برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
چاق شد: (اصطلاحی است مربوط به نانوایی) خمیر ورآمد، برای پخت آماده شد.
چپت چیه: پولت چقدر است.
حرف درآوردن: بدگویی کردن، انگ زدن، وصله چسباندن، اتهام بستن.
حساب سوخته: حساب کهنه، قدیمی، معوقه، بدهی لاوصول.
خانوم مقوا: زن خیلی لاغر، باریک اندام.
خداییش: واقعیتش، حقیقتش، درستش.
دَخیل: نوار پارچهای یا زنجیری که برای توسل و مراد طلبیدن به جایی در امامزاده یا مکان متبرک دیگری میبندند.
دست کسی توی کار بودن: پنهانی و موذیانه به کارها سمت و سو دادن، زیرزیرکی کار کردن.
رَد خور نداشتن: درست به هدف زدن، به خال زدن، اشتباه نکردن.
زبونش تاب خورده: به لکنت افتاده، زبانش میگیرد، به تته پته افتاده.
سجل احوال: شناسنامه، برگ شناسایی.
شرّ پی: صدای ترسآور سقوط شیئی سنگین به روی زمین.
شُل: لق، سست، هرز، از جا دررفته.
سه شنبه 9 مرداد 1397
کد مطلب :
25168
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/NXDD
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved