علیرضا سپهوند؛ کارشناس هنری
شفافیت در حوزه فرهنگ، تنها یک الزام اداری یا قانونمدار نیست، بلکه نیازی اساسی برای شکلگیری نهادهایی است که بتوانند در برابر جامعه پاسخگو باشند، از تجربههای خود بیاموزند و سازوکارهایشان را بهبود ببخشند.
در سالهای اخیر با راهاندازی سامانه شفافسازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نخستین گامها برای شفافسازی اطلاعات مربوط به قراردادها، حمایتها و تسهیلات برداشته شده است. با این حال، آنچه همچنان در ساختار شفافیت فرهنگی ایران غایب است، عبور از مرحله گزارشدهی ساده بهسوی شفافیت تحلیلی و هوشمند است؛ مسیری که تنها با درک سیستماتیک از داده، طراحی معماری شفافیت و پیوند آن با فرایندهای تصمیمگیری نهادی ممکن میشود.شفافیت، تنها زمانی معنا پیدا میکند که به تغییر منجر شود.
در ایران، سامانه شفافسازی وزارت ارشاد با انتشار اسناد مالی، گزارشها و برخی دادههای حمایتی، امکان اولیهای برای شفافیت فراهم کرده، اما چالشهایی چون قالبهای غیراستاندارد (نظیر فایلهای PDF)، فقدان بهروزرسانی بموقع، نبود امکان تحلیلپذیری درونسازمانی و
عدم پاسخگویی رسمی به بازخوردها، مانع از آن شدهاند که این دادهها به بینش تبدیل شوند.
رویکرد پیشنهادی برای شفافسازی هوشمند در بخش فرهنگ، باید از3ضلع تشکیل شود: انتشار دادهها در قالبهای استاندارد و قابل تحلیل، طراحی داشبوردهایی که بتوانند این دادهها را به زبان بصری و عمومی ترجمه کنند و ایجاد سازوکارهایی برای پاسخگویی رسمی و مشارکتپذیر نهادها در برابر دادههای منتشرشده. شفافیت، زمانی به شالوده حکمرانی تبدیل میشود که بتواند گفتوگویی نهادی ایجاد کند.
بنابر گزارش شفافیت ۲۰۲۴ سازمان OECD، «شفافیت، فقط دیدهشدن نیست؛ توانایی درک و تغییر دادن است.» برای فرهنگ که هم حافظه جمعی ماست و هم نیروی تغییر اجتماعی، شفافیت باید به نقطه آغاز بازاندیشی نهادی بدل شود. اگر این مسیر با درایت و دانش طی شود، میتوان از دل دادهها، آیندهای قابل گفتوگو، عادلانه و یادگیرنده برای حکمرانی فرهنگی ساخت.
یکشنبه 22 تیر 1404
کد مطلب :
258977
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ZV6J2
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved