بازار دلار و اثر پولهای پرقدرت
سروش خسروی | دبیر گروه اقتصاد و بورس:
ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک این بار آش شوری را برای اقتصاد ایران تدارک دیدهاند. منحنی قیمت دلار از سقفهای تاریخی گذر کرده و چشمانداز آن هم نزولی بهنظر نمیرسد. 10ماه پیش یعنی در شهریور 96نرخ هر دلار آمریکا برابر 3هزار و 800تومان و تا حدودی با ثبات و روند آن قابل پیشبینی بود و تورم تک رقمی و مهار شده بهنظر میرسید. اما چه شد که یکباره همهچیز دگرگون شد.
وضع امروز را میتوان با یک تمثیل روشن ساخت. شرایطی را درنظر آورید که آتشی کوچک در کنار جنگلی خشک روشن شده؛ این آتش قابل مهار همان مشکلات عمومی و قدیمی اقتصاد ایران است، آن جنگل هم فضای کسب و کار است که بهتدریج وارد رکود شده؛ این شرایط وقتی خطرناک و از کنترل خارج میشود که بنزین نقدینگی آتش را شعله ور و به سوی جنگل رو به خشکی هدایت کند اگر در این میان بادی هم از بیرون فضای جنگل بوزد زبانه آتش شعلهورتر خواهد شد و این کاری بود که چشمانداز تحریمها و خروج آمریکا از ترامپ با اقتصاد ایران کرد.
از 10ماه پیش پولهای پرقدرت و نقدینگی مخرب چون آتشی به جان اقتصاد ایران افتاده است. بهنظر میرسد در این میان جرقه اولیه را کاهش نرخ سود بانکی زده باشد. بانک مرکزی در نیمه نخست پارسال تسلیم فشارها برای کاهش نرخ سود بانکی شد. هدف موافقان کاهش نرخ سود به ظاهر خیر بود آنها میخواستند با کاهش نرخ سود پولها را بهنفع رونق بازارها بهکار اندازند اما غافل از آن بودند که اقدامات بانک مرکزی برای اصلاح نظام بانکی و برخورد با مؤسسات غیرمجاز عملا موجب چاپ حجم بالایی از پول مخرب شده است. در آن زمان هنوز رقم این نقدینگی روشن نبود اما حالا معلوم شده تاکنون دولت 35هزار میلیارد تومان بابت اصلاح ساختار مؤسسات غیرمجاز هزینه پرداخته است. نتیجه چندان دور از انتظار نبود، بازار ارز و به تبع آن بازار سکه و طلا به حرکت درآمد، دلار رکورد 4هزار و 500تومان را زد، با تزریق دلارهای نفتی در پایان پاییز دوره آرامش بازارهای ارز و طلا فرارسید اما نقدینگی مخرب آرام نمیگرفت حالا سودهای کسب شده در جریان نوسان پاییزی بازارهای ارز و طلا هم توده اولیه نقدینگی مخرب را به بهمنی ویرانگر تبدیل کرده بود، زمستان پارسال مسکن هدف بعدی این پولها قرار گرفت قیمت مسکن 25درصد افزایش یافت و ارزش کل مبایعهنامههای امضا شده در تهران از 60هزار میلیارد تومان فراتر رفت. در تعطیلات نوروزی، بهمن نقدینگی بار دیگر وارد بازار ارز و سکه شد این بار حتی پیش فروش سکه هم نتوانست بازار را آرام کند. نتیجه اینکه دولت معاملات ارز را غیرقانونی و یک شبه نرخ ارز را 4200تومان اعلام کرد اما این سیاست هم چارهساز نبود، دلار 4200تومانی رانتساز شد و پولهای تازهای را وارد شبکه خاکستری اقتصاد کرد و بازار موبایل و خودرو بهعنوان نماد این جریان نوسانهای عجیب و غریب قیمت را تجربه کرد.
اما این پایان ماجرا نبود، در بخشهای پایهایتر اقتصاد، قیمت انواع ورقهای فولادی و گریدهای محصولات پتروشیمی در بازار سیاه افزایش یافت بدون آنکه تولیدکنندههای اصلی از محل این رشد قیمت نصیبی ببرند. در آخرین رویداد پیش از شوک نهایی یعنی عبور قیمت دلار از مرز 10هزار تومان بازار آتی سکه تحت فشارهای بیرونی و پس از چندماه پافشاری عملا تعطیل شد تا 60هزار میلیارد تومان نقدینگی حبس شده در این بازار هم به بهمن پولهای مخرب اقتصاد ایران افزوده شود. بهنظر میرسد همین نقدینگی موتور محرک بازار دلار در 2روز گذشته بوده است. سالهاست که تنها هنر مدیران بازارهای مالی ایران تکرار روشهای ناکارآمد قدیمی است. روش همان است؛ پیشنهادها هم همان. اگر در زمستان سال 90باشیم دلار 1226تومانی ظهور میکند و اگر بهار 97را تجربه میکنیم دلار 4200تومانی. نتیجه هم بدون تغییر همان نتایج قبلی است اما با کمال تعجب نه سیاستها تغییر میکنند و نه طرز تفکر تکنوکراتهای قدیمی. انگار نه انگار که علم مدیریت مالی در دو دهه گذشته کاملا متحول شده و جهانی تازه را بنیان نهاده است.