هیچکس را مسخره نکردم
گفتوگو با مهسا طهماسبی برنده «جوکر ۲؛ طبقه ۲۱»
سپیده شریعترضوی-روزنامهنگار
مهسا طهماسبی که این روزها نامش با «جوکر» زنان بیش از همیشه شنیده میشود، فعالیتش در حوزه بازیگری را با تئاتر آغاز کرد و در سال 1394با فیلم «ماه در جنگل» سیامک شایقی جلوی دوربین رفت و سپس در فیلم «دوئت» بازی کرد. با «دیوار بهدیوار» به کارگردانی سامان مقدم تجربه بازیگری در سریال تلویزیونی را بهدست آورد. همچنین او در 2 اثر سینمایی «قانون مورفی» و «انفرادی» و سریالهای «کامیون» و «برف بیصدا میبارد» ایفای نقش کرده است. طهماسبی که برنده نخند «جوکر ۲؛ طبقه 21» بود، در این مسابقه رئالیتیشو با بازیگرانی که از خودش بزرگتر بودند، هم گروه بود و باید با آنها که تجربه بیشتری از او در عرصه طنز و کمدی داشتند، رقابت میکرد. با او به گفتوگو نشستیم تا ببینیم چطور وارد این رقابت شد و در آن به موفقیت رسید.
اول بگویید که نظرتان درباره برنامه «جوکر» چیست و چه نگاهی به آن دارید؟
من خودم از طرفداران پروپاقرص برنامه «جوکر» هستم؛ چراکه احساس میکنم در فضای کنونی جامعه این برنامهای بتواند حتی یک دقیقه مخاطبش را بخنداند، کمک بزرگی کرده است تا لحظاتی ذهن مردم را از مشکلات زندگی فارغ کند. علاوه بر این،«جوکر» برنامه بسیار خوشساختی است که برای شعور مخاطب اهمیت قائل است. همچنین سعی میکند به بهترین شکل و با بالاترین کیفیت محتوای خود را به مردم عرضه کند.
مخاطب ایرانی شهره است به دیر خندیدن. اما «جوکر» موفق به تحقق این امر شده است.
من خودم جزو آن دسته از مخاطبانی هستم که واقعا سخت میخندم، به هرچیزی نمیخندم و کلا نسبت به خندیدن به برنامههای ایرانی بهاصطلاح گارد دارم که حتی نمیدانم ریشه آن در چیست، اما «جوکر» برنامهای است که بالاخره با هر برداشتی که آدمها از طنز دارند، به لحظاتی از آن میخندند.
شاید بتوان گفت خلق موقعیتهای کمدی توسط بانوان باتوجه به محدودیتها نیازمند خلاقیت و کار بیشتری است و با نگاهی بهنظرات مخاطبان در فضای مجازی میتوان دریافت که در قسمتهایی که با حضور بانوان ضبط شد، بیشتر خندیدند.
بله. دست خانمها در امر خنداندن بسیار بسته است. اگر مردم قسمتهایی را که با حضور بانوان ساخته شد با فصولی که با حضور آقایان تولید شد، مقایسه کنند، متوجه تفاوت موضوعاتی که میتوانند به آنها بپردازند، میشوند. ما زمانی که در حال ساخت این برنامه بودیم باید هر حرکتی را فکرشده انجام میدادیم تا گرفتار ممیزی نشویم. اینکه با این حجم از محدودیت باز هم خانمها توانستند خنده به لب مردم بیاورند، جای افتخار دارد. شاید جالب باشد که بدانید آنچه ما از نظرسنجیها متوجه شدیم، مردم از فصل خانمها در بسیاری از موارد راضیتر از فصلی بودند که آقایان در آن حضور داشتند. بالاخره هدف همه ما در حرفه بازیگری، همیشه مخاطب است؛ یعنی ما کار میکنیم برای اینکه به چشم مخاطب بیاییم و آنها دوستمان داشته باشند. کار ما بدون مخاطب اساسا معنا و مفهومی ندارد و وقتی کاری انجام میدهیم که برای مخاطب رضایت به همراه میآورد، موفقیت و لذتبخشترین دستاورد ماست.
حضور شما در این برنامه چگونه اتفاق افتاد؟
من به واسطه لطف چندین نفر از دوستانم به این برنامه پیشنهاد شده بودم، اما با توجه به اینکه به نسبت بقیه عزیزان، دوستان و استادانم کار کمدی کمتری انجام دادهام و اساسا کمتر کار کردهام و از طرفی جنس شوخی ما دهه هفتادیها متفاوتتر از دیگر نسلهاست، شک داشتم که مرا در این برنامه بپذیرند. به یاد دارم روز اولی که با بچههای گروه کارگردانی نشستم این سؤال را از من پرسیدند که از نظر خودت بامزه هستی؟ من جواب دادم که دوستانم میگویند بامزه هستم، اما خودم نمیدانم. بهتر است بگویم همه به حضور من در این برنامه شک داشتند؛ اینکه بودن من مفید است یا مضر و اساسا مخاطب من را میپذیرد یا نه. حتی به این فکر میکردم برای خودم خوب است یا نه؛ چون ممکن بود مورد انتقاد واقع شوم. پیشداوری این بود که اصلا مهسا میتواند یا نمیتواند. وقتی به دل ماجرا رفتیم، دوستان راضی بودند و خداراشکر خوب پیش رفت. بالاخره ریسک بزرگی بود برای من، اما خوشبختانه اکثر مخاطبان راضی بودند. امیدوارم بتوانم در برنامههای دیگر نیز لبخند بر لبشان بنشانم.
اینکه هرکدام از بازیگران و شرکتکنندگان برای خنداندن دیگران از چه شیوه و راهکاری استفاده کنند از قبل هماهنگ شده بود یا در لحظه و فیالبداهه اتفاق میافتاد؟
اساسا برنامه ضبطی باید خط فکری داشته باشد و قطعا هیچ برنامهای نمیتواند فقط بهصورت بداهه پیش برود. اما بالاخره در «جوکر» نیز بداهه وجود داشت و یکسری موقعیتها و لحظههایی تمرین میشد که اگر شرکتکننده طی برنامه دستش خالی شد و شوخیای نداشت، از آن بهره ببرد. در حقیقت هم یکسری تمرینات انجام شد و هم بداهه داخل برنامه بود.
درباره همکاری خود با تیم نویسندگان برنامه برایمان بگویید.
ما با نویسندگان برای جوکرتایم و خلق لحظهها و موقعیتهای جذاب گفتوگو و تمرین میکردیم. در بسیاری از مواقع دوستان پیشنهادهایی را مطرح میکردند و من آنهایی را که به شخصیت و اساسا کاراکترم شباهت داشت، اجرا میکردم یا خود من پیشنهادهایی را مطرح میکردم و آنها راهنمایی میکردند تا شوخیام شکل بگیرد. باید بگویم که نویسندگان این برنامه تیمی فوقالعاده، درجه یک و خلاق هستند. آنها جوانانی هستند که شاید بسیار بیشتر باید اسمشان شنیده شود. البته باید از کل عوامل پشت دوربین «جوکر ۲؛ طبقه ۲۱» تشکر و تأکید کنم که همکاران فوقالعادهای هستند. مخاطبان شاید کمتر بدانند که چه تعداد آدم در پشت صحنه یک برنامه تلاش میکنند تا محتوای تولیدشده جالب و جذاب بهنظر بیاد و واقعا جای تشکر دارد.
برنده شدن در این فصل از «جوکر» چه حسی برایتان داشت؟
همین که برنامهای تماما با حضور خانمها ساخته و باعث خنده مردم، نمایش رفاقت، عشق، محبت و دغدغه بانوان شد، جای خوشحالی بسیار دارد. من کوچکترین فرد این جمع بودم که برنده شدم و واقعا تنها دلیل برنده شدنم لطف عزیزانی بود که تجربیاتشان را در اختیارم گذاشتند، پا به پای شوخیهای من آمدند و به آن دل دادند. ما از روز اول واقعا یک خانواده بودیم و یک حس صمیمیت و دوستی و خانوادگی بسیار عجیبی بین من با تک تک عزیزانم در این برنامه بهوجود آمد که این اجازه را به من دادند تا با آنها شوخی کنم و بخندیم. ناگفته نماند که من در کامنتهایی در فضای مجازی خواندم که در طول برنامه بیادبی و بیاحترامی کردم، اما واقعیت این است ما با یکدیگر شوخی میکنیم تا بخندیم؛ حالا شما حساب کنید ما قرار است شوخی کنیم و نخندیم. این ممکن است بهنظر بعضی مخاطبان بیاحترامی و بیادبی باشد، اما واقعیت این است که هر کسی که شنونده دیگری است، از چشمان طرف مقابل میفهمد که اصلا قصد بیاحترامی نداشته و فقط بهدنبال ایجاد یک سرگرمی بامزه برای مخاطب بوده است. من از پدر و مادرم آموختم که باید احترام بزرگترم را نگه دارم و لحظهای سعی نکردم که از آن چارچوب خارج شوم و اساسا اجازه چنین کاری را بهخود نمیدهم.
سخن پایانی...
امیدوارم لب مردم همیشه خندان باشد و ما هستیم تا مخاطبمان را سرگرم و خوشحال کنیم. از همه مردم ممنونم که بسیار زیاد به من لطف داشتند و پیامهای پرانرژی و محبتآمیز نثارم کردند. اگر خاطر عزیزانی را هم مکدر کردم، عذرخواهی میکنم. خوشحالم که عضو کوچکی از این برنامه فوقالعاده بودم و برنده شدم و مجدد برنده شدنم را تقدیم میکنم به همه دوستانم در این فصل؛ چراکه واقعا تکتک آنها شایسته این تندیس بودند.