اصغرقائمی، عضو شورای اسلامی شهر تهران
مشارکت مردم در مدیریت شهری یکی از مفاهیم بنیادین در مدیریت شهری مدرن است که تأکید ویژهای بر افزایش نقش و تأثیرگذاری شهروندان در فرایندهای تصمیمسازی، تصمیمگیری، نظارت بر حسن اجرای پروژهها و تحقق سیاستهای مرتبط دارد. این عبارت که معمولا توسط مسئولان شهری به وفور در سطوح مختلف شنیده و بهکار گرفته میشود در ادبیات جهانی هم جایگاه ویژه خود را دارد و عبارت کاملا شناختهشدهای است، یعنی
«Citizen Participation». در دین مبین اسلام نیز بهعنوان یک دین جامع و نظاممند، میتوان به اصول و مبانی مهمی در زمینه مشارکت اجتماعی مردم، ازجمله در حوزه مدیریت شهری دست یافت. مبانی نظری ضرورت مشارکت مردم در مدیریت شهری بر اصولی همچون شورا و مشورت، عدالت اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، احترام به حقوق عمومی، اصل تعاون، مبارزه با فساد، لزوم بهرهگیری از همه تخصصها، رعایت حقالناس، حق نقد و نظارت بر حاکمان و مدیران جامعه و رفتار مشفقانه مسئولان با مردم استوار است.در نگاه متداول و رایج بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا اصول نظری، تئوریها و چارچوبهای علمی بهدنبال مشارکت فعال مردم در فرایندهای تصمیمگیری، برنامهریزی و مدیریت عمومی را از طریق شفافیت، عدالت اجتماعی، توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار به افزایش کارآمدی، مشروعیت و انسجام اجتماعی در جوامع است. بنابراین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری آثاری همچون بهبود تصمیمگیریها، تقویت اعتماد عمومی، کارآمدی بیشتر، پایداری اجتماعی، افزایش شفافیت و پاسخگویی، تقویت حس تعلق و همبستگی اجتماعی، نوآوری و ایدهپردازی، کاهش نارضایتی واجتماعی، بهبود استفاده از منابع شهری، آموزش و توانمندسازی شهروندان، افزایش سرعت و اثربخشی اجرای پروژهها، پیشبرد توسعه پایدار، تقویت و توسعه سرمایه اجتماعی،مدیریت بهینه منابع شهری، نوآوری و خلاقیت اجتماعی، افزایش امنیت شهری، کاهش هزینههای شهری و تسریع در اجرای پروژهها و .. را بهدنبال خواهد داشت.روشهای مشارکت شهروندان نیز بسیار متنوع است. اما طرح «من شهردارم» از مصادیق مشارکت مردمی در مدیریت شهری مزایای بسیاری دارد، اما چالشهای نهادی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و سیاسی میتواند موفقیت این فرایندها را تحتتأثیر قرار دهد. این طرح مبانی قابلقبولی دارد اما بعضا اشکالاتی هم در اجرا دارد و امید است آنها رفع شود.
تقویت مشارکت مردمی
در همینه زمینه :