تکدختر ریاضی قم
«بهار رادمهر» تنها کسی بود که توانست از بین 144 هزار و 437 داوطلب قمی نام قم را جزو برترینهای کنکور نگه دارد
وجیهه غلامحسینزاده| قم - خبرنگار:
اوایل صبح نهم مرداد شبکه خبر صداوسیما اسامی جوانانی را زیرنویس میکرد که توانسته بودند در بین یک میلیون و ۱۱ هزار و ۳۶۰ داوطلب کنکور سراسری بهترینها باشند. استان قم هم یک نماینده در بین بهترینها داشت، «بهار رادمهر» دانشآموز قمی تنها کسی بود که توانست از بین 144 هزار و 437 داوطلب قمی در کنکور سراسری، نام قم را در بین برترینهای کنکور نگه دارد. او رتبه سوم گروه ریاضیوفیزیک کنکور سراسری سال 97 را به خود اختصاص داد و حالا همشهری با این دانشآموز موفق قمی گفتوگو کرده است.
تلفنهایشان مدام زنگ میخورد، از مدرسه و معلمها و دوست و فامیل گرفته تا خبرنگاران و مسئولان آموزش و پرورش. همه خبر موفقیت یک دختر قمی را شنیدهاند و حالا میخواهند بدانند این موفقیت چطور به دست آمده است. سوالی که بهار برای همه آنها یک جواب دارد: «تلاش مستمر و یاری خدا و همراهی خانواده.»
تحقق یک رؤیا
هنوز باورش نمیشود که رتبه تکرقمی آورده است. میگوید اصلاً برای کسب رتبه تکرقمی تلاش نکرده و فقط تلاش میکرد کیفیت درس خواندنش را به بهترین حد ممکن برساند.
از لحظه شنیدن خبر موفقیتش که میپرسم میگوید: از آن جایی که انتظار رتبه تکرقمی را نداشتم رتبههای برتر را پیگیری نکردم، اما صبح سهشنبه مادرم از محل کارش تماس گرفت و خبر را به من داد.
باورم نمیشد و دائم به مادرم میگفتم شوخی میکند اما همان لحظه که با مادرم صحبت میکردم، تلویزیون را روشن کردم و اسمم را دیدم که در شبکه خبر زیرنویس میشود و دیگر روی زمین نبودم؛ اصلاً حالم قابل وصف نیست. حتی حس میکنم داشت تعادلم به هم میخورد و برادرم کمکم کرد روی زمین نیفتم.
محقق شدن آرزویی که چند سال برایش تلاش کردهای، لحظهای است که هر کسی آرزوی دیدنش را دارد و حالا برای بهار این اتفاق افتاده بود. او اما معتقد است این موفقیت همه چیز نیست و تازه شروع یک راه جدید است.
راه جدیدی که باید در مسیر آن بتواند در رشتهای که انتخاب میکند و به آن علاقه دارد بهترین باشد و آینده خوبی برای خود و جامعهاش بسازد.
موفقیتی که به همین سادگیها هم محقق نشده و بهار بسیار برای آن تلاش کرده و درس خوانده و از تفریحاتش گذشته تا به یک هدف بزرگتر دست پیدا کند.
میگوید: درس خواندن برای کنکور را از تابستان سال سوم آغاز کردم. هر روز یک مقدار ثابت درس نمیخواندم، اما معمولاً روزهایی که مدرسه میرفتم 4 تا 6 ساعت و روزهایی که مدرسه نمیرفتم 9 تا 12 ساعت درس میخواندم. چیزی که در درس خواندن اهمیت دارد ساعت آن نیست بلکه مهمتر آن است که همه حواست روی درس باشد.
روزهایی که حال خوشی نداشتم فقط یک ساعت درس میخواندم اما در همان یک ساعت به خودم قول میدادم همه توجه و حواسم به درس که معمولاً فیزیک بود باشد، علاوه بر این که استفاده از فضای مجازی را هم به نسبت قبل از آمادگی برای کنکور بسیار محدود کرده بودم و قبل از خواب حدود نیم ساعت از فضای مجازی استفاده میکردم و از دنیای اطرافم مطلع میشدم.
تکیه به کوهی به نام خانواده
موفقیتهای تحصیلی البته در این خانواده چندان هم عجیب و دور از ذهن نیست. سینا، برادر بزرگتر بهار و فرزند اول خانواده، هم غول بزرگ کنکور را شکست داده و حالا در دانشگاه صنعتی شریف در حال تحصیل است. حالا فرزند کوچکتر خانواده رکورد زده
است. «سال دوم دبیرستان که بودم در دفترچه خاطراتم آرزو کرده بودم با برادرم همدانشگاهی شوم» این همان آرزویی است که حالا بهار از تحقق آن حرف میزند که با همراهی و کمک برادر بزرگترش به دست آمده است.
بهار میافزاید: هیچ وقت به دنبال رقابت با بردارم نبودم. قبل از کنکور همیشه در عین کمکهایی که برای قبولی در کنکور به من میکرد با هم شوخی داشتیم.
به من میگفت نمیتوانی رتبه تکرقمی بیاوری، در نهایت رتبه ۸ منطقه و ۱۶ کشور را کسب میکنم و من از او وعده گرفته بودم که اگر رتبه تکرقمی آوردم باید یک هدیه خوب برایم بخرد که همین طور هم شد و بعد از شنیدن خبر قبولیام نخستین کاری که کرد خریدن هدیهای بود که قولش را داده بود.
این دختر موفق قمی اعتقاد دارد اگر این حمایتها نبود و خانوادهاش پشتش نبودند نمیتوانست بدون دغدغه و با کمال آرامش درسش را بخواند.
از شغل پدر و مادر و نحوه حمایتشان که میپرسم میگوید: پدرم مهندس عمران و بازنشسته آموزش و پرورش است و حالا هم به عنوان کارشناس دادگستری در بیرون شهر قم و دور از خانواده کارش را ادامه میدهد. مادرم هم کارمند سازمان فنی و حرفهای است، اما با همه مشغلههایی که داشتند اجازه ندادند حتی یک لحظه بار سنگین و فشار کنکور را تنهایی متحمل شوم. مادرم بعد از کار و در ساعت حضور در خانه همه تلاشش را برای آرامش و حمایت از من معطوف میکرد و تقریبا وقتی برای خودش نگذاشته بود و پدرم هم در روزهایی که دور از خانه بود دائماً تلفنی به من انگیزه و امید میداد و همیشه این اطمینان خاطر را به من میدادند که نتیجه هر چه باشد برای آنها هیچ فرقی ندارد و آنها به موفقیت من ایمان
دارند.
پرچمدار دخترها
از خانوادهاش که تشکر میکند یادش میآید که فقط آنها نبودهاند که دلشان برای موفقیت دخترشان میتپید و از سعی و تلاش معلمها و مدیر مدرسه فرزانگان میگوید: مدیر مدرسه ما واقعاً برای موفقیت همه شاگردهایش به معنای واقعی جنگید، میخواستند جلوی استفاده از مربیان مرد در مدرسه را بگیرند اما مدیر مدرسه ما برای این موضوع بسیار دوندگی کرد و ما از نظر معلمهای کنکور هیچ چیز از تهران و بهترین مدرسهها کمتر نداشتیم و اصلاً نیازی به کلاسهای کنکور نداشتیم و فقط آزمونهای آزمایشی شرکت کردیم.
بهار رادمهر فقط مایه افتخار خانواده و مدرسه و شهرش نبوده است. او پرچم دخترها را هم بالا نگه داشت. در بین رتبههای زیر 10 رشته ریاضی و فیزیک بهار به عنوان نماینده دخترها حضور دارد و بقیه رتبههای برتر همگی از بین پسرها هستند. اتفاقی که برای او بسیار خوشایند است و میگوید: حتی اگر خودم هم این رتبه را نداشتم و یک دختر دیگر در بین رتبههای برتر بود باز هم برایم خوشحالکننده بود. چون چند سال بود رتبه تکرقمی دختر در رشته ریاضی نداشتیم. سال گذشته حتی در بین رتبههای تکرقمی منطقه هم دخترها نماینده نداشتند اما امسال سبب خوشحالی بود که این افتخار نصیب من شد.