛ اما خبری از او نشد. وقتی با وی تماس گرفتم، مدعی شد که پولی به من بدهکار نیست. او حتی برگهای برایم فرستاد که نشان میداد بدهیاش را تسویه کرده و من نیز پای آن برگه را مهر و امضا کردهام. با دیدن برگه تعجب کردم. مهر و امضای خودم بود؛ اما جعلی بود و من هرگز چنین برگهای را مهر و امضا نکردهبودم.
بهاینترتیب تحقیقات پلیس آغاز شد و مأموران در بررسیها پرده از نقشه کاملا حرفهای مرد کلاهبردار برداشتند. کارآگاهان متوجه شدند که مرد بدهکار با استخدام زنی که سر چهارراهها گل میفروخت، توانسته به مهر و امضای شاکی دست پیدا کند. در ادامه زن گلفروش دستگیر شد و اعتراف کرد که در ازای دریافت پول از مرد کلاهبردار، نزد شاکی رفته، او را فریب داده و توانسته مهر و امضای او را بهدست آورد. با اعترافات این زن، مرد کلاهبردار نیز به دستور قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس دادسرای محلاتی دستگیر شد و در بازجوییها به فریب شاکی برای فرار از پرداخت بدهی میلیاردی اعتراف کرد.
گفت و گو
تاجر کلاهبردار
متهم امیر نام دارد و تاجر لوازم خودرو است. او میگوید نقشهاش برای کلاهبرداری از شاکی حسابشده بوده و فکرش را نمیکرده که دستش رو شود.
تو که تاجری و ظاهرا وضع مالیات خوب است. پس چرا نقشه کلاهبرداری از شاکی را کشیدی؟
از بازیکردن خوشم میآمد. قبلا هم چنین کارهایی انجام داده بودم؛ اما نمیدانم چه شد که اینبار لو رفتم.
درباره نقشهات بگو.
من 2میلیارد تومان به شاکی بدهکار بودم و تصمیم گرفتم نقشه بکشم که این پول را به او ندهم. برای اجرای این نقشه در خیابانهای تهران چرخیدم تا زن گلفروشی را پیدا کردم. او در ازای دریافت 15میلیون تومان پذیرفت که نقشه مرا عملی کند. برای زن جوان کارت جعلی تهیه کردم که وانمود کند کارمند سازمان هدفمندی یارانههاست. بعد او را سراغ شاکی فرستادم. او به دفتر شاکی رفت و به وی گفت که میتواند برای برقرارشدن یارانهاش اقدام کند. من میدانستم که شاکی یارانه نمیگیرد و با شنیدن این حرف وسوسه میشود. شاکی حرفهای آن زن را باور کرد و کاغذهایی را که پشت سر هم بودند، امضا و مهر کرد. در یکی از آن کاغذها نوشته شده بود که شاکی همه طلبش را از من گرفته و با هم تسویه کردهایم و او بدون اینکه متوجه شود، آنها را مهر و امضا کرده بود.
فکر نمیکردی لو بروی و دستگیر شوی؟
راستش نه، چون تصورم این بود که با توجه به مدرکی که از شاکی دارم، پلیس هرگز این پرونده را پیگیری نمیکند.