
اختلاف خانوادگی؛ انگیزه جنایت باجناق بیرحم
قاتل دختربچه بیگناه اعتراف کرد

فتانه احدی- روزنامهنگار
کمتر از 24ساعت پس از گمشدن دختربچه 7سالهای به نام فاطمه در کرج، شوهرخاله او اسرار قتل هولناک دختربچه را فاش کرد.
به گزارش همشهری، حدود ساعت 5عصر جمعه بود که فاطمه 7ساله برای خرید خوراکی از خانه مادربزرگش در مهرشهر کرج خارج شد. او و مادرش آن روز مهمان خانه مادربزرگ بودند و دختربچه که هوس پفک و تنقلات کرده بود، کارت بانکی مادرش را گرفت و از خانه خارج شد؛ اما دیگر برنگشت.
نگرانی
دقایقی گذشت و از فاطمه خبری نشد؛ خانوادهاش که نگران شده بودند بهدنبال او راهی کوچه شدند؛ اما اثری از دختربچه نبود. آنها ابتدا به مغازه سر کوچه سر زدند اما دخترک به آنجا نرفته بود. هیچکس از همسایهها هم از فاطمه خبر نداشت و در این شرایط جستوجو برای پیداکردن دختربچه گمشده آغاز شد. همه اهل خانه و همسایهها دست به دست هم دادند و کوچهبهکوچه بهدنبال وی گشتند؛ اما وقتی ردی از او بهدست نیامد، حوالی ساعت 10شب، خانواده با کلانتری تماس گرفتند و گمشدن دخترشان را گزارش کردند.
یک سرنخ
درحالیکه چندساعتی از ورود پلیس به ماجرای گمشدن دختربچه گذشته بود، خانواده این دختر به مأموران گفتند که به شوهرخاله فاطمه مشکوکند و حدس میزنند که وی از سرنوشت دختربچه خبر دارد؛ چراکه وقتی فیلم دوربینهای مداربسته را بررسی کرده بودند، متوجه شده بودند که بعد از خروج دختربچه از خانه مادربزرگش، خودرویی مقابل او توقف کرده و دختربچه سوار ماشین شده و صاحب ماشین نیز کسی نیست جز شوهرخاله این دختربچه. بااینحال مرد 42ساله در پاسخ به این سؤال که بچه را کجا برده، طفره میرفت و پاسخ قانعکنندهای نمیداد و به همین دلیل خانواده فاطمه به وی مشکوک شده بودند.
راز جنایت
با اظهارات این خانواده و بررسیهای بیشتر، دستور بازداشت تنها مظنون پرونده صادر شد و مأموران این مرد را دستگیر کردند. او اما همچنان مدعی بود که از سرنوشت فاطمه بیخبر است و بعد از اینکه او را سوار ماشین کرده، مقابل مغازه پیاده کرده و رفتهاست. بااینحال هیچ شاهدی که ادعای این مرد را ثابت کند، وجود نداشت.
هنوز 24ساعت از گمشدن فاطمه نگذشته بود که مرد دستگیرشده لب به اعتراف گشود و به قتل هولناک دختربچه اعتراف کرد. این مرد که با ماشینش مسافرکشی میکرد، گفت: از مدتی قبل با خانواده باجناقم اختلاف خانوادگی داشتم و از آنها کینه به دل گرفته بودم. به همین دلیل بهدنبال راهی برای انتقامجویی بودم تا روز حادثه که دیدم دختر آنها از خانه مادرزنم خارج شد. همان لحظه فکری به ذهنم رسید و وقتی فهمیدم که میخواهد خوراکی بخرد، به بهانه بردن او به مغازه، خواستم سوار ماشینم شود. بعد از آن هم تصمیم گرفتم نقشهای را که در سر داشتم عملی کنم و با چاقویی که داشتم او را به قتل رساندم. سپس جسدش را داخل یک کیسه پلاستیکی قرار دادم و به محله علیآباد در محمدشهر کرج بردم و داخل کانال آبی که از آنجا میگذشت انداختم.
با اعترافات هولناک این مرد، تیمی از مأموران به همراه وی راهی محل رهاشدن جسد دختربچه شدند و با خارجکردن کیسه پلاستیکی از داخل آب، جسد بیجان دختر را کشف و به پزشکی قانونی منتقل کردند. درحالیکه متهمبهقتل در بازداشت به سر میبرد، پدر فاطمه که هنوز در شوک ازدستدادن دخترش است، میگوید: من یک دختر و یک پسر داشتم که حالا دخترم پر کشیده و رفتهاست. من هنوز باور نمیکنم که باجناقم عامل این جنایت است؛ چراکه هیچ خصومتی با او نداشتم. او فقط با خانواده مادرزنم مشکل داشت و نمیدانم چرا کینه خود را سر دختر من خالی کردهاست.