جهاد سرخ انارها
الناز عباسیان
دلش خون بود مثل انارهای باغش. دلش خون بود مثل دل هزاران پدری که در غزه پرپر شدن پارههای تنش را دیدند، تا اینکه کمی از این خون دل خوردنش را کم و دلش را سبک کرد. همین که فرمان مقام معظم رهبری در حمایت از مردم مظلوم غزه را شنید، دست شست از محصول باغی که یک سال برایش زحمت کشیده بود. با خودش قرار گذاشت حالا که هر کسی با هر توانی گوشهاي از جریان مقاومت را گرفته، انارهای باغش را برای شادی مردم جنگزده غزه هبه کند. نکته جالبتر نحوه رساندن ثمره باغ به جبهه مقاومت است که خوانش این روایت از زبان «رضا فرهادی» صاحب باغ خواندنی است.
انارهایی که نذر مقاومت شدند
خوش به حال این میوههای بهشتی که از زمین باغداری در قم طعم و رنگ و لعابی گرفتند تا سببی باشند برای شادی مردم مظلوم و آواره آن سوی مرزها. چه خوب عاقبت به خیر شدند. اما عاقبت به خیرتر از همه «رضا فرهادی» صاحب باغ است. خودش میگوید: «من باغدار و کشاورز نیستم. شغل اصلیام تولید وعرضه محصولات فرهنگی و شهدایی است. شک ندارم که این باغ هم از برکتی است که شهدا به مال کم برکت میدهند. امسال در نزدیکیهای کاشان یک باغ 1500متربعی با حدود 500درخت انار گرفتم و اسمش را حدیقه الشهدا گذاشتم. دوستانم میگفتند حتما میخواهی اینجا را هم حسینیه کنی! حتی به نیت شهدا چند نخل هم داخل باغ کاشتم. راستش از همان اول هم نیت کرده بودم بخشی از محصول باغ را هر سال صرف کار خیر کنم. اول پاییز وقتی نخستین محصول باغ به ثمر نشست همزمان شد با فرمان حضرت آقا. از بیش از یک تن و اندی انار، فقط به قدر خوردن نوبرانه برای خانواده برداشتم. خوشبختانه اهل خانه هم حمایت کردند. بیشتر از همه همسرم که حتی میگفت این مقدار کم نوبرانه هم هدیه به جبهه مقاومت شود.»
باغی که سنگر شد
«به میزبانی انارهای بهشتی دعوتید، قرارمان: پنجشنبه، ساعت14، جاده قدیم قم - کاشان روبهروی پادگان خیبر، قبل از پمپ بنزین، علامت پرچم»؛ همین پیام کافی بود تا دوست و آشنا حتی غریبه مهمان باغ فرهادی شوند. وقتی خبر به گوش یکی از دوستان آقارضا رسید، بانی شد تا با وعده مختصری به نیت حضرت زهرا(س) از مهمانان باغچه پذیرایی کند. دوستی که هر سهشنبه در طریق المهدی مسیر قم تا جمکران موکب دارد و حالا میخواست در کار خیر آقارضا شریک شود و بساط موکبش را پنجشنبه در باغچه او پهن کند. آقارضا و همسرش هم تصمیم گرفتند چای آتشی بهدست مهمانها بدهند و خاطره آن روز را برایشان ماندگارتر کنند. جالب اینکه از شهرهای مختلف شمالی و حتی جنوب ایران برای خرید چند کیلو انار به باغ او آمدند و مبلغی چندین برابر قیمت واقعی انار برای جریان مقاومت هزینه کردند.
حمایت از غزه پول کلان نمیخواهد
نحوه کمک این باغدار 43ساله به جریان مقاومت هم خودش ماجرایی دارد. ما هم مثل خیلیها تصور کردیم او محصولش را چیده و در بازار فروخته و دست آخر پول حاصل از فروش انارها را به جبهه مقاومت هدیه داده است. اما این فعال فرهنگی به این روش بسنده نکرده و با نحوه فروش متفاوت محصولش هم فرهنگسازی کرده است. خودش اینطور تعریف میکند: «دوست داشتم دیگران را هم به این دست کارها تشویق کنم. ایدهای به ذهنم رسید. در گروههای خانوادگی و دوستانه در شبکههای مجازی پیامی ارسال کردم با این محتوا: «سلام دوستان بفرمايید انار! باسلیقه خودتون انار بچینید با قیمت مناسب. مبلغ خرید انار را بهحساب دفتر آقا برای جبهه مقاومت واریز کنید. قیمت پیشنهادی هر کیلو انار 20هزار تومان.» باورتان نمیشود که چقدر از این پیام استقبال شد. نهتنها آشنایان و همشهریها که از شهرهای مختلف و آدمهای غریبه هم مشتری انارهای باغ شدند. با این کار چند هدف داشتم. هم میخواستم یک روز به یادماندنی برای دوست و آشنا در باغ انار فراهم کنم و هم آنها را در کمک به جبهه مقاومت شریک و همراه کنم. میخواستم بگویم که کمک به مردم جنگزده غزه و لبنان، ثروت کلان و طلای زیاد نمیخواهد. هر کسی در هر جایگاهی میتواند به دعوت حضرت آقا لبیک بگوید. حالا ممکن است زن خانهدار باشد یا یک کارمند یا باغدار و کشاورز. مهم نیت است. حتی همان کسی که به باغ آمد و یک کیلو انار خرید هم حامی مردم مظلوم است. اتفاقا به همینخاطر است که این کار کوچک ما خیلی رسانهای شد. اینکه با سادهترین چیزها مثل همین انار هم میشود به جنگ با اسرائیل رفت.»