
پاکسازی بی وقفه پاتوق های معتادان
421معتاد متجاهر در اولین دوره طرح جمع آوری و ساماندهی آسیب دیدگان اجتماعی 1404 جمعآوری شدند

پریسا نوری-روزنامهنگار
جمعآوری معتادان متجاهر از گوشهوکنار شهر و ساماندهی آنها مطالبه شهروندان است؛ ازاینرو مدیریت شهری در 3سال گذشته این موضوع را در اولویت برنامههایش گنجانده و با جدیت پیگیر سروساماندادن به وضعیت شهر است. نخستین دوره این طرح در سال1404 بهمدت 10روز اجرا شد و ما هم در شب پایانی این ماموریت، چند ساعتی با مددکاران حامیشهر و گشت فوریتهای خدمات اجتماعی همراه شدیم تا ببینیم در شبهای پایتخت زیر پوست شهر چه میگذرد.
ساعت 22، آغاز مأموریت
حدود 40خودروی حامیشهر جلوی ساختمان شماره2 سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی مستقر شده و برای شروع ماموریت آمادهاند. سیدمحمد نقیب، مدیرعامل وقت سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در جمع مددکاران اجتماعی حاضر میشود و ضمن تشکر از همراهی آنها در نخستین مرحله اجرای طرح در امسال، نکاتی چون لزوم رعایت کرامت انسانی را عنوان میکند. سپس مددکاران به همراه نیروهای انتظامی در ونها مستقر میشوند و طبق برنامه به طرف محلههای آسیبخیز شهر حرکت میکنند. قرار است ون خبرنگاران همراه چند خودروی حامیشهر به سمت محلههای پرخطر مناطق 12، 16 و جنوب شهر برود.
همراهی بدون سؤال و جواب
سوار ونها میشویم و ماموریت را به مقصد میدان شوش ادامه میدهیم. در ایستگاه اتوبوس نرسیده به میدان، پیرمردی با سروموی ژولیده چرت میزند. مددکاران پیاده میشوند و با او صحبت میکنند. بعد از چند دقیقه پیرمرد که پیداست خودروهای حامیشهر را میشناسد، درحالیکه از پارهشدن چرتش دلخور است، پک عمیقی به سیگاری که گوشه لبش روشن است میزند، کیسه پر از ضایعاتش را روی شانه میاندازد و با بیرغبتی و بدون سؤال و جواب سوار یکی از ونها میشود.
وضعیت سفید میدان راهآهن
روشنشدن چراغهای گردان خودروهای حامیشهر خبر از شروع طرح میدهد. حدود ساعت 11شب به میدان راهآهن میرسیم. هوا خنک است و در روشنایی چراغهای اطراف میدان چند نفر که از ساک و کولهشان پیداست مسافرند، دیده میشوند. کمی پایینتر چند نفر دور یک اغذیهفروشی سیار غذا میخورند. شهر آرام است و خبری از معتادان و موادفروشان نیست. مددکاری که در ون حضور دارد، وضعیت را سفید اعلام میکند و توضیح میدهد که در گذشته در این محدوده چند مصرفکننده موادمخدر که خودشان را مسافر جا میزدند حضور داشتند که در مراحل قبلی اجرای طرح جمعآوری و ساماندهی شدهاند.
چون مریض بودم از کمپ بیرونم کردند
همراه با مددکاران که لباسهایی با کاور آبیرنگ به تن دارند، در کوچههای تنگ و باریک پیاده حرکت میکنیم. در انتهای کوچه بازارچه قاسم، زن میانسالی با لباسهای مندرس درحالیکه یک گاری پر از ضایعات و ظروف پلاستیکی به همراه دارد، در تاریکی نشسته است. از حال و روزش میپرسیم. او هم به گلویش که متورم است، اشاره میکند و میگوید: «چون مریض بودم از کمپ بیرونم کردند. حالا آواره خیابان شدهام.» مددکاران برایش توضیح میدهند که اگر سوار ون شود، حمام، غذای گرم، لباس تمیز، جای خواب و درمان برایش فراهم میکنند. زن با نگرانی نگاهی به گاریاش میکند و وقتی مددکاران میگویند گاریات را هم برایت میآوریم با خیال راحت با آنها همراه میشود.
مخدرجدیدی به نام «سورچه»
کمی از نیمهشب گذشته و خودروهای حامیشهر از کوچهپسکوچههای حوالی میدان قیام، خیابان مولوی و خیابان ری حدود 9معتاد متجاهر را جمعآوری کردهاند. در خیابان 15خرداد، چند متر دورتر از ایستگاه مترو، دختر نوجوانی با جثه ریز و سرووضع مرتب درحالیکه یک پیراهن تمیز به تن دارد، چهارزانو روی زمین نشسته و سیگار میکشد. وقتی میپرسیم اینجا چه میکند، با خنده میگوید: «اسمم طناز است و مهندس کامپیوترم.» اما بلافاصله حرفش را عوض میکند و میگوید: «نه.... مهندس معماری هستم و...» مددکاران توضیح میدهند که دلیل سرخوشی و حرفهای ضدونقیضش مصرف ماده مخدر جدیدی به نام سورچه است.
تهدید با چاقو
خیابان خیام مقصد بعدی خودروهای گشت حامیشهر است. همراه چند مددکار و مأمور نیروی انتظامی در پیادهرو حرکت میکنیم. در تاریکی پیادهرو چند گونی بزرگ پر از ضایعات و زباله خشک دیده میشود و پشت گونیها مرد لاغراندامی مشغول مصرف موادمخدر است. مرد که سرووضع آشفتهای دارد و آثار مصرف موادمخدر بر صورت و دندانهایش کاملا پیداست، همین که متوجه حضور مأموران و مددکاران میشود، با چاقویی آنها را تهدید میکند و پا به فرار میگذارد. مأموران بهدنبالش میروند و بعد از چند دقیقه درگیری چاقویش را میگیرند و بعد از زدن دستبند پلاستیکی بهسوی یکی از ونها راهنماییاش میکنند.
دوربینهایی روی دیوارهای فرسوده
ساعت نزدیک 2بامداد به کوچهپسکوچههای پشت بازار میرسیم. بیشتر ساختمانهای قدیمی این کوچهها انبار است و در هر کوچه چندین خرابه لابهلای خانههای فرسوده و کهنه دیده میشود؛ خانههایی که دیوارشان در حال فروریختن است اما روی دیوارهای مشرف به کوچه، در فاصلههای منظم دوربین نصب شده. سروصدای رعبآور سگها از حیاط و بام خانهها سکوت کوچه را میشکند. یکی از مأموران توضیح میدهد که این دوربینها برای اطلاع از حضور پلیس توسط فروشندگان موادمخدر کار گذاشته شدهاند و آنها سگها را هم با هدف ترساندن مأموران تحریک میکنند.
ورود به کلونی معتادان
بعد از گذر از چند کوچه باریک، در انتهای کوچه خدابندهلو به خرابهای که دورش دیوارهای آجری کوتاه است، میرسیم. مأموران و مددکاران از روی دیوار میپرند و به داخل خرابه میروند. با ورود مأموران سروصدای معتادان از آن سوی پرچین به گوش میرسد. پیداست که این خرابه پاتوق و یکی از کلونیهای اصلی معتادان این محدوده است. چند دقیقه بعد، مأموران با 4مرد و زن میانسال و یک پیرمرد، بیرون میآیند. پیرمرد خودش را به زمین میاندازد و وانمود میکند غش کرده است. یکی از مددکاران توضیح میدهد این ترفند آنهاست؛ چون نمیخواهند به کمپ بروند و موادمخدر را ترک کنند.
جمعآوری 27آسیبدیده
آخرین مقصد ونهای سفیدرنگ گشت خدمات اجتماعی بوستان شوش است. 27معتاد متجاهر از مناطق 12 و 16 و حدود 200 تا 300نفر از سایر مناطق جمعآوری و با خودروهای حامیشهر به این نقطه منتقل شدهاند. غربالگری اولیه توسط مددکاران مجرب انجام میشود تا اگر مددجویی خانواده داشته باشد، بعد از گرفتن تعهد به خانواده تحویل داده شود. سایر مددجویان هم براساس وضعیتی که دارند به مددسرا یا یاورشهرها منتقل میشوند.
جذب 421مددجو در یک روز
سیدمحمد نقیب، مدیرعامل وقت سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران:در راستای اجرای نخستین طرح ساماندهی آسیبهای اجتماعی در سال۱۴۰۴، تعداد ۴۲۱نفر در تاریخ یکشنبه ۲۸اردیبهشتماه جذب مراکز تحت نظر سازمان شدند. این تعداد شامل ۳۹۶مرد و ۲۵زن بود که به مراکز انتقال پیدا کردند. از این تعداد، ۱۷۸معتاد متجاهر، ۷کودک کار، ۸۲فرد بیخانمان و یک متکدی در مناطق ۲۲گانه جذب شدند و ۱۵۳نفر نیز با همکاری پلیس مبارزه با موادمخدر به مراکز تحت پوشش سازمان انتقال یافتند. براساس آمار جمعآوریشده، از آغاز اجرای طرح ساماندهی آسیبهای اجتماعی شهر تهران یکهزارو۶۶۵ نفر توسط گشتهای فوریتهای اجتماعی حامیشهر ساماندهی شدهاند.