
سیدی که همیشه خندان بود

سیدسروش طباطباییپور
یکی از محلههایی که حالا به قلب تهران تبدیل شده، محله سیدخندان است؛ محلهای با انرژی مثبت که بزرگراهها و خیابانهای اصلی شهر به آن میرسند و از آن خارج میشوند. شاید حس خوب این محله به نام و چگونگی شکلگیریاش بازگردد و شاید این سرزندگی بهخاطر مغازهها، پاساژها و رفتوآمدهای فراوان در این محله باشد. در اینجا نیمنگاهی به این محله همیشهخندان میاندازیم.
رونق محله
این محله پررونق در اواخر قرن13 شمسی بیابان بود، همراه با تعدادی درخت و چشماندازی که به کوههای البرز گشوده میشد. تنها دلیل حضور مردم در این محله نیز سفر از تهران به روستاهای اطراف مثل داوودیه و دروس بود که از جاده خاکی شمیران میگذشتند. تنها عمارت این محله عمارتی قجری بود که به فرمان فتحعلیشاه ساخته شده بود؛ عمارتی که حالا جای آن، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ساخته شده است.
رادیو، رادیو!
رضاشاه فهمیده بود تنها از طریق انتقال سریع اطلاعات میتواند بر کشور حکومت کند و به فکر ایجاد مرکزی برای ارتباط رادیویی و مورس و تلگراف در کشور افتاد و چون محله سیدخندان مرتفع بود و فضای مناسبی برای دکلهای مخابراتی داشت، در سال1301 دستور داد عمارت قجری را برای این کار تکمیل کنند و اینگونه شد که عمارت کلاهفرنگی بیسیم در محله سیدخندان به نخستین پایگاه رادیویی ایران تبدیل شد.
چرا سیدخندان؟
این محله البته در دوره محمدرضا پهلوی رونق گرفت؛ اما میگویند در زمانی که هنوز بیابان بود، مردی خوشخنده و مردمدار به نام «جعفر شاهصاحب» که نیاکانی هندی داشت، آنجا قهوهخانهای راه انداخته بود و تا مسافری را حوالی جاده شمیران میدید، ذوق میکرد و با جرعهای آب و فنجانی قهوه و چای از او پذیرایی میکرد. تهرانیها آنقدر از حضور او شاد میشدند که نامش را مرد خندان یا سیدخندان گذاشته بودند. خانه سیدخندان هم کمی بالاتر از قهوهخانه بود و شاید همین حسن شهرت باعث شد نام او در این محله به یادگار بماند. کلاهفرنگی تا سال1337 قلب تپنده امواج ایران بود؛ اما در همین سال رادیو به خیابان ارگ رفت و این عمارت متروک شد؛ اگرچه رونق محله سیدخندان دیگر تنها در گرو این ساختمان نبود. آهسته خانهها ساخته و این محل هم بخشی از تهران شد. در دهه50 بزرگراه شهید سلیمانی که نامش رسالت و قبل از انقلاب بزرگراه داریوش بود، توسط فرانسویها ساخته شد و آهستهآهسته محلههایی مثل جلفا، دبستان و... هم در این محله پا گرفت.
پل سیدخندان
در دهه50 شمسی این محله آنقدر رونق گرفت که مدیران شهری آنروزهای تهران به فکر ساخت پلی روی تقاطع سیدخندان افتادند. سال1353 ساخت این پل هوایی مطرح شد و 3سال بعد به بهرهبرداری رسید. این پل نخستین پل تکپایهای ایران بود که به نام همین محله هم معروف شد.
اکنونش
مراکز خرید، رستورانها، فرهنگسرای ارسباران، فرهنگسرا، کتابخانه و بوستان اندیشه و مراکز تفریحی و فرهنگی دیگر این منطقه، سیدخندان را اینروزها هم به محلهای با انرژی مثبت تبدیل کرده و انگار همچنان روح همان سید خندان در دل اهالی و مردم این منطقه جریان دارد.