میدان نبرد رستم و شبرنگ
نام: کلکچال
موقعیت: ارتفاعات شمال تهران
در نقشههای قدیمی تهران، قله کلکچال مثل برخی محلههای شمال پایتخت جزو مازندران بوده اما در جغرافیای جدید بهعنوان یکی از مرتفعترین قلههای تهران معرفی شد.
کلکچال که شمال دربند و در منطقهای خوشآبوهوا واقع شده با گذشت زمان به مقصد نخست کوهنوردان تهرانی تبدیل شد و با راهاندازی تلهسیژ توچال دسترسی به قله کلکچال در مقایسه با سالهای دور آسانتر شد. روایتهای مختلفی درباره دلیل نامگذاری قله کلکچال نقل شده که بیشتر آنها به سالهای دور تعلق دارند. داریوش شهبازی درباره وجه تسمیه قله کلکچال میگوید: «در زبان اهالی برخی مناطق شمالی تهران که تا فیروزکوه و بخشهایی از مازندران امتداد پیدا میکند، واژههای مشترکی داریم؛ مثل کلچاقو، کلبیل و... که در این واژهها کل بهمعنای کوتاه است. از آنجا که کلکچال در کنار توچال قرار دارد این احتمال که کلکچال بهمعنای قله کوتاه (در مقایسه با توچال) باشد دور از ذهن نیست. چال هم بهمعنای گودال است، اما مثل چالمیدان و چالحصار، با گذشت زمان، واژه بهاصطلاح مغلوب میشود و معنای آن کاملا تغییر میکند و از گودی به مکانی مرتفع تبدیل میشود. تصور من این است که درباره کلکچال، مغلوب شدن و وارونگی واژه رخ داده و این قله نام امروزی را پیدا کرده است.»
درباره تاریخچه قله کلکچال روایتهای تاریخی مختلفی نقل میشود. در منظومه حماسی شبرنگنامه که در قرن هفتم هجری سروده شده، کلکچال در ادبیات فارسی خانه دیو سفید بوده و نبرد رستم با شبرنگ در این مکان بوده اما برخی دیگر از پژوهشگران ادبی، کلکچال آمل را میدان نبرد رستم و شبرنگ میدانند. شهبازی درباره افسانههایی که درباره کلکچال روایت شده میگوید:«اینکه کلکچال خانه دیو سفید بوده نیازمند یک منبع موثق تاریخی است و به گمانم در این مورد خاص منبع مکتوب قابل اعتنایی نداریم.»