• سه شنبه 10 تیر 1404
  • الثُّلاثَاء 5 محرم 1447
  • 2025 Jul 01
سه شنبه 10 تیر 1404
کد مطلب : 258212
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xvkzB
+
-

رنگ‌،روایت‌،روضه

درباره پدر و پسری که با نقاشی قهوه‌خانه‌ای به حماسه عاشورا ادای دین می‌کنند

گزارش
رنگ‌،روایت‌،روضه

سحر جعفریان‌عصر -روزنامه‌نگار

روز چهارم محرم است و کمی دورتر از سردیس‌های برنزی غلامحسین بنان با آن عینک دودی همیشگی‌اش و فرهاد فخرالدینی که لبخندی محو دارد، زیر سایه دم‌کرده بعدازظهر تابستان در پیاده‌راه پهنه رودکی، نبرد حضرت ابوالفضل با مارد بن‌صُدیف را به سبک نقاشی قهوه‌خانه‌ای می‌کشند. سهیل مسیبی همراه پدرش سعید مسیبی 2بوم بزرگ و آسترخورده را بر پایه فلزی، عمود کرده و هر‌چه از رنگ و پاک‌کننده و خشک‌کننده دارند، دورشان چیده‌اند. سهیل، قلم‌موی تخت به رنگ قرمز آرتیستیک می‌چرخاند و بر شال سپاه اشقیای تابلویش می‌کشد. یک گوش
به صدای نعره‌های شبیه‌خوان‌‌ابن‌زیاد که از میان مجلس تعزیه‌ای آن‌سوتر بلند است، سپرده و گوش دیگر به خاطره صدای استاد محمدرضاحمیدی (از پیشکسوتان نگارگری) داده: «قوللر و مدبر و حتی مارکو گریگوریان‌شدن مهم نیست؛ مهم این هنر است که نباید بگذاری رنگ ببازد.» با این حال، از فوت‌وفن‌گویی‌های استاد نخستش یعنی پدر که عمری بر در‌و‌دیوار شهر، نقش کشیده و رنگ پاشیده تا از هنر امرار معاش کند نیز غافل نیست. انگار، ‌ساز و سازگار تعزیه‌خوانان شده که در نوبت موافق‌خوانی، قلم‌مو به رنگ سبز می‌غلتاند و شمایل حضرت ابوالفضل را دورگیری می‌کند.‌

به یاد خاطرات دور و رنگی
رنگ، کاردک، قلم‌مو، سنباده و پیستوله به همه خاطرات سهیل، حتی دورترین آنها که تصاویرشان در ذهن او تار می‌نمایاند، گره خورده‌است؛ گرهی محکم که یک سر نیز در تمایل سهیل به قصه‌خوانی و تاریخ‌دانی دارد. تک‌فرزند است؛ «پدرم هر چه از هنر بلد بوده و هر چه پول داشته، صرف من کرده و هیچ‌وقت حتی آن بیشتر وقت‌هایی که از هنر درآمدی ندارم، پشتم را خالی نکرده‌است.» تخته چوب بلند و باریک را روی بوم (جلوگیری از تکان‌خوردن پارچه بوم و استفاده به‌عنوان زیردستی) جابه‌جا می‌کند و بدون اینکه چشم از پرده‌کشی‌اش بردارد، ادامه می‌دهد: «مثل حالا که دهه نخست محرم را اینجا به نقاشی‌کشیدن مشغولم... داوطلبانه و به قصد ادای دین و زنده‌نگه‌داشتن هنر نگارگری به سبک عام یعنی قهوه‌خانه‌ای.»

به اسم قهوه‌خانه‌ای، دیوارآویز خانه‌ها
جد‌ا از شاگردی کنار دست پدر و گذراندن دوره‌ای کوتاه در محضر و حضور محمدرضا حمیدی، سهیل نقاشی قهوه‌خانه‌ای را بیشتر با تجربه و پژوهش آموخته است. آنقدر کتاب خواند، گالری رفت و در محتواهای تخصصی و مجازی سرک کشید تا دانست نقاشی قهوه‌خانه‌ای، مردمی ا‌ست نه درباری و گاه به سفارش تکیه‌داران کشیده می‌شد. نشان به آن نشان که پای بسیاری‌شان نام سفارش‌دهنده نوشته شده‌است؛ مثلا‌ «فرمایش مشهدی صفر اسکندری، سنه 1300». اغلب نیز دیوار‌آویز قهوه‌خانه‌ها، زورخانه‌ها و گرمابه‌ها بوده و سهیل آرزو دارد این هنر رو به زوال، میخکوب همه دیوارها از خانه تا اداره شود. از همین روست که سعی دارد 72مجلس، 366صورت و 4شمایل اصلی پرده‌های عاشورایی را به زیبایی ثبت کند؛ «البته مضامین حماسی و افسانه‌ای نقاشی قهوه‌خانه‌ای را هم دوست دارم مانند رزم و بزم‌های تاریخی.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید