
شهید خیابان ایران
نگاهی به زندگی شهید علیرضا جلالیفر که در حملات اسرائیل به تهران به شهادت رسید

بهاره خسروی- روزنامهنگار
شهید علیرضا جلالیفر، مردادماه سال1362در سهراه افسریه متولد و بعدها ساکن خیابان ایران شد. او از مداحان اهلبیت(ع) و اعضای انجمن شاعران بیپلاک بود. این شهید که ارادت ویژهای به امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) داشت، در روز 25خردادماه در حملات موشکی اسرائیل به تهران به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید. در این گزارش سیفالله جلالیفر برادر شهید از سبک زندگی علیرضا میگوید.
پا در رکاب مولا علی(ع)
«عاشقانه به حضرت علی(ع) ارادت داشت و به همین بهانه در محله قدیمیمان سهراه افسریه هیئتی مزین به نام آقا امیرالمؤمنین(ع) تشکیل داد و جوانان بسیاری را در همین هیئت برای ترویج فرهنگ علوی دور هم جمع کرد. روحیه مردمداری علی فوقالعاده بود و در همین هیئتی که راهاندازی کرده بود همه جور قشری حاضر میشدند.» سیفالله جلالی برادر شهید با این جملات سر صحبت را باز میکند و از عشق بیکران برادرش به حضرت علی(ع) میگوید: «هر سال عید غدیر در هیئتش برنامه مفصلی اجرا میکرد و امسال هم موفق شد همچنان پرچم امیرالمؤمنین را افراشته نگه دارد.»
پسر صبور خانواده
صبر و حوصله یکی از مهمترین ویژگیهای علیرضا و در میان خواهرها و برادرها زبانزد بود. سیفالله با بیان این مطلب در ادامه میگوید: «برادرم در رفتارش سعه صدر فراوان داشت. تنها خواستهاش از پدر و مادرم که 10روز قبل شهادتش عازم سفر به روستایمان بودند، دعا برای عاقبتبهخیری بود. انصافاً با همه غم و ناراحتیای که از فراق علی در خانواده تحمل میکنیم او عاقبت بهخیر شد و به قول بسیاری از عزیزان و نزدیکان، اگر مرگی جز شهادت نصیبش میشد واقعاً حیف بود.»
یکی از خصوصیات این شهید گرهگشایی از امور خانواده و اقوام و آشنایان بود. سیفالله در اینباره میگوید: «معمولا برای همهچیز و هر کاری بهویژه امور خانواده وقت میگذاشت. به همین دلیل اگر میان اقوام و دوست و آشنا مشکلی پیش میآمد همیشه نخستین نفر با علی در میان میگذاشتند. وجودش در روزهای سخت و ناراحتی قوت قلب و باعث دلگرمی بود.»
یاور همیشگی مردم
بهگفته برادر شهید، علیرضا کمتر عصبانی میشد و همیشه حتی در مقابل نظرات مخالف با عقایدش صبورانه و با آرامش برخورد میکرد. در مقابل نسل جدید و سؤالات و شبهات دینی و سیاسی با صبر و حوصله رفتار میکرد و منطقی و مستدل پاسخ میداد. خانواده از بسیاری از کارهای خیرخواهانه علیرضا در زمینه حمایت از افراد آسیبپذیر یا فعالیتهای خودجوش در گروههای جهادی، بعد از شهادتش و از طریق دوستان و آشنایان باخبر شدند. او در ادامه اضافه میکند: «در بیشتر کارهای جهادی و برای حضور در مناطق محروم همیشه پیشقدم بود و گوشه کار را بهدست میگرفت. سعی میکرد گرهگشا باشد.»
لحظه اعلام شهادت
این برادر شهید از لحظات سخت اعلام خبر شهادت برادرش به اعضای خانواده ازجمله همسر و دختر 16سالهاش میگوید: «همسر برادرم از طریق تلویزیون از ماجرای حمله و شهادت تعدادی از شهروندان در محدوده میدان تجریش مطلع شده بود. البته من ابتدای کار به او نگفتم که علی به شهادت رسیده است. گفتم علی مجروح و در بیمارستان بستری شده؛ اما همسرش گو اینکه از قبل خبر به او الهام شده بود، با روحیهای بالا و لحنی با صلابت به من گفت که علی مجروح نشده بلکه شهید شده است. البته به پدر و مادرم هم در واقع برای اینکه نگران نشوند و در مسیر بازگشت به تهران دچار مشکل نشوند خبر شهادت را ندادم.»
سیفالله درحالیکه انگار غم عالم را بر دوش خود احساس میکند، میگوید: «همه ما با روحیه برادرم آشنا بودیم و میدانستیم شهادت آرزوی دیرینهاش است. علیرضا بسیار بچه مقید و مؤمنی بود و همیشه پای پدر و مادر را میبوسید و از آنها میخواست برای کسب فیض شهادت دعایش کنند. فقدان علی برای همه اعضای خانواده سخت است، اما همین که میدانیم به آنچه آرزو داشت رسید، کمی تسلای خاطرمان میشود.» علیرضا جلالیفر که خود را مرید آقا امیرالمؤمنین(ع) میدانست فردای عید غدیر به مولایش پیوست.