مردی که پس از 11سال بلاتکلیفی از زندان آزاد شده بودحالا با درخواست قصاص اولیای دم روبهرو شده است
بازگشت کابوسهای یک محکوم به قصاص
الهه فراهانی- روزنامهنگار
مردی که 20سال قبل به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بود، بعد از 11سال بلاتکلیفی در زندان، آزاد شد و زندگی تازهای در پیش گرفت تا اینکه چند روز پیش فرزندان مقتول به دادسرا رفتند و گفتند که قصد دارند قاتل پدرشان را قصاص کنند.
بهگزارش همشهری، دوازدهم آذر سال83 پلیس پایتخت در جریان یک درگیری خونین قرار گرفت. درگیری میان 2 مرد جوان در یک جایگاه سوخت رخ داده و یکی از آنها با چاقو ضرباتی به دیگری وارد کرده و متواری شده بود.
با حضور پلیس و اورژانس در محل، مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما بهدلیل شدت جراحاتی که دیده بود، جانش را از دست داد. در این شرایط ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران گزارش و تحقیقات در این پرونده آغاز شد.
دستگیری قاتل
تیم جنایی با بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیقات تخصصی، هویت قاتل را شناسایی کرد. طولی نکشید که محل زندگی این مرد شناسایی و او دستگیر شد. قاتل که یکی از دوستان مقتول بود، در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت ناخواسته و بهدلیل شدت عصبانیت، جان دوستش را گرفته است.
او گفت: مقتول، مبلغی به من بدهکار بود و برای برگرداندن این پول، امروز و فردا میکرد. قرار بود ظرف یک هفته بدهیاش را پرداخت کند اما چندماه گذشت و خبری از پولم نشد. حتی چندبار به او گفتم پولم را نیاز دارم اما او اهمیتی به حرفم نمیداد. تا اینکه روز حادثه او را در پمپ بنزین دیدم. به سراغش رفتم و گفتم امروز بایدبدهیاش را بپردازد. بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من که بهشدت عصبانی بودم با چاقو ضرباتی به وی زدم اما هرگز قصد گرفتن جانش را نداشتم.
حکم قصاص
این مرد پس از اعتراف به قتل راهی زندان شد و مدتی بعد پای میز محاکمه قرار گرفت. او در جریان محاکمه نیز اظهاراتش را تکرار و از اولیای دم درخواست بخشش کرد. در آن زمان فرزندان مقتول هنوز به سن قانونی نرسیده بودند و این مادر مقتول بود که در دادگاه برای قاتل پسرش درخواست قصاص کرد. قضات نیز با توجه به اعترافات متهم و تحقیقات پلیس، حکم به قصاص او دادند. این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و قاتل در یک قدمی مجازات قصاص قرار گرفت اما پس از آن مادر مقتول دیگر پیگیر پرونده نشد و هرگز برای اجرای حکم به دادسرا نرفت.
آزادی از زندان
11سال از زمان جنایت گذشته بود و مرد محکوم به قصاص، درحالیکه حکمش تأیید شده بود، بلاتکلیف در زندان به سر میبرد. در همه این سالها اولیای دم پیگیر این پرونده نبودند و قاتل که از بلاتکلیفی خسته شده بود، نامهای نوشت و با استناد به ماده429 قانون مجازات اسلامی درخواست آزادی از زندان را داد.
پس از بررسی درخواست وی، با آن موافقت شد و قاتل آبان سال94، با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.
9سال بعد
مرد محکوم به قصاص پس از آزادی از زندان نزد خانوادهاش برگشت و زندگی جدیدی را شروع کرد. وی در این مدت کار مناسبی در یک شرکت پیدا کرده و تصمیم گرفته بود گذشته را فراموش کند. او میگوید: پس از آزادی از زندان، سعی کردم زندگی درستی در پیش بگیرم. من از قتلی که مرتکب شده بودم بهشدت پشیمان شده و توبه کرده بودم. وقتی آزاد شدم، خانواده تشکیل دادم و کار پیدا کردم. میخواستم زندگی خوبی بسازم، چون 11سال در شرایط سختی در زندان بودم و حالا قدر زندگی و آزادی را میدانستم اما تصورم اشتباه بود.
بازگشت کابوس قصاص
چند روز پیش بود که فرزندان مقتول که حالا به سن قانونی رسیدهاند به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفتند و خواستار دستگیری و قصاص قاتل پدرشان شدند.
یکی از آنها میگفت که خبر نداشته قاتل پدرش از زندان آزاد شده است و حالا که این موضوع را فهمیده، تصمیم گرفته برای قاتل پدرش درخواست قصاص کند. آنطور که 2 فرزند مقتول میگفتند آنها در زمانی که پدرشان به قتل رسید، صغیر بودند و طبق قانون نمیتوانستند اظهارنظر و درخواست قصاص کنند و حالا که به سن قانونی رسیدهاند، خواستهشان قصاص قاتل است. در این شرایط قاضی اجرای احکام دستور بازداشت قاتلی را که آزاد شده بود صادر کرد و همزمان تلاش تیم صلح و سازش برای گرفتن رضایت از اولیای دم آغاز شده است.
گفت و گو
یک قانون جدید
مرد محکوم به قصاص براساس ماده429 قانون مجازات اسلامی آزاد شده است؛ قانونی که در سال 92تصویب شد تا به محکومانی که سالها در زندان بلاتکلیف هستند، فرصت آزادی از زندان دهد.
مجتبی حسین پور، وکیل دادگستری و قاضی سابق دادسرای جنایی تهران درباره اینماده قانونی میگوید: رویکرد قانونگذار در ماده429 قانون مجازات اسلامی، رویکرد حمایتی از محکوم علیه است چرا که وقتی فردی مرتکب جرمی میشود، مستحق دریافت مجازات مشخصی است و در هنگام اجرای حکم نیز نباید طوری رفتار کرد که محکوم بیش از مجازات مشخص متحمل کیفر شود.
وی ادامه میدهد: در موارد محکومیت به قصاص، محکوم علیه تا زمان اجرای حکم مدتی را در بازداشت به سر میبرد. حال آنکه مجازات جنبه عمومی قتل عمد، درصورتی که قصاص منتفی شود، بین 3تا 10سال است. یعنی اگر اولیای دم از قصاص گذشت کنند، قاتل حداکثر 10سال در زندان میماند. به همین دلیل است که در پرونده محکومان به قصاص که در زندان هستند و هنوز مجازات نشدهاند، قانونگذار مدت 10 سال را حداکثر مدت انتظار محکوم علیه برای قصاص درنظر میگیرد چرا که اگر بعد از گذشت 10سال به هر دلیلی، با رضایت اولیای دم یا موضوع دیگر قصاص منتفی شود، محکوم علیه بیشتر از 10سال در زندان نمانده باشد.
بنابراین با وضع ماده429 قانون مجازات که سال92 تصویب شده است، تکلیفی را برای اولیای دم درنظر گرفته که حداکثر طی این مدت، تکلیف محکوم علیه را از حیث اجرا یا عدماجرای قصاص مشخص کند، در غیر اینصورت و با گذشت بیشتر از 10سال، با درخواست محکوم علیه و تصمیم دادگاه، ضمن سپردن وثیقه یا تامین مناسب، محکوم به قصاص تا تعیین تکلیف از سوی اولیای دم آزاد میشود.
حسینپور میافزاید: این ماده اگرچه حسن بسیار بزرگی دارد و آن هم جلوگیری از انتظار طولانی مدت و عذابآور برای محکوم به قصاص است، همچنین، مانع سوءاستفاده اولیای دم برای اعمال مجازات بیشتر میشود اما خاتمه ندادن به موضوع و به نوعی پایان باز ماده429، تبعات اجتماعی به بار میآورد. درصورتیکه قانونگذار به راحتی میتوانست مانند ماده356 قانون مجازات اسلامی که گفته شده اگر مقتول، اولیای دم ندارد، میتوان مقام رهبری را جانشین ولیدم درنظر گرفت، در این ماده هم میشد با استیذان از مقام رهبری، تکلیف محکوم به قصاص را برای همیشه مشخص کرد.وی افزود: در این پرونده جوانی که 20سال قبل در سن جوانی مرتکب قتل شده و سالها کابوس چوبه دار میبیند، سپس در میانسالی از زندان آزاد و به زندگی امیدوار میشود، برای خودش زندگی تشکیل میدهد و کار مناسب پیدا میکند، اما بعد از 9سال ناگهان سر و کله اولیای دم پیدا میشود و درخواست دستگیری و قصاص وی را مطرح میکنند و بار دیگر مرد محکوم به قصاص، امیدش را از دست میدهد. نمونه این پروندهها کم نیستند ؛ افرادی که حتی پس از آزادی هم، هر لحظه منتظر دستگیری و مجازات هستند.