• چهار شنبه 15 اسفند 1403
  • الأرْبِعَاء 5 رمضان 1446
  • 2025 Mar 05
چهار شنبه 15 اسفند 1403
کد مطلب : 250657
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/y8RDE
+
-

پرورش فکری کودکان ایران

نگاه
پرورش فکری کودکان ایران

علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه

انیمیشن کوتاه ایرانی «در سایه سرو» اسکار گرفت. اسکار؟! برای یک اثر ایرانی از نوع انیمیشن!؟ اسکارهای قبلی که ایران به دست آورد یکی به «جدایی نادر از سیمین» رسید؛ ماجرای سرگردانی مخالفان ایران بین دوراهی ایستادن و مبارزه یا رهاکردن و رفتن. یکی هم به «فروشنده» رسید؛ داستان موریانه‌ای که عمق فرهنگ و هویت ما را پوسانده و کشوری که مشکلش هویتش است نه حتی حاکمیتش. الان یک انیمیشن 20دقیقه‌ای چه نکته جذابی برای آمریکایی‌ها دارد؟
پدر پیری که جانباز اعصاب و روان است، دقت کنید، فکر جنگ که به سرش می‌زند دیوانه می‌شود. شروع انیمیشن با شکستن تنگ بلور و مرگ ماهی است با دیوانگی پدر. او روبه‌روی آینه می‌ایستد و سر به آینه می‌کوبد، خودش را می‌شکند، دختر جوانش را پرت می‌کند. این رفتارها باعث می‌شود دخترش از او قهر کند؛ او را دوست دارد ولی چاره‌ای ندارد. پس قصه، قصه نماد عقلانیت (بلکه دیوانگی) باقیمانده از جنگ است؛ یعنی هویت نسل قبل، با دخترک نسل بعدی و زندگی با همه جذابیت‌های دخترانه‌اش. یک نکته دختر را نگه می‌دارد و آن یک وال بزرگ است که در ساحل گیر کرده؛ نماد کشورش. دختر می‌خواهد این نماد قدرت گسترده را نجات دهد. پیرمرد هم به کمکش می‌آید،اما نمی‌توانند.
پیرمرد روی لنج جنگ‌زده‌اش از دختر دور می‌شود و زندگی می‌کند؛ لنجی که پر از عکس‌ها و خاطرات گذشته است. او می‌خواهد این لنج را نونوار کند؛ درحالی‌که دختر، دخترانه مراقب وال است. پارچه‌های رنگ‌رنگی که روی او می‌کشد و خیس‌شان می‌کند که وال از گرمای ساحل نمیرد. مادر دختر در جوانی‌اش غرق شده در دریا، هنگام جنگ. در صحنه‌ای دختر در حال بازی با چوبی به سمت خرچنگ و بچه‌اش می‌رود. خرچنگ ضربه‌ای به چوب می‌زند و وقتی موفق نمی‌شود، بچه‌اش را دور می‌کند و فرار می‌کند از چوب؛  از قدرتی که نمی‌تواند تغییرش دهد.
فیلم کوتاه چطور تمام می‌شود؟ پیرمرد لنج را غرق می‌کند. نه‌فقط لنج که نماد زیست و خاطرات نسل پیرمرد است، بلکه خودش را، آن مغز دیوانه جنگ‌طلبش را. او باید بمیرد و نابود شود تا دختر روی دریا به سمت نور برود تا کشور (وال) نجات پیدا کند. مشکل کیست، دشمن؟ نه، مغز دیوانه پیرمرد.
یاد انیمیشن «مدفن کرم شب‌تاب» افتادم؛ انیمیشن بلند و مؤثر و تلخ ژاپنی که مسئله‌اش نابودکردن هویت جنگ‌طلب و سنتی کهن ژاپن است تا ژاپن ساخته شود؛ ژاپنی که امروز ابزار آمریکاست و تحت تجاوز آمریکایی‌ها به دختران و زنانش؛ ژاپنی که حالا دیگر تغییر هویت داده. آنجا هم بدون توجه به تعیین‌تکلیف نسبت تو با ظالم با ظلم، مشکل را سنت و هویت ژاپن می‌داند. حالا مقصر هیروشیما و ناکازاکی را کودک ژاپنی چه‌کسی می‌داند؟ نسل قبل خودش و نه آمریکا؟ اینجا هم خط همان خط است. یک زندگی تخیلی با رهاشدن از قید جنگ که ریشه‌اش در وجود خود شماست. باید فرار کنید از ظالم تا بمانید. باید غرق کنید آن هویت ظلم‌ستیز را که وجه دیوانه جنایتکارتان است. تا نسل بعدتان خوش باشد و سعادتمند.
ایده زیبایی است، نه؟
خوب هم از آب درآمده؛ زیبا، ساده، خوش‌ساخت. انصافا اسکار ندارد؟ معلوم است که اسکار دارد. ایران محور مقاومت که نقطه تمرکز درگیری امروز آمریکا در دنیاست، فیلمی می‌سازد که به کودکانش و مردمش بگوید این هویت مریض دیوانه جنگ‌طلب را خرد کنید، بشکنید. راه‌حل نابودکردن و حذف عقلانیت شماست تا نسل بعد زندگی کند. غرق کنید آن هویت را. من هم جای فستیوال اسکار باشم حتما از این خروجی تقدیر می‌کنم. حالا فقط یک سؤال باقی می‌ماند.
این انیمیشن را کجا ساخته؟
با افتخار
«کانون پرورش فکری کودکان» ایران.
یک بار دیگر به تک‌تک این کلمات نگاه کنید:«کانون پرورش فکری کودکان» در ایران.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید