• دو شنبه 22 اردیبهشت 1404
  • الإثْنَيْن 14 ذی القعده 1446
  • 2025 May 12
دو شنبه 22 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 254931
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/X6mOg
+
-

ضیافت نمکی

درباره شورینی‌های برگزاری سومین جشنواره ملی مجسمه‌های نمکی

زندگی
ضیافت نمکی

رابعه تیموری-  ‌روزنامه نگار

از مجسمه‌های گلی که 8سال پیش وسط تالاب کجی سبز شدند، اثری کم یا زیاد باقی مانده؛ اسب به زمین نشسته‌ای که شوره‌زار هنوز نگاه
 سربه زیر و چشم‌های نیمه‌بازش را نبلعیده است،‌ تندیسی با شکل و شمایل فیلسوف‌مآبانه که با وجود پشت‌سر گذاشتن نرد‌بان سنگی دور و دراز هنوز کاسه چشم بی‌کره‌اش حیران و بلاتکلیف به پیش‌رویش خیره شده، ‌ صورتک برجسته کاکل مجعدی که غم رها‌شدن بی‌اراده‌اش در باتلاق روزگار بی‌کم و کاست در چشم‌هایش ریخته است.... این مجسمه‌ها یادگار نخستین دوره جشنواره ملی مجسمه‌های نمکی هستند که برگزاری‌اش در سال 1396تالاب کجی در جنوبی‌ترین شهر استان خراسان جنوبی را برای ساعاتی به کارگاه مجسمه‌سازی‌ هنرمندان چهار گوشه ایران تبدیل کرد و امسال در سومین دوره این جشنواره، این گردهمایی نمکی هنرمندان با چاشنی‌ها و اتفاقاتی ناب تکرار شده است.‌

رقابت برترین‌ها
چند روز پیش دور هم جمع شدند، در یک روز خیلی گرم تالاب که حتی باران و رگبارهای بهاری گاه و بی‌گاه آسمان شهر نهبندان هم از داغی آن کم نمی‌کرد. 12هنرمند از 8استان بودند که طرح ها و ایده‌هایشان از آثار 49هنرمند شرکت‌کننده در جشنواره، یک سر و گردن بالاتر بود و حالا باید اثرشان را در تالاب اجرا می‌کردند. مهدی سماکوش، محسن ابراهیم‌پور و هنگامه صالح زهتاب هم جزو همین منتخبان بودند. سماکوش و ابراهیم‌پور از مازندران آمده بودند و صالح زهتاب از تهران. آنها و دیگر هنرمندان در بکرترین قسمت تالاب و جایی که هنوز خاک چسبنده آن ملات کار هنرمندان دوره‌های گذشته جشنواره نشده بود، کارشان را شروع کردند و از خاک‌هایی که با دلو و بیل کپه کرده بودند تندیس و سردیس‌هایی خاص یا مکان‌ها و مفهوم‌های انتزاعی و ذهنی تراشیدند.

ایما و اشاره‌های هنری
سماکوش که آثار نقاشی و مجسمه‌های حجمی انتزاعی‌اش راه خود را از کارگاه دنجش در ته یکی از کوچه‌باغ‌های شهر بابل تا نمایشگاه‌ها و گالری‌های هنری مطرح ایرانی و خارجی باز کرده‌اند، هیکل آدمی نمک‌فروش را تراشید. این هیکل مردانه با کلاه‌نمدی روی سر و کاسه لبریز از نمکش، بر فراز شهری سایه انداخته بود که ورودی طاق‌مانند دالان‌هایش کویری‌بودن نهبندان و اقتصاد وابسته به نمک مردمان این شهر را یادآوری می‌کند. با آنکه در اثر ابراهیم‌پور جفت غاز گلی‌ای که سر انسان بدوی پر ریش و مو را در دامن گرفته‌اند، به زاغ بور و هوبره و کبک‌های بومی تالاب کجی شباهتی ندارند، اما هنرمند تیزهوش طبع وحشی و قهرآلود غازها را به استعاره گرفته تا مهربانی طبیعت سرکش به انسان ناسپاس را نشان دهد. پرنده ترسان و کنجکاوی هم که هنگامه صالح‌زهتاب لانه‌اش را در دل یک کوه گلی پرپیچ و واپیچ بنا کرده، با مجسمه‌های موش‌های خوشحال و گاوهای بی‌خیالی که او پیش از این برای نصب در ضلع شمالی میدان توحید و خیابان شهید خوردین شهرک غرب ساخته بود تفاوتی بسیار دارند. این پرنده ریزجثه که با نگرانی به قامت پر از پستی و بلندی کوه چشم دوخته، آدم‌هایی را به‌خاطر می‌آورد که در پستی و بلندی روزگار از قدرت پرواز خود غافل می‌مانند. محمدرضا ذبیح الله‌زاده که به اعتبار نشان مفاخرش در رشته مجسمه‌سازی‌ ریاست هیأت داوران را بر عهده گرفته بود با همفکری حمیدرضا آویشی، دیگر داور جشنواره و چهره ماندگار هنر در سال 1383، دست‌سازه‌های این 3هنرمند را به‌عنوان آثار برتر جشنواره انتخاب کردند و با تقدیر از 2 اثر انتزاعی دیگر وجه هنری این رویداد را به خط پایان رساندند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید