اجارهخانه در سال1301؛ راحتتر از خرید یک متر چلوار
لیلا باقری
اجارهنشینی در تهران حالا یکی از مشکلات بزرگ مردم و غصه سر دلشان است، بهویژه وقت جابهجایی، اما در طهران قدیم اجارهنشینی مساوی با خوشنشینی بود.
طبق سرشماریای که در سال1301 در طهران انجام شده بود ما آن سالها 12430خانه شخصی با حدود 9اتاق و 7200خانه اجارهای با تقریبا 8اتاق داشتیم. این آمار میگوید تقریبا نصف بیشتر مردم تهران خانه شخصی داشتند، اما رقم قابل توجهی، یعنی کمی کمتر از نصف هم خانه نداشتند. اما جالب اینکه اجارهنشینی در سال1301 در تهران بهدلیل بیپولی و گرانی زمین و ساختوساز نبود، بلکه مردم آنقدر در اجارهنشینی راحت و بیدغدغه بودند که کسی احساس نیاز برای ساخت خانه نمیکرد. اجارهنشینی بود و خوشنشینی وگرنه تهیه خانه در تهران بهراحتی تهیه کفش و لباس بود و پول هر متر زمین در طهران به اندازه پول یک متر چلوار و چیت. تازه میتوانستند کل زمین را هم نسیه بردارند و جواز گرفتن و بلدیه رفتن و نقشه معماری آنچنانی هم نمیخواست.
با این حال تقریبا نیمی از مردم مستأجر بودند، چون اجارهنشینی مزاحمت یا آزاری برایشان نداشت و بهمراتب از داشتن خانه راحتتر بود و دردسر ساخت خانه و مخارج تعمیر و رسیدگی را هم نداشت. کسی از مستأجر پول پیش زیاد نمیخواست و به تعداد فرزند و مهمان و رفتوآمدش کاری نداشت. البته مردم اعصابی خراب نداشتند که بخواهند به تعداد فرزند مستأجر حساس یا نگران خط وخش افتادن روی دیوار خانه باشند. صاحبخانهها میگفتند وقتی خرج بچهها را کس دیگری میدهد، ما چرا کار به تعداد اولاد مردم داشته باشیم. مستأجر و صاحبخانه وقت اجاره با هم تاریخی را مقرر میکردند و سر آن تاریخ مستأجر خانه را تخلیه میکرد، مگر اینکه صاحبخانه رضایت داشته باشد. سر ماه هم مستأجر اجارهخانه را میپرداخت، حتی اگر به نان شبش محتاج بود. در کل رضایت صاحبخانه خیلی مهم بود، چون مستأجر معتقد بود اگر صاحبخانه راضی نباشد، نمازی که در خانهاش میخوانند و روزهای که میگیرند همه برای صاحبخانه منظور میشود، چون مکان غصبی میشود. بعضیها خانه را دربست اجاره میکردند که بسته به میزان اتاقها از ماهی یک تومان بود تا 2تومان و 25قران. برخی هم اتاقی و صندوقخانهای اجاره میکردند. جالب اینکه برخلاف امروز که کلی خانه خالی هست که اجاره نمیدهند و مستأجرها سرگردانند، آن زمان مردم اعتقاد داشتند سرپناه دادن به دیگران ثواب دارد و شکرانه خانهدار بودن خودشان است. مثلی هم داشتند که «خانه پر از دشمن باشد، اما خالی نباشد.» روی همین حساب بود که به اندازه نیاز خودشان اتاق برمیداشتند و بقیه را اجاره میدادند. اگر هم کسی از آنها اتاقی برای اجاره میخواست و جواب منفی میشنید واقعا به این دلیل بود که آن آدم اتاق خالی نداشت و اگر داشت، بدون سؤال و جواب خاصی و گرفتن پول پیش اتاق را اجاره میداد. این وسط فقط مردهای مجرد و بدون خانواده بودند که بهسختی اتاق برای زندگی پیدا میکردند. شما دلتان نمیخواهد حداقل در فقره اجارهنشینی یک عقبگرد 100ساله داشته باشید؟