درمان از راه بازی
کشف اضطراب کودکانه با بازی قصه و نقاشی
زهرا رفیعی
خبرنگار
پایه سرم را بلند کرده و آنرا از روی صندلی کوتاه اتاق بازی رد میکند. مینشیند جلوی تلویزیونی که به آن ایکسباکس وصل شده است. بیحریف واقعی بازی را دست میگیرد و یک گل میزند. نای بلند شدن ندارد ولی دوستان تازهاش در اتاق بازی بیمارستان برایش شادی پس از گل نشان میدهند. دوستانش هم بیمارند. آنها هم در بیمارستان محک برای درمان نوعی از سرطان بستری شدهاند. گوشه دیگر اتاق 2 دختر 12-10ساله با مربی جوانشان در حال بازی هستند. تاس را میاندازند و نوبتی شانس خود را در برداشتن درست مهرهها امتحان میکنند. بهدست آنها هم آنژیوکت وصل است و یکی از آنها در مرحلهای از شیمی درمانی است که باید ماسک بهصورت داشته باشد.
بخشهای بستری هر طبقه از این بیمارستان اتاق بازی خود را دارد و در طبقه دیگر هم بیماران کوچک دارو بهدست با هم بازی میکنند. بیحالی جسمشان مانع از شادی بردشان نمیشود، مربی هدایتشان میکند که لیوانهای رنگی را با همکاری هم روی هم بچینند. علی موهای سرش بر اثر شیمی درمانی ریخته و بیحال و ضعیف است، اما لابهلای همین حسهای دردناکش، جر زنی هم میکند و زودتر از تیم مقابل زنگ برد را میزند. میخندد و در نهایت تن به قوانین بازی میدهد اما جریمهاش این است که یک دهن آواز بخواند. پس از خجالت کشیدنهای بسیار و شرط گذاشتن برای اینکه خالهها (منظورش غریبههاست) او را نبینند، میخواند: یه روزی دنیا خوب بود و آروم بود واسه زندگی همه چی آسون بود/ هرکی کارشو میکرد حالشو میبرد تکلیف روزاش معلوم بود/ یکی اومد گفت حالش بده قلبشو انگاری طوفان زده/ یکیو میخواد اسمش لیلیه آره درسته مجنون بود.... همه دست زدند و گفت برایتان کنسرت میگذارم و گنگم استایل هم میرقصم.
بازی در این بیمارستان ابزاری برای عبور از درد و همراهی بهتر کودک بیمار برای درمان است. لیلا جعفری مسئول واحد کودک بخش روانشناسی درباره استفاده از بازی درمانی برای کودکان به همشهری میگوید: آدم بزرگها هر مشکلی که برایشان پیش بیاید برای دریافت مشاوره به متخصص مراجعه میکنند ولی کودک نمیتواند از چنین امکانی استفاده کند؛ بهخصوص کودکان بیمار. آنها نمیدانند چه اتفاقی برایشان در فرایند درمان در حال رخ دادن است. والدین این کودکان از نشانههایی از اضطراب، وسواس، افسردگی و خشم شکایت دارند. روشهایی مثل بازی درمانی و قصه درمانی تکنیکهایی هستند که برای بهبود شرایط استفاده میشود. آنها در قالب بازی از دنیای کودکیشان فاصله نمیگیرند و یاد میگیرند که چطور فرایند درمان را طی کنند؛ تجربه نشان داده است که با بازسازی فرایند رادیوتراپی در قالب بازی و قصه درمانی کودکان بیمار همکاری بیشتری با کادر درمان خواهد کرد. در نتیجه از اضطراب ناشی از درمانهای بعضا دردآور مانند نمونهگیری از مغز استخوان تا حدود زیادی پیشگیری خواهد شد.
وی میگوید: برای همه کودکان نمیتوان توضیح داد که قرار است چه اتفاقی برایشان رخ دهد. بچههای زیر ۷ سال بهدلیل اینکه درکی از شرایط ندارند نسبت به والدین خود خشم دارند؛ به آنها میگویند که شما من را میآورید پیش دکتر که به من آمپول بزند، شما به دکتر میگویید که من تب دارم و او نمیگذارد من از بیمارستان بروم، چرا خواهر یا برادرم مجبور نیستند و من مجبورم و.... تنها در قالب بازی است که میتوان شرایط را برای او تسهیل کرد و به او فهماند که در فرایند شیمیدرمانی موهایش میریزد. هنوز بچههایی که دچار سرطان میشوند در مدرسه و مهد کودک و بین همسایه و فامیل طرد میشوند. کودکان مبتلا به سرطان با بازی در میان کودکانی شبیه بهخود از انزوای تحمیلی فاصله میگیرند. اگر فرایندی یا آموزهای در اتاق درمان تجربه شود، بعدها بیرون اتاق درمان هم قابل تکرار است.
اتاق بازی فقط مختص کودکان خردسال نیست، بهناز آسنگری مدیر واحد خدمات حمایتی بیمارستان محک درباره بازیهایی که برای کودکان تهیه میشود، میگوید: اصولا برای بازی درمانی، اسباببازیها بهگونهای انتخاب میشود که برای یک تفریح یا آموزش جمعی طراحی شده باشد. علاوه بر اینکه اسباببازیهایی هم برای کودکانی که دچار معلولیت شدهاند تهیه میشود. از سوی دیگر ابزارها در بازی درمانی برای بیماریهای مزمن مانند سرطان باید قابلیت ضدعفونی شدن هم داشته باشد.
درمان کودک بدون درمان والدین معنا ندارد
رواندرمانی کودک بدون اصلاح و تغییر در والدین مؤثر نیست. روند درمان شناختی- رفتاری در کودکان نیز شامل انجام تکلیف در منزل است. مونا فلسفی در اینباره میگوید: مشکل اصلی کودک والدین اوست. همزمان با درمان کودک با بازیدرمانی، والدین نیز باید روشهای فرزندپروری را یاد بگیرند. مثلا اگر آنها پرخاشگر باشند، قطعا کودک نیز مضطرب و پرخاشگر خواهد شد. تازمانی که رفتار پدر و مادر تغییر نکند، کودک نیز تغییر نخواهد کرد. والدین باید بتوانند رابطهای مؤثر و باکیفیت با کودک خود برقرار کنند. خیلی از آنها میگویند ما همیشه با کودکمان بازی میکنیم. به این والدین توصیه میشود برای خرید فرزندشان را با خود بیرون ببرند و نظر وی را در مورد مثلا خرید نوع ماکارونی بپرسند. در این بین تنبیه بدنی و با صدای بلند حرف زدن بهطور کامل باید حذف شود. تنبیه در روش صحیح فرزندپروری شامل 2بخش نادیدهگرفتن و محرومسازی است و فقط درصورتی که بهخود و دیگران آسیب وارد کند، باید مانع شد.
اختلالاتی که در بازی درمانی کشف میشود
بازیدرمانی معمولا یک فرایند طولانی است. مونا فلسفی درباره اختلالاتی که در بازیدرمانی کشف و رفع میشود، میگوید: با بازیدرمانی میتوان انواع اختلالات اضطرابی مانند اضطراب فراگیر و ترومای عاطفی و نشانههای آنها را که ازجمله آن کابوس و شبادراری است، درمان کرد. همچنین وسواس، افسردگی و بیشفعالی را میتوان با بازیدرمانی رفع کرد. اما مواردی وجود دارد که برای کودکان باید مداخلات دارویی نیز انجام داد. در مواردی که بسیار حاد نیست میتوان با بازیدرمانی خلق کودک را بهبود بخشید. بازی، هیجانات کودک را تخلیه میکند. هر آنچه کودکان حین بازی بگویند، نشان از واقعیتی در پس ماجراست. بچههای ایرانی معمولا کمالگرا هستند و دوست ندارند در بازی شکست بخورند. وقتی بازی بر وفق مرادشان پیش نرود، پرخاشگری میکنند. در بازیدرمانی مهارتهایی مانند مهارت ارتباط مؤثر، دوستیابی و سازگاری اجتماعی به کودکان آموزش داده میشود.
بازی معجزه میکند
بازیدرمانی راهی است که درمانگر با آن وارد دنیای درونی کودک میشود و از میان حرفها و حرکات کودکانه پی به ریشه اختلالات روانی کودک میبرد. مونا فلسفی، رواندرمانگر کودک در گفتوگو با همشهری درباره بازیدرمانی میگوید: بازیدرمانی یک روش شناختی - رفتاری است. در این روش از روی بازی، نحوه گفتار و حتی نحوه نشستن کودک میتوان پی به اختلالات روانی او برد؛ مثلا کودکی که روی زمین بازی شنی نمینشیند یا دست به گل نمیزند، احتمالا وسواس دارد یا بچه پرخاشگر وسیله بازی را پرتاب میکند. ضمن اینکه معمولا والدین با یک شکایت مانند پرخاشگری، شبادراری یا ناخن جویدن کودکشان به متخصص مراجعه میکنند. از طریق بازیدرمانی احساس و فکر کودک کشف شده و سپس چرخه رفتاری او تغییر داده میشود.
از آنجا که بازی برای کودک فرایندی لذتبخش و خودجوش است به آن تن میدهد. این رواندرمانگر کودک میگوید: کودک ۳ تا ۱۰ سال را نمیتوان مثل فردی بزرگسال پشت میز نشاند و از او خواست که مشکلاتش را بیان کند. پس بازی تنها راه ورود به دنیای اوست. استخر توپ، کفپوشهای رنگی، قفسههایی پر از اسباببازی و وسایل نقاشی او را به حرف خواهد آورد. قصه درمانی نیز مجموعه بازیدرمانی است که با سوم شخص قرار دادن یک حیوان (برای کودکان زیر ۸ سال) و یک بچه (۸ سال به بالا) مشکلاتی را که میدانیم وجود دارد شناسایی میکنیم؛ مثلا برای بچه زیر ۸ سال داستانی را تعریف میکنیم و در لابهلای آن میگوییم «بهنظر تو سگ کوچولو برای چی ناراحته» و «از دست کی ناراحته». هر جوابی که بدهد دقیقا مشکل خودش است؛ مثلا اگر بگوید« «نکنه مامان بابا میزننش» میتوان به ریشه مشکلات کودک پی برد. به کودکان در بازیدرمانی یاد داده میشود که احساسات خودشان را با نشان دادن شکلکهای خنده، ترس، خشم و... بیان کنند. درمانگر در لابهلای بازی وقتی شکلک ناراحت را نشان میدهد، میپرسد: «بهنظرت چرا ناراحته»، «تو هم ناراحت میشی»، «از دست چهکسی ناراحت میشی» و... با این روش احساسات بچهها از درونشان بیرون کشیده میشود. بیشتر کودکان به پرسشهای صریح و مستقیم بزرگسالان جواب نمیدهند ولی بازی معجزه میکند. بچهها موجودات باهوشی هستند که لحن و حالت چهره دیگران را میفهمند.
مونا فلسفی رواندرمانگر کودک با اشاره به اینکه نقاشی خانواده از ابزارهای بازیدرمانی است، میگوید: نقاشی خانواده اسرار زیادی را آشکار میکند. بچههایی که والدینشان طلاق گرفتهاند آنها را کوچک و از هم جدا میکشند و یا برعکس خود را در وسط کشیده و دست والدین را در دستان خودشان میکشند. کودکی که وسواسی است، نقاشی را با جزئیات کامل میکشد. وقتی نسبت به یکی از اعضای خانواده خشم داشته باشد او را نمیکشد. وقتی پدر در خانواده حضور کمتری دارد او را بسیار کوچک میکشد.