
ارک؛قلب تپندهمحرم
گزارش تصویری از هیئت معروف عزاداری امام حسینع در مسجد ارک

سیدسروش طباطباییپور
وقتی رسیدم حتی خیابان مقابل مسجد ارک هم پر از عزادارانی بود که روی زمین نشسته بودند و مناجات میکردند؛ عزادارانی که امسال انگار حال و هوای دیگری داشتند، شوری حسینی همراه با غرور و یکپارچگی وطنی. پیرمردی که کنارم نشسته بود همنوا با حاجمنصور ارضی زمزمه میکرد و همانطور که شانههایش تکان میخورد، میگفت: «خوش بهحال شهدای این روزها، هر سال در همین تکیهها به آقا خدمت میکردن، حالا الان خدمت آقامون هستن و...»
برخی از عزاداران خانوادگی آمده بودند و وقت دعا دست در دست هم میدادند و با هم آمین میگفتند. حاج منصور شور گرفته بود و یادی از شهدای اخیر میکرد و جمعیت با غرور یا حسین میگفت و با افتخار اشک میریخت.
مادری دست به آسمان برداشته بود و جوری که فرزندانش بشنوند، میگفت که خود آقا باید توفیق بده تا بتونیم براش عزاداری کنیم و همانوقت حاج منصور دم داد که: «زهرا لباس مشکی ما را خودش اندازه زد / عشق است، نوکر وارد ماه محرم میشود»
وقتی حاج منصور میگفت «کوچهخیابانهای شهر ما سیاهش خوشگل است / اینجا بدون تکیههایش شهر ماتم میشود» نوجوانی با گونههای خیس پرچم سیاهی را که در دست داشت، تکان میداد و عزاداران را به سمت جلو هدایت میکرد.
البته که ارک، این مسجد هفتادوچند ساله حوادث زیادی را به چشم دیده؛ از سخنرانیهای اثرگذار واعظان تهران علیه حکومت پهلوی مثل سخنرانیهای مرحوم فلسفی گرفته تا تجمعات گوناگون مردم به مناسبتهای مختلف، اما سالهاست این مسجد به نوای حاجمنصور ارضی در ماههای رمضان و محرم خو گرفته و به جایی برای اتصال زمین و آسمان تبدیل شده است.