رهبر انقلاب: راهبرد همیشگی سلیمانی، احیای جبهه مردمی مقاومت بود
احیاگر مقاومت مردمی
بدون تردید پایگاههای آمریکایی زیر پای جوانان سوری لگدمال خواهد شد
علیرضا احمدی-روزنامهنگار
رهبر معظم انقلاب صبح چهارشنبه در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی در دیدار خانواده سردار و جمعی از خانوادههای «شهیدان مدافع حرم و شهیدان مقاومت»، با تبیین برخی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری حاج قاسم سلیمانی گفتند: باید با درس گرفتن از این خصوصیات، در مسیر هدف اصلی مکتب سلیمانی یعنی «تحقق اسلام و قرآن» حرکت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر پیروزی دیر یا زود ملت سوریه بر اشغالگران و استمرار مقاومت یمن، فلسطین و لبنان، به تجلیل از شهیدان مدافع حرم پرداختند و گفتند: سلیمانی، ایران را هم حرم میدانست و اگر آن خونهای پاک نبود، امروز از حریم و حرم و هیچیک از عتبات مقدس خبری نبود.
ویژگیهای بارز سردار
حضور مشتاقانه هزاران زائر از ایران و دیگر کشورها بر مزار شهید سلیمانی، نشانه عزت خدادادی و نتیجه اخلاص اوست.
بهفرموده قرآن، عزت فقط در دست خداست. باید این حقیقت معرفتی را درک کرد و در سبک و جهتگیریهای زندگی بهکار گرفت.
سردار سلیمانی مبارزی بزرگ و رفیق عزیز و صمیمی من بود.
پیشقدمی و حضور شجاعانه، سریع و بموقع در میدان از ویژگیهای بارز سردار بود.
حضور در میدان مبارزه
حاج قاسم از اوایل دهه۸۰ در میدان مبارزه با شرارتهای آمریکا در افغانستان و عراق حضور داشت.
هدف اصلی آمریکا از اشغال این 2کشور، ایران بود.
آن مرد شریف و صادق، بدون ترسیدن از ابهت ظاهری آمریکا وارد میدان شد.
درنهایت، آن اشغالگریها به شکست آمریکا و خنثیشدن آن توطئه بزرگ انجامید.
اسناد ماندگار
سردار سلیمانی از بیان یا نگارش جزئیات نقشآفرینی بیبدیل خود پرهیز میکرد.
اطلاعات زیادی در این زمینه وجود دارد که باید بهصورت اسناد ماندگار در معارف سیاسی کشور درآید.
این معارف باید به نسلهای بعد منتقل شود.
نمونهای از رشادت سردار
هنگام حمله اشغالگران آمریکایی، جمع معدودی از جوانان بیدفاع و بیسلاح عراقی در حرم امیرمومنان(ع) دفاع کردند.
سردار با احساس تکلیف، همان اول و بهسرعت با آن جوانان ارتباط گرفت.
شهید سلیمانی آنان را نجات داد.
مرجعیت هم در آن مسئله، حرکت فوقالعاده و بسیار مؤثری انجام داد.
هدف آمریکاییها از اشغال عراق
هدف آمریکاییها از اشغال عراق، جانشینی صدام بود.
آمریکاییها آمده بودند که بمانند.
سردار و همراهانش در یک فرایند سخت، پیچیده و طولانی نقشآفرینی کردند.
آنها در یک جنگ ترکیبی سیاسی، نظامی، تبلیغاتی و فرهنگی، در مسیر حاکمشدن مردم عراق بر سرنوشت خود نقش اساسی داشتند.
شکست توطئه داعش
شکست توطئه آمریکایی داعش از دیگر نتایج حضور سریع، بموقع و تعیینکننده حاج قاسم در میدان بود.
در مقابله با تروریسم تکفیری، جوانان عراقی بهمعنای حقیقی کلمه درخشیدند.
در خنثی شدن آن توطئه، سلیمانی با ابتکار عمل، شهامت، جانبرکفی و قدرت، نقشی بینظیر ایفا کرد.
احیای جبهه مقاومت
راهبرد همیشگی سردار در فعالیتهای جهادی، «احیای جبهه مقاومت» بود.
ویژگی بارز سلیمانی این بود که از ظرفیتها و جوانان آماده بهکار استفاده میکرد.
سردار از نیروهای میهنی سوریه، لبنان و عراق برای احیای مقاومت، به بهترین وجه استفاده میکرد.
با فتوای مرجعیت، هزاران جوان به میدان آمدند، اما سازماندهی و سلاح نداشتند.
سردار با کمک مجاهدان بزرگ عراقی، بهویژه شهید ابومهدی آن جوانان را سازماندهی کرد.
دفاع از حریمهای مقدس
دفاع از حریمهای مقدس، اصل ثابت همه دوران جهاد و مبارزه حاج قاسم بود.
سردار از ایران هم بهعنوان حرم دفاع میکرد.
این منطق دفاع از حریمها و حرمهای مقدس بسیار مهم و ضروری است.
برای سردار، دفاع از عتباتعالیات، زینبیه، مرقدهای صحابه امیرمومنان(ع) اصل مهم بود.
به همین علت شهید هنیه در مراسم تشییع سردار، او را «شهید قدس» نامید.
دفاع از حریمهای مقدس، اصل ثابت همه دوران جهاد و مبارزه حاج قاسم بود.
سردار از ایران هم بهعنوان حرم دفاع میکرد.
این منطق دفاع از حریمها و حرمهای مقدس بسیار مهم و ضروری است.
برای سردار، دفاع از عتباتعالیات، زینبیه، مرقدهای صحابه امیرمومنان(ع) اصل مهم بود.
به همین علت شهید هنیه در مراسم تشییع سردار، او را «شهید قدس» نامید.
دیدگاه جهانی سردار
خصوصیت بسیار مهم دیگر شهید سلیمانی، تحلیل مسائل کشور با دیدگاه جهانی بود.
سردار از نگاه بسته و محدود به مسائل پرهیز میکرد.
او معتقد بود هر حادثه مهم منطقهای و جهانی در مسائل ما نیز تأثیرگذار است.
با این نگاه و محاسبه، خطر را از بیرون از مرزها تشخیص میداد و برای پیشگیری و علاج آن اقدام میکرد.
مکتب سلیمانی
ویژگیها و خصوصیات ممتاز شهید سلیمانی در قالب «مکتب سلیمانی» قابل بررسی است.
این مکتب، همان مکتب اسلام و قرآن است.
شهید سلیمانی با پایبندی به آن، تبدیل به «شاخص، مرکز و محور» شد.
ما نیز اگر همان ایمان و عمل صالح را داشته باشیم، میتوانیم تبدیل به سلیمانی و مشمول لطف الهی شویم.
حقیقت دفاع از حرم
دفاع از مکانی مقدس
دفاع از صاحب آن مکان
دفاع از مکتب امامان بزرگوار
در فرهنگ قرآنی هر خونی که هر جا در راه حق و خدا ریخته شود، حتی اگر پیروزی حاصل نشود، هدر نمیرود.
پیروزی قطعی است
پیروزی قطعی است.
نباید به این جوله و تحرک کنونی باطل نگاه کرد.
اینها که امروز جولان میدهند، روزی زیرپای مؤمنان لگدمال خواهند شد.
نشانههای سرزندگی شجره طیبه انقلاب
حوادث سالهای اخیر
فعالیتهای نمایان شهید سلیمانی و یاران او؛ ازجمله حرکت دفاع از حرم
شور جوانان در دهه۶۰ برای جلب رضایت والدین و رفتن به جبهههای جنگ
وجود جوانانی همچون شهید حججی در دهه ۸۰ و ۹۰
آمادگی میلیونها جوان ایرانی برای فدا کردن جان خود در راه دفاع از اسلام
پرچم مقاومت همچنان در اهتزاز
مدافعان حرم نشان دادند با وجود سرمایهگذاریها و هزینههای سنگین بدخواهان، پرچم مقاومت همچنان در اهتزاز است.
دشمن نتوانسته و نخواهد توانست پرچم مقاومت را در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و ایران پایین بکشد.
حفظ عوامل اقتدار، برای استمرار ایستادگی و اقتدار ملی هر کشوری ضروری است.
مجموعه جوانان مؤمن و آماده فداکاری، مهمترین عوامل ثبات و اقتدار یک کشورند.
نباید چنین جوانانی را از صحنه خارج کرد.
در کشور ما این موضوع تا حد زیادی مورد توجه است، اما کشورهای دیگر هم باید به آن توجه کنند.
با خروج جوانان مؤمن و فداکار از عرصه، وضعیتی مشابه سوریه ایجاد خواهد شد.
آینده اشغالگران
استمرار حضور اشغالگران متجاوز در سوریه ناممکن است.
سوریه متعلق به مردم سوریه است.
متعرضان به خاک سوریه، بدونتردید روزی در مقابل قدرت جوانان غیور سوری مجبور به عقبنشینی خواهند شد.
متجاوز باید از خاک متعلق به یک ملت خارج شود وگرنه او را اخراج میکنند.
پایگاههای آمریکایی حتما زیر لگد جوانان سوری پایمال خواهند شد.
مؤمنان، پیروز نهایی
پیروزی نهایی از آن مؤمنان است.
لبنان نماد مقاومت است و اگرچه زخمخورده اما خم نشده و درنهایت پیروز خواهد شد.
یمن نیز نماد مقاومت است و پیروز خواهد بود.
دشمنان متجاوز و در رأس آنها آمریکای طماع و جنایتکار مجبور خواهند شد دست از سر مردم منطقه بردارند و با ذلت از منطقه خارج شوند.
مکث
خونهایی که هدر نرفت
تحلیل غلط: با وقوع حوادث اخیر منطقه، خونهای ریخته شده در راه دفاع از حرم، هدر رفته است.
دلیل: فقدان فهم، شناخت و تحلیل درست
واقعیت ماجرا: اگر مبارزه شجاعانه حاج قاسم و مدافعان حرم نبود، امروز خبری از اعتاب مقدسه، چه زینبیه و چه حتی کربلا و نجف نبود.
نمونه: در دورهای، قدری در سامرا غفلت شد و تکفیریها به کمک آمریکا گنبد و ضریح امامان عسکریین را ویران کردند. اگر جان بر کفی جوانان مؤمن نبود، سایر اعتاب مقدسه و قبلههای دل مسلمانان نیز به همان سرنوشت اندوهبار دچار میشد، اما مدافعان عزیز و سرافراز حرم جلوی دشمن را گرفتند و به او تودهنی زدند.
سردار سلیمانی مردی برای تمام فصول و قرون
سیدجواد هاشمی-بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون
شهید قاسم سلیمانی، همچون یک ستاره در آسمان سیاست و دیانت، به شخصیت و منش خاص خود شناخته میشد. او نهتنها یک فرمانده نظامی برجسته بود، بلکه انسانی با دلی بزرگ بود و نگاهی جهانی داشت که در میان مردم، بهویژه جوانان نیز محبوبیتی بینظیر کسب کرده بود. آنچه شخصیت حاج قاسم را از دیگر مقامات و مسئولان متمایز میکرد، نهتنها قدرت نظامیاش بلکه دیدگاه انسانی و به دور از هرگونه تعصب و تنگنظریاش بود که در قلبهای مردم جای گرفت.
در تشییع پیکر سردار سلیمانی، شاهد حادثهای منحصر بهفرد بودیم؛ همگان به خیابانها آمدند، از همه اقشار جامعه، با هر نوع نگاه و اعتقادی، برای وداع با این مرد بزرگ گرد آمدند. این اتفاق چیزی فراتر از آن بود که در رسانهها و تلویزیونها به تصویر کشیده شد. حقیقت این است که سردار سلیمانی از آنچه در قاب تصویر میدیدیم بسیار بزرگتر و تأثیرگذارتر بود. من که بهطور مستقیم در کنار ایشان در برخی سفرها حضور داشتم، این حقیقت را عمیقتر درک کردهام.
شهید سلیمانی همیشه بر این نکته تأکید داشت که هر مسلمانی در هر جای دنیا که در درد و رنج باشد، باید مورد کمک قرار گیرد. این نوع نگاه، نگاهی جهانی و فرامرزی بود که تنها از یک انسان رنجکشیده و پخته برمیخاست. او با این دیدگاه خود، به مرزهای جغرافیایی نمینگریست و دغدغهاش تنها فریاد مظلومان در هر کجای این کره خاکی بود. این نگرش به راستی فراتر از نگاه یک سیاستمدار یا فرمانده نظامی بود و به یک ایدهآل انسانی و جهانی تبدیل شد.
در یکی از سفرها، زمانی که در هواپیمای تهران به کرمان، در کنار سردار سلیمانی نشسته بودم، در گفتوگویی با وی، با جملات جالب و آموزنده او مواجه شدم. حاج قاسم از من خواست که برای او دعا کنم. گفتم که شما باید برای من دعا کنید، اما او تأکید کرد که من باید پیشقدم باشم. در پاسخ گفتم: «دعایی میکنم که تمامی دعاهای تاریخ بشریت در آن نهفته باشد.» حاج قاسم لبخندی زد و گفت: «هر دعایی کنی، من دعای بالاتری دارم.» من به شوخی گفتم: «دعای من در نهایت است.» او در جواب گفت: «نه، دعای تو آخرین نیست.» سپس گفتم: «من دعا میکنم که شما عاقبت بهخیر شوید.» و او جواب داد: «من هم دعا میکنم که شهید شوی، زیرا عاقبت به خیری در شهادت نیز نهفته است؛ هرچند هرکسی که عاقبت بهخیر شود، لزوما شهید نمیشود.»
این گفتوگو برای من درسی فلسفی و عمیق به همراه داشت. حاج قاسم سلیمانی، با تمام وجود و با هر واژهای که به زبان میآورد، در واقع مفهومی عمیقتر و فراتر از هر آرزو و آرمان انسانی داشت. او به ما نشان داد که حقیقتا عاقبت بهخیری چیزی بیشتر از رسیدن به آرامش دنیوی است و در شهادت و در خدمت به مردم، یک نوع کمال انسانی نهفته است.
اما با این حال، در عرصه سینما و فیلمسازی، هنوز کمکاری بزرگی در معرفی شخصیت و سیره زندگی سردار سلیمانی وجود دارد. بهنظر میرسد که ما هنوز نتوانستهایم به دایره حقیقی فیلمسازی و نمایش درباره این شخصیت عظیم نزدیک شویم. شاید این امر به این دلیل است که در حال حاضر در مرکز توجهات قرار داریم و باید فاصله بگیریم تا از حرارت و تابش مستقیم آن گرما آسیب نبینیم. اما همچنان نگرانی دارم که فرصتها از دست برود. در زمینه فیلمسازی و نمایش باید به سردار سلیمانی نزدیکتر شویم، اما این نزدیک شدن باید با نگاه صحیح و عمیق همراه باشد؛ نهتنها از جنبه حاکمیتی بلکه از جنبه مردمی او. اگر این نگاه به درستی درک نشود، احتمال آنکه شخصیت شهید سلیمانی مصادره شود، بسیار زیاد است. او نهتنها یک شخصیت حاکمیتی بود، بلکه مردی از جنس مردم و برای مردم بود. باید نگاه مردممحور او را در عرصههای هنری بیشتر برجسته کرد و آن را از هرگونه انحصار و تفسیر غیرمنصفانه دور نگه داشت.
سردار سلیمانی حقیقتی فراتر از تحریف
علیرام نورایی-بازیگر سینما و تئاتر
شهادت سردار قاسم سلیمانی، اتفاقی بود که بسیاری را در غمی عمیق فرو برد. او نهتنها فرماندهای برجسته، بلکه نمادی از استقامت، وحدت و عشق به وطن بود. در روزهایی که برخی تلاش دارند با تحریف واقعیتها، چهره روشن این قهرمان ملی را مخدوش کنند، بیش از هر زمان دیگری وظیفه ماست که تفکر و مکتب او را بهدرستی به نسلهای آینده منتقل کنیم.
سردار سلیمانی همواره بر این باور بود که ایران متعلق به همه ایرانیان است. این نگاه جامع و بیطرفانه او به مردم، از او چهرهای فراتر از سیاستزدگی ساخت. او با عمل خود ثابت کرد که امنیت و آرامش این سرزمین، اولویت نخست اوست. با این حال، تلاشهای برخی رسانهها برای تحریف حقیقت، جامعه ما را با چالشهایی جدی مواجه کرده است. این روزها شاهدیم که برخی از اتفاقات مهم تاریخ به عمد تغییر داده میشود تا ذهنها از واقعیت منحرف شود.
وظیفه امروز ما، زنده نگهداشتن حقیقت است. باید بدانیم که آنچه رسانههای معاند بهدنبال القای آن هستند، چیزی جز تلاش برای فراموشی بزرگان و تحریف هویت ملی ما نیست. در کنار همه اینها، سردار سلیمانی نهتنها مدافع ایران بود، بلکه پاسدار انسانیت در برابر وحشیگری و تروریسم نیز به شمار میرفت. خاطرات او در روزهای سخت دمشق و مبارزه با داعش، شاهدی است بر تعهد او به امنیت نهفقط ایران، بلکه تمام منطقه.
اکنون آنچه برای ما میماند، پاسداشت راه و یاد سردار است. او جان خود را فدا کرد تا امنیت و عزت ما پابرجا بماند. این وظیفه ماست که نگذاریم نام و آرمان او در میان تحریفها و غفلتها گم شود. حقیقتی که سردار برای آن زیست و جنگید، فراتر از زمان و تحریفها خواهد بود.
حاجقاسم بزرگتر از هر آنچه تاکنون گفتهایم
اصفر نقیزاده-بازیگر و رزمنده دوران دفاع مقدس
در میان خاطرات فراوانی که از دوران جنگ تحمیلی و سرداران بزرگ آن دوران بر جای مانده است، هیچکدام به اندازه ویژگیها و رفتارهای سردار حاجقاسم سلیمانی در دل تاریخ نمیدرخشد. سرداری که نهتنها در میدان نبرد بلکه در دلهای مردم جایگاه ویژهای داشت. شخصیت حاجقاسم، برخلاف بسیاری از شخصیتهای دیگر، در عین سادگی، درخششی داشت که فراتر از مرزهای جغرافیایی و ملیتها بود. او فرماندهای بود که با شجاعت و دلیری در خطوط مقدم حضور مییافت و در عین حال، هیچگاه از مردم و همرزمانش فاصله نمیگرفت.
یکی از بزرگترین ویژگیهای حاجقاسم سلیمانی، حضور بیوقفهاش در میدانهای نبرد بود. او نهتنها فرماندهای بود که با پای خود به میدان میآمد، بلکه همیشه پیشگام در جبههها بود و در خط مقدم جنگ قرار میگرفت. او در سختترین و تلخترین روزهای جنگ، با پشتکار و ارادهای مثالزدنی، تنها به فکر نجات سربازان خود و پیشبرد اهداف نظامی نبود، بلکه در دل هر کدام از رزمندگان و مردم، جایگاه ویژهای داشت. این فرمانده عظیمالشأن که از ابتدا تا انتها در میدان جنگ حضور مییافت، بهراستی نمونهای از فداکاری و ایثار بود.
یکی از نکات شایان توجه در این میان، یادآوری لحظات خاصی است که در آن سردار سلیمانی، همچون یک سرباز وطنپرست، در سختترین شرایط در کنار همرزمان خود قرار میگرفت. در شبهای تاریک جنگ، هنگامی که گردانها از هم میپاشیدند و رزمندگان در عمق باتلاقهای جنگ فرورفته بودند، حاجقاسم و لشکر ۴۱ ثارالله، به یاری آمدند و پیشروی کردند. در چنین شرایطی بود که بیوقفه و بدون هیچگونه منتی، به مردم و همرزمان خود کمک میکرد و هیچگاه خود را از دیگران جدا نمیدانست.
سردار سلیمانی در هر لحظه از جنگ، نهتنها بهعنوان یک فرمانده، بلکه بهعنوان یک انسان ساده و بیادعا، به یاری همرزمانش میشتافت. او هیچگاه در پی دستاوردهای شخصی نبود و همیشه خود را فدای اهداف بلندتر و بزرگتر میکرد. او همانطور که در میدان نبرد شجاعانه میایستاد، در کنار مردم نیز همچون پدری دلسوز و مهربان قرار میگرفت.
در زمینه توجه به ویژگیهای خاص سردار سلیمانی، نکتهای که نباید فراموش شود، این است که هیچگاه در رسانهها و گزارشها نشنیدیم که حتی ذرهای از مسئولیتها و داراییهای شخصی سردار سلیمانی به نام او ثبت شود. او بهمعنای واقعی کلمه یک سرباز وطنپرست و شرافتمند بود که هیچگاه خود را فدای منافع شخصی نکرد و همیشه در جهت خدمت به مردم و کشورش تلاش کرد.
در روزگاری که بسیاری از افراد درگیر جاهطلبیهای شخصی و سودجوییهای مادی بودند، حاجقاسم سلیمانی همچنان همچون الگویی برای نسلهای آینده باقی ماند.
نظریه حاج قاسم برای همدلی و اتحاد؛ از سیاست تا اجتماع
انوش معظمی-بازیگر سینما و تلویزیون
هنر سیاست و مدیریت در آن است که انسان بتواند از حصارهای تنگنظرانه و دیدگاههای رادیکال فراتر رود و به افقی بلند و فراگیر بنگرد. این ویژگی، همان شاخصهای است که حاج قاسم سلیمانی را بهعنوان یک سیاستمدار عادل و آیندهنگر از دیگران متمایز میکند. او که در مکتب اسلام ناب محمدی(ص) و ائمهاطهار(ع) پرورش یافته بود، به الگویی بیبدیل از بلوغ فکری و عملی بدل شد، الگویی که نظیرش در تاریخ معاصر کمتر یافت میشود.
حاج قاسم به این حقیقت رسیده بود که اراده و باورهای فردی نمیتواند معیار قضاوت بر دیگران باشد. او هنر آن را داشت که عقاید مختلف را به رسمیت بشناسد، احترام بگذارد و همه افراد جامعه را بدون استثنا، از حقوق برابر برخوردار بداند. او هیچگاه مردم را وسیلهای برای تحقق اهداف شخصی یا سیاسی خود قرار نداد. این صداقت در گفتار و رفتار، او را به نقطه اتکای مطمئن و محور وحدت برای طیفهای متنوع فکری جامعه تبدیل کرد. مردم از هر دیدگاه و سلیقهای، عدالت او را باور داشتند و در صداقت و بیریایی او تردیدی نداشتند. حاج قاسم درک کرده بود که رمز کامیابی در تمام عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی در همدلی و اتحاد میان حکومت و مردم نهفته است. او از معدود رهبران کشور بود که به وصیت جاودانه امامخمینی(ره) درباره «حفظ وحدت کلمه» ایمان داشت و معنای واقعی آن را در عمل به نمایش گذاشت. اگر امروز در میان ما بود، بیتردید با شجاعت و توانایی خود، بر تمام قطببندیهای اجتماعی و سیاسی خط بطلان میکشید. او با فرمول معجزهآسای صداقت و اخلاق، دلهای پراکنده را به هم پیوند میداد و مردم را در مسیر همدلی و تفاهم رهنمون میکرد. اما حاج قاسم نگاهی فراتر از اینها به دین داشت. در اندیشه او، دین محدود به مرزهای مذهب و ملت نبود؛ بلکه تجلی اخلاق، عدالت، مساوات و احترام به حقوق انسانها بود. او از خطرات نگاه بسته و محدود به دین آگاه بود؛ نگاهی که میتواند نسل جوان را از معنای واقعی دین دور کند و زمینه را برای دینگریزی و شکافهای فرهنگی فراهم سازد. در روزگاری که رسانهها و تبلیغات مغرضانه، ارزشهای دینی و اخلاقی جوانان را هدف گرفتهاند، حاج قاسم به درستی تشخیص داده بود که برخورد قهری و سلبی نهتنها چارهساز نیست، بلکه شکافهای اجتماعی و فرهنگی را تعمیق میبخشد. او با تیزهوشی و بصیرتی کمنظیر، شیوهای مبتنی بر عطوفت، محبت و گذشت را در پیش گرفت. حاج قاسم با رفتار انسانی و اخلاق نیکو، قلب جوانان را تسخیر میکرد و آنان را به مسیر درست هدایت مینمود. او در مواجهه با اختلافات و تفاوتها، همه را بهسوی یک نقطه مشترک دعوت میکرد. حاج قاسم باور داشت که حتی در میان اختلافات، مردم و مسئولان دشمن یکدیگر نیستند و با درک متقابل، میتوانند به وحدت و ارادهای جمعی دست یابند که خیر دنیا و آخرت را در خود داشته باشد.
گفتوگوها از الناز عباسیان