
غنیسازی، خط قرمز ماست
ایران کوتاه نمیآید
بررسی وقفه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در تلویزیون همشهری با حضور کامران غضنفری

سیدهزهرا عبداللهی-روزنامهنگار
در سالهای اخیر، مسئله مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا همواره یکی از محورهای اصلی تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی بوده است. این مذاکرات که عمدتا حول محور پرونده هستهای ایران شکلگرفتهاند، فراز و فرودهای متعددی را تجربه کردهاند؛ از توافق برجام در سال۱۳۹۴ تا خروج یکجانبه آمریکا از آن در سال۱۳۹۷.
با توجه به متوقف شدن دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بخش عمده بدبینی امروز نسبت به روند گفتوگو با آمریکا، ریشه در تجربههای گذشته دارد. از جمله زمانی که ایران طبق توافق برجام سطح غنیسازی اورانیوم را به ۳.۶۷درصد کاهش داد و ذخایر خود را محدود کرد؛ در مقابل انتظار میرفت تحریمهای اقتصادی کاهش یابد. اما با روی کار آمدن دولت ترامپ، آمریکا بدون اجماع بینالمللی از توافق خارج شد و تحریمهای گستردهتری را اعمال کرد.
در دورههای بعدی نیز مذاکراتی در سطوح مختلف انجام شد اما نتایج مشخصی بهدنبال نداشت. یکی از موارد اصلی اختلاف، موضوع حق غنیسازی اورانیوم در سطوح بالاتر از ۳.۶۷درصد بود که ایران آن را برای مصارف پزشکی، انرژی و تحقیقاتی ضروری میداند؛ اما آمریکا خواهان محدودسازی شدید آن است.
از سوی دیگر، خواستههایی خارج از برنامه هستهای، ازجمله شروطی هستند که طرف ایرانی آن را خارج از چارچوب توافقات پیشین میداند.
با گذشت 3دور از مذاکرات اخیر، اختلافها همچنان باقی است و این پرسش مطرح میشود که آیا مسیر دیپلماسی فعلی میتواند به نقطه مشترکی منتهی شود، یا بار دیگر در سایه بیاعتمادی متقابل متوقف خواهد شد؟ بهانه طرف مقابل و مشخصا وزرای دفاع و خارجه آمریکا برای توقف مذاکرات چیست؟ ماجرای بهانهگیریهای هستهای، موشکی و منطقهای آمریکا، موضوع گفتوگوی تلویزیونی اینترنتی همشهری با کامران غضنفری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود که در ادامه از نظر میگذرد.
بهانه طرف مقابل و مشخصا وزرای دفاع و خارجه آمریکا برای توقف مذاکرات چیست؟
البته وضعیتی که با آن مواجه هستیم از قبل هم قابل پیشبینی بود؛ آن هم براساس تجارب مذاکرات با آمریکا طي سالهای قبل. چه جمهوریخواهان و چه دمکراتها در مذاکرات با ایران به قول و قرار خودشان پایبند نبودهاند. ما چندین دهه این تجربه را با دولتهای مختلف آمریکا داشتهایم. وقتی ماه گذشته این بحث مطرح شد که مجددا قرار است بین ایران و آمریکا مذاکراتی صورت گیرد، کلیپی منتشر کردم و گفتم که بهاحتمال زیاد این مذاکرات بهجایی نخواهد رسید چون تجربه این را نشان داده است. احتمال توافق اندک است و اگر 2طرف به توافق برسند آمریکا به فاصله کوتاهی زیر توافقاتش میزند. بعد از 3دور مذاکره الان به این نقطه رسیدهایم. آنها در قضيه هستهای گفتند که جمهوری اسلامی حق غنیسازی ندارد و اگر مایل است که از اورانیوم غنیشده استفاده کند باید از کشورهای خارجی خریداری کند و اورانیوم بالاتر از 3.67درصد را هم باید به یک کشور خارجی منتقل کند و یا بفروشد. اینها به هیچ عنوان برای ما قابل پذیرش نيست و به معنی تعطیلی صنعت هستهای ماست و جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی است. اما غنیسازی به چه درد ما میخورد؟ به قول عوام بدهیم برود؟ ما مصارف گوناگونی داریم. یک نمونه نیروگاه بوشهر است که با کمک روسیه ساخته شده است. سوخت نیروگاه اورانیوم غنیشده است. ما در پزشکی از اورانیوم غنیشده برای درمان بیماریها استفاده میکنیم. اورانیوم 20درصد در تولید رادیوداروها کاربرد گستردهای دارد. در دولت آقای روحانی گفتند ما این حق را به شما نمیدهیم. ما چطور باید به قول آنها اعتماد کنیم؟
چه سالی گفتند؟
قبل از اینکه به اورانیوم 20درصد برسیم. در دولت آقای خاتمی یا آقاي احمدینژاد. ما از غربیها درخواست اورانیوم 20درصد داشتیم و آنها نمیدادند. آنها در دولت آقای روحانی هم میگفتند شما حداکثر میتوانيد 3.67درصد غنیسازی کنید. در برجام هم چنین بود. ما 20درصد را در برجام تعطیل کردیم، به این شرط که 20درصد را به ما بدهند. انواع و اقسام بدعهدیهای آنها را تاكنون شاهد بودهایم. ما موارد مختلف صنعتی داریم و در کشاورزی و پژوهشهای علمی نیز غنیسازی اورانیوم کاربرد دارد؛ تنها برای برق نیست.
پس غنیسازی در تمام سطوح و چرخه زندگی مردم حضور دارد؟ اگر غنیسازی از زندگی مردم حذف شود، زندگیشان مختل میشود؟
ما 60درصد را برای پیشرانهای مختلف ازجمله کشتیرانی استفاده میکنیم. اگر غنیسازی را کنار بگذاریم همه اینها را از زندگی خودمان حذف کردهایم و خارجیها آن را هیچگاه به ما نخواهند داد. آنها وقتی میبینند ما در يك مرحله پاسخ مثبت میدهیم، بلافاصله مطالبات جدیدي را مطرح میکنند. مثلا اخيرا گفتهاند ایران باید دست از ساخت موشکهای دوربرد بردارد. گفتهاند ایران باید دست از پشتیبانی گروههای مقاومت بردارد. اینها چیزهایی هستند که جمهوری اسلامی بههیچعنوان نمیتواند قبول کند. گفتهاند جمهوری اسلامی باید اجازه نظارت بازرسان آژانس و همچنین بازرسان آمریکایی که ممکن است جاسوسان سیآیای باشند را نهتنها از سایتهای هستهای بلکه از سایتهای نظامی هم بدهد تا آنها بتوانند بازدید داشته باشند. مقامات آمریکایی زیر میز مذاکره زدهاند و شرایطی را فراهم کردهاند که ایران نمیتواند این موارد را بپذیرد.
یعنی دنبال دیپلماسی التماسی هستند؟
بله. متأسفانه پالسهایی به اشتباه از داخل ارسال شد که آنها دچار خطای محاسباتی شدند. ما یادمان هست كه ماه گذشته مقام معظم رهبری گفتند مذاکره با آمریکا نه هوشمندانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه است. چند وقت بعد هم ایشان در دیداری گفتند که وضعیت همانی است که قبلا بود و شرایط عوض نشده است؛ یعنی باز هم به زمزمههایی که برخی مقامات از داخل برای مذاکره داشتند، دست رد زدند.
این پالسهای اشتباه چه بود؟
وقتی دشمن میبیند رهبری نظام براساس تجربه چندین دههای، هرگونه مذاکره با آمریکا را نهی میکنند، باز برخی مقامات اجرایی میگویند آماده مذاکره با همه دنیا به جز رژیم صهیونیستی هستیم.... و يا وقتی مسئول ارشد اجرایی کشور چنین میگوید، یعنی آماده مذاکره با آمریکا هستیم و یا جای ديگري گفتند ما خواهان برادری با آمریکا هستیم و... طرف خارجی چه برداشتی میکند؟! قطعا برداشت میکند که برخی مسئولان اجرایی بهرغم نهی صریح رهبری نظام خواهان مذاکره با آمریکا هستند. آنها این پالس را دلیل بر ضعف ما تلقی میکنند و میگویند حتما جمهوری اسلامی در موضع ضعف است. تصور میکنند این دولت هم مانند دولت آقای روحانی آماده است هر امتیازی بدهد. ترامپ ابتدا کلی شروط گذاشت و گفت اگر آماده نباشید سنگینترین بمبارانها را علیه شما انجام میدهیم. وقتی دشمن دارد تهدید به حمله نظامی میکند، اگر در این شرایط پای میز مذاکره بروید، یعنی جا زدهاید و از ترس اینکه نکند به شما حمله کند، ميخواهيد مذاکره كنيد. ارسال پالس ضعف باعث میشود دشمن از موضع بالا با شما مذاکره کند و حاضر نمیشود براي کاهش غنیسازی امتیازی بدهد.
میگویند درصد غنیسازی را کاهش دهیم. اگر بر فرض محال چنین کنیم، چه امتیازی میگیریم؟
اگر مذاکره از موضع برابر باشد، وقتی یک طرف امتیازی میدهد، طرف روبهرو هم باید امتیاز متقابلی دهد. اگر ما اعلام آمادگی کردهایم که غنیسازی را کاهش ميدهیم، میخواهیم طرف مقابل هم تحریمها را لغو کند و گشایش اقتصادی ایجاد کند. ولی ما در این 3دور مذاکره با آمریکا چیزی از آنها ندیدهایم و نشنیدهایم. ملت عزیز ما بدانند آمریکاییها نهتنها اعلام نکردهاند كه آمادهایم تحریمها را لغو کنیم، بلکه چند نوبت تحریمها را هم افزایش دادهاند. این به لحاظ دیپلماتیک اشتباه است. وقتی طرف حسننیت نشان نمیدهد و حتي متوسل به افزایش فشارها و تهدیدها میشود، ادامه چنین روندی کاملا خطاست؛ از نظر راهبردی و دیپلماسی هم خطاست. طرف مقابل نشان داده در خصومتش حاضر نیست کوتاه بیاید و مرحله به مرحله آن را افزایش هم میدهد. مسئولان دولتی به چه امیدی مذاکرات را ادامه میدهند؟ اینکه رهبری با مذاکرات موافقت کردند، مثل همان موافقتی است که سال1392 با مذاکره دولت روحانی کردند؛ زيرا هر چقدر مسئولان دولت را نهی ميکردند و ميگفتند آمریکاییها زیر قولشان میزنند، آنها اصرار ميکردند، پس پذیرفتند و گفتند ولی ما به این مذاکرات خوشبین نیستیم.
کمیسیونها و بازوهای نظارتی و مشورتی مجلس و قوانین چه میگویند؟ چه حرفی به دولت زدهاید؟ آیا به دولت مشورت ندادهاید که ما به ازاي آن چه میگیریم؟
من تازه یکسال است كه نماینده مجلس شدهام و قبلش مشغول کارهای پژوهشی بودم. من سال1394 کتاب «ابعاد پنهان و پیدای پرونده هستهای» را منتشر کردم. اگر مسئولان میخواستند نظرات ما را بشنوند ما نظراتمان را گفتهایم. ما در برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون حرف زدهایم. من در زمان آقای روحانی گفتم برجام یك توافق شبه استعماری و شبه ضدملی بود. شخص آقای روحانی از من شکایت کردند و من از صداوسیما منع شدم. ایشان تاب شنیدن نظر هیچ مخالفی را نداشتند. آقای روحانی از صدها نفر در دوره ریاستجمهوریشان به قوه قضاییه شکایت کردند. ما نظراتمان را در همین دوره هم اعلام کردهایم. بارها اعلام شده است که آمریکا با شیوهای که از خودش نشان داده قابل اعتماد نیست. آمریکا پیغام فرستاده بود که شما واکنش نشان ندهید تا ما اسرائیل را به توافق در آتشبس بکشانیم؛ 2ماه گذشت و اتفاقی نیفتاد. آقای پزشکیان بعدا بهصراحت اعتراف کردند که ما فریب وعدههای آمریکا برای آتشبس در غزه را خوردیم.
یعنی در آینده هم چنین خواهد شد؟
ایشان از بدقولیهای آمریکا درس نگرفتهاند و فکر میکنند میتوان به حسننیت آنها امیدوار بود و مسائل را حل کرد. ما بیش از 4دهه تجربه مذاکره با آمریکا از دهه1360 تاكنون را داریم ولی هیچ پالسی از سوی آنها نگرفتهایم.
آیا مقامات اعتراف میکنند که خطای محاسباتی داشتیم؟
من فکر میکنم در آخر به اینجا منتهي خواهد شد. خود آقای عراقچی هم گفتند که آمریکاییها دارند صحبتهای ضدونقیض مینمايند و زیادهخواهی میکنند. آنچه از مواضع رسمی مقامات آمریکا دیده میشود، اين است كه آنها به چیزی کمتر از به تسلیم کشاندن جمهوری اسلامی رضایت
نخواهند داد.