به رغم تهدیدهای جنونآمیز ترامپ عدهای همچنان دنبال مذاکره با اوهستند
اعتماد به دیوانه؟!
ترامپ به بهانه آزادسازی اسرای اسرائیل، خاورمیانه را تهدید کرد
علیرضا احمدی، رضا عمویی-روزنامهنگار
این روزها در شرایطی که رئیسجمهور منتخب آمریکا در حال شاخ و شانه کشیدن برای خاورمیانه است، برخی جریانهای داخلی بیتوجه به پیشینه سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران در دور نخست ریاستجمهوریاش، بار دیگر در حال کوک کردنساز «مذاکره» هستند؛ رویکردی که مصداق «آزموده را آزمودن خطاست» بهشمار میآید.
ترامپ در تازهترین موضعگیری خود پیرامون تحولات خاورمیانه، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «تروث» خط و نشان تازهای برای این منطقه کشید و ضمن تأکید بر «آزادی فوری گروگانهای اسرائیلی در غزه»، تهدید کرد که چنانچه این گروگانها تا 20ژانویه، یعنی قبل از ورود او به کاخسفید، آزاد نشوند، خاورمیانه «تاوان سنگینی» خواهد داد. رئیسجمهور منتخب آمریکا همچنین تهدید کرد که اگر این اتفاق نیفتد، «در خاورمیانه و برای مسئولانی که این «جنایات علیه بشریت» را انجام دادند، جهنمی واقعی به پا خواهد شد».
اگرچه ترامپ در تازهترین لفاظی خود، نامی از ایران نبرده و بهطورکلی «خاورمیانه» را مخاطب تهدیدهای خود قرار دادهاست، اما رویکردهای گذشته و همچنین ترکیب کابینهاش، بیش از هر چیز از راهبردهای خصمانه رئیسجمهور منتخب آمریکا علیه مردم ایران حکایت دارد؛ رویکردی که در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ در چارچوب سیاست «فشارحداکثری» ظهور و بروز یافت.
در چنین شرایطی و با وجود اینکه چهرههای نزدیک به ترامپ نیز در هفتههای اخیر بر استمرار مواضع ضدایرانی ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش تأکید میکنند، برخی جریانهای داخلی در تلاشند بار دیگر «مذاکره با ترامپ» را بهعنوان «تنها نسخه موجود» جلوه دهند؛ آدرس غلطی که برخی دولتهای گذشته نیز براساس آن، همه تخممرغهای خود را دراین سبد چیدند، اما درنهایت رهاورد نهایی، بدعهدی طرف مقابل و تحمیل فشارهای فزاینده اقتصادی به مردم بود.
با وجود این اما برخی در داخل همچنان با پیش کشیدن این گزاره که «رئیسجمهور ایران آماده مذاکره با ترامپ است»، میکوشند دولت چهاردهم را نیز به مسیری هدایت کنند که نهتنها چشمانداز روشنی ندارد، بلکه دیوانهای را طرف اعتماد قرار میدهد که کارنامهای سیاه در انجام اقدامهای خصمانه علیه ایران دارد.
بایدها و نبایدهای مذاکره
دل بستن یکطرفه به «مذاکره» و القای اینکه این راه، تنها گزینه پیشروی کشور بهحساب میآید، در شرایطی است که ایران طی سالهای اخیر هیچگاه از مذاکره روی گردان نبوده، اما کارنامه طرفهای مقابل سرشار از بدعهدیهایی است که عبرت آن، باید همواره در مقابل دیدگان دولت چهاردهم و مذاکرهکنندگان باشد. براین اساس توجه به بایدها و نبایدهای راهبردی، بیشاز پیش ضروری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
بایدها
اهمیتزدایی از مذاکره: تصمیمسازان دولت چهاردهم با درپیش گرفتن چنین رویکردی، میتوانند از موضع قدرت با طرف مقابل مواجه شوند.
توجه به ظرفیتهای داخلی: توجه ویژه به خنثیسازی تحریمها، میتواند برگ برندهای برای ایران در هر نوع مذاکره با طرفهای غربی باشد.
مذاکره از موضع قدرت: تنها مذاکرهای میتواند برای کشور «دستاورد» بهحسابآید که از موضع اقتدار باشد، در غیراینصورت نتیجه ملموسی برای کشور بهدنبال نخواهد داشت.
تمرکز مذاکراتی: مذاکره با طرفهای غربی تنها باید بر رفع تحریمها متمرکز باشد. نباید به طرف مقابل اجازه داد با پیش کشیدن موضوعهای مختلف، مذاکرات را وارد مارپیچ امتیازگیری کند.
تدوین سناریوهای مختلف: نکته اساسی این است که در مواجهه با طرف غربی، باید با سناریوهای مختلفی دور میز مذاکره حاضر شد تا دست مذاکرهکنندگان در پیشبرد راهبردهای مدنظر باز باشد.
مذاکره معطوف به نتیجه: سابقه مذاکراتی ایران و غرب نشان میدهد که لازم است با قاطعیت از هدایت مذاکره به مسیر «مذاکره برای مذاکره» جلوگیری شود؛ راهبردی که هدف اصلی آن، کسب امتیاز از ایران است.
توجه به توازن منطقهای: یکی از اساسیترین موضوعهایی که میتواند راهگشای هر نوع مذاکرهای باشد، توسعه همکاریهای منطقهای برای عبور از فشارهای غربی است.
توجه به سود و زیانها: هر نوع مذاکره اصولا باید با درنظر گرفتن سود و زیانهای موجود باشد، آنهم براساس تجربههای گذشته
نبایدها
پیوند نزدن همه امور به مذاکره: نباید تجربه گذشته تکرار شود؛ تجربهای که با چیدن همه تخممرغها در سبد مذاکره، از بسیاری ظرفیتهای داخلی غفلت شد.
بیتوجهی به فریبهای تبلیغاتی: یکی از مهمترین ابزارهای غرب برای مذاکره، اعمال فشارهای رسانهای و تبلیغاتی است که بیتوجهی به آنها از ضروریات هر مذاکرهای است.
خودداری از بیاعتماد کردن شرکای راهبردی: سرمایهگذاری بیش از اندازه بر موضوع «مذاکره با غرب» نباید مانند تجربههای گذشته، زمینهساز دور شدن ایران از شرکای راهبردیاش شود.
مارپیچ امتیازدهی: نباید به طرفهای غربی اجازه داد با اعمال فشارهای چندوجهی، ایران را در جریان مذاکرات وارد «مارپیچ امتیازدهی» کنند.
دوری از توافق بیتضمین: تجربههای گذشته نشان میدهد نباید وارد مذاکره و توافقی شد که طرفهای مقابل در برابر اجرای تعهدهای خود، تضمین ملموس و کارآمدی ارائه نمیدهند.
خودداری از سیاهنمایی: طی هفتهها و ماههای اخیر شاهد برخی تصویرسازیهایی از وضعیت کشور توسط برخی مقامهای دولتی بودهایم که میتواند به مثابه پالسی به طرف مقابل بهمنظور اعمال فشارهای فزاینده بر ایران باشد.
عدماعتماد به وعدهها: هر نوع مذاکره و توافقی با طرفهای مقابل نباید بر مبنای اعتماد به وعدههای طرف مقابل استوار شود، چراکه مانند تجربههای گذشته، نتایج زیانباری برای کشور بهدنبال خواهد داشت.
جلوگیری از زیادهخواهیها: مذاکره با طرفهای غربی باید با توجه به این نکته باشد که زیادهخواهی و گسترش دادن دایره مطالبات و خواستهها از ایران، از اصلیترین رویکردهای مذاکراتی طرفهای غربی است.
فریب نخوردن بازی پلیس خوب و بد: تجربه مذاکرات گذشته نشان میدهد در هر نوع مذاکرهای با طرف غربی نباید وارد بازی «پلیس خوب؛ پلیس بد» آمریکاییها و اروپاییها شد.
نقشه راه مذاکره
رهبرمعظمانقلاب طی سالهای اخیر و در مقاطع مختلف به تشریح راهبردهای اصولی در زمینه مذاکره با طرفهای غربی و بهویژه آمریکاییها پرداختهاند که باید نصبالعین تصمیمسازان دولتی در هر مذاکرهای باشد.
توجه به فریبهای رسانهای مبنی بر اینکه ایران بهدنبال مذاکره است.
درنظر داشتن سابقه طولانی غرب و در راس آنها آمریکا در عهدشکنی و از پشتخنجر زدن به ایران
مراقبت از اینکه نقطه وحدت در ایران درباره «دشمن بودن آمریکا»، به وسیله اختلاف تبدیل نشود.
هشدار درباره از بین بردن قبح مذاکره با آمریکا
مقابله با تصور از مذاکره بهعنوان عقبنشینی
حرکت براساس موضع انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
عدممذاکره بر موضوعهای محوری انقلاب اسلامی
درنظر داشتن زیانها و ضررهای مذاکره با آمریکا
تسلیم فشارهای غربی نشدن
مراقبت از «تله مذاکره» بودن
توجه ویژه داشتن به ابزارهای مقابله با فشارهای غربی
توجه به فریبهای مذاکراتی
مراقبت از تله «نفوذ»
مذاکره به مثابه راه نفوذ
12آبانماه 1398
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
مهمترین پاسخی که جمهوریاسلامی در مقابل توطئههای آمریکا داده، این بوده که راه نفوذ مجدد سیاسی آمریکا به کشور را بسته. اینکه گفته میشود «مذاکره نکنیم، مذاکره نکنیم»، یکی از موارد و ابزارهای همین جلوگیری و بستن راه ورود آمریکاست.
تله مذاکره
8خردادماه 1398
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان
و پژوهشگران دانشگاهها
مذاکره برای این است که محصول فشارها چیده شود. فشار بیاورند، طرف که خسته شد، میگویند مذاکره کنیم؛ پشتمیز مذاکره، همان چیزی را که زمینهاش را با فشار فراهم کردهاند نقد میکنند؛ مذاکره با آمریکا این است. راهبرد او مذاکره نیست؛ راهبرد او فشار است و مذاکره یک ذیلی است در مقابل فشار.
... این مذاکره نیست
27مردادماه 1389
بیانات در دیدار کارگزاران نظام
... از قبل هم دولتهای آمریکا به ما پیشنهاد میدادند برای مذاکره؛ ما هم همیشه این پیشنهاد را رد کردهایم. البته دلایلی وجود دارد، اما یک دلیل واضح این است که مذاکره در سایه تهدید و فشار، مذاکره نیست. یک طرف مثل ابرقدرتها بخواهد تهدید کند و فشار بیاورد و تحریم کند و یک دست آهنیای را نشان دهد و از آن طرف هم بگوید خیلی خوب، بنشینیم پشت میز مذاکره! این مذاکره، مذاکره نیست.
هشدار درباره تبدیل نقطه وحدت به مبنای اختلاف
26دیماه 1376
بیانات در خطبههای نمازجمعه
یکی از هدفها از اینکه دائماً میگویند ایران میخواهد با آمریکا مذاکره کند، این است که میخواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بودهاست، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران بهخاطر اینکه میدانستند دولت آمریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی آمریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار میگذاشتند و متحد میشدند. مقابله با آمریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است.
تئوری مرد دیوانه و دونالد ترامپ
تئوری مرد دیوانه (Mad Man)، اشاره به سیاستمداری است که او را غیرقابل پیشبینی نشان میدهد تا دشمنان از هراس واکنشهای او، به سازش تن دهند. ترامپ با تصمیمات ناگهانی و زبان تهاجمی در قبال کشورهایی مانند ایران، کرهشمالی و چین، این رویکرد را اجرا کرد. نتایج شامل برخی موفقیتهای موقت (مانند مذاکرات کرهشمالی) و پیامدهای منفی بلندمدت (مانند بیاعتمادی بینالمللی) بود. این رفتار باعث شد برخی او را یک استراتژیست و برخی دیگر، رهبری بیثبات بدانند. این روش، ابزاری پرریسک در سیاست جهانی به شمار میرود.
تئوری مرد دیوانه چیست؟
تعریف کلی: یک استراتژی سیاسی که در آن یک رهبر عمدا خود را غیرقابل پیشبینی یا حتی بیثبات نشان میدهد تا دشمنان یا رقبای سیاسی از تصمیمگیریهای غیرمنتظره او هراس داشته باشند و به سازش یا عقبنشینی تن دهند.
ریشه تاریخی: استفاده شده توسط ریچارد نیکسون در دوران جنگ سرد.
هدف نیکسون: ترساندن رهبران شوروی و ویتنام شمالی با نشان دادن رفتارهای غیرمنطقی.
فلسفه: اگر دشمن شما فکر کند «ممکن است دیوانه باشید و دکمه حمله هستهای را فشار دهید»، احتمالا از درگیری اجتناب میکند.
تئوری مرد دیوانه در دوران ترامپ
تاکتیکهای اصلی ترامپ: اتخاذ تصمیمات ناگهانی و شخصیتی پیشبینیناپذیر. / استفاده از زبان تهاجمی و تهدیدآمیز، بهویژه در سیاست خارجی. / بیاعتنایی به نُرمهای دیپلماتیک و سیاسی.
نمونههایی از رفتار ترامپ در چارچوب این تئوری
کرهشمالی: تهدید به «آتش و خشم» علیه کیم جونگ اون./ سپس، چرخشی ناگهانی به سمت مذاکرات و دیدار مستقیم با رهبر کرهشمالی.
ایران: خروج از توافق برجام و اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران. / ترور سردار قاسم سلیمانی که تنشها را به اوج رساند./ همزمان، ارسال پیامهایی مبنی بر آمادگی برای مذاکره.
چین: جنگ تجاری ناگهانی و اعمال تعرفههای سنگین./ اظهارات غیرمنتظره درباره ویروس کرونا و مسئول دانستن چین برای گسترش آن.
پیامدهای این تئوری در دوران ترامپ
افزایش بیاعتمادی در روابط بینالمللی.
از بین رفتن اعتبار ایالاتمتحده بهعنوان یک بازیگر پایدار و منطقی.
ایجاد شکاف میان آمریکا و متحدان سنتی.
انتقادها به تئوری مرد دیوانه ترامپ
منتقدان: ترامپ را نه یک استراتژیست دیوانه، بلکه یک رهبر فاقد اصول معرفی میکنند./ تأکید بر اینکه رفتارهای او بیش از آنکه حسابشده باشد، ناشی از بیتجربگی و خودمحوری است.
عدمتأثیرگذاری بلندمدت: توافقات کوتاهمدت با کرهشمالی به نتایج پایداری نرسید./ خروج از برجام به جای منزوی کردن ایران، موجب انزوای آمریکا در میان شرکای غربیاش شد.
آیا تئوری مرد دیوانه موفق است؟
حامیان: معتقدند این روش، دشمنان را وادار به محاسبات دوباره و پذیرش شرایط جدید میکند.
منتقدان: به خطرات بلندمدت این رفتار، ازجمله کاهش اعتبار و افزایش تنشهای جهانی اشاره میکنند.
نکته پایانی
درس اصلی از تئوری مرد دیوانه: در دنیای سیاست، غیرقابلپیشبینی بودن میتواند یک ابزار قدرت باشد، اما اگر به افراط کشیده شود، منجر به هرجومرج و بیثباتی خواهد شد.
پرسش کلیدی: آیا ترامپ یک «مرد دیوانه حسابشده» بود یا یک رهبر غیرقابل پیشبینی با پیامدهای غیرمنتظره؟
لات کوچه خلوت
ترامپ ثابت کرده که بیش از عمل، مرد شعارهای تو خالی است
باد در گلو میاندازد، دستانش را تندتند تکان میدهد، گاه گردنش را هم کج میکند و در مواقعی آنقدر هنگام حرفزدن بهخودش فشار میآورد که کل صورتش سرخ میشود؛ او ترامپ است. تهدید بخشی از ابزار اوست و گرفتن ژست لاتها با دهان باز و لبان کشیده بخشی از عادت او هنگام تهدید کردن دیگران است. آخرین تهدیدش را هم در شبکه مجازی اینگونه نوشته است که اگر «گروگانها (ی اسرائیلی) تا قبل از ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵- یعنی روزی که در منصب رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا قرار میگیرم- آزاد نشوند، در خاورمیانه و برای کسانی که مرتکب این جنایتها... شدهاند جهنم به پا خواهد شد.» این نخستین تهدید پرآبوتاب ترامپ در سیاست خارجی آمریکا نیست. او فهرستی از تهدیدات و ادعاها را در سیاست خارجی آمریکا با خود به همراه دارد که فقط در حد تهدید لفظی و شعاری باقی ماندهاند. این گزارش نگاهی به لفاظیهای ترامپ در دوره حضور گذشتهاش در کاخ سفید دارد؛ لفاظیهایی که فقط در حد همان شعار باقی ماندند:
ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا
ادعا: نوامبر 2018، ترامپ اعلام کرد که از ورود همه مسلمانان به ایالاتمتحده جلوگیری خواهد کرد.
واقعیت: فوریه 2019، «مایکپنس» معاون رئیسجمهور آمریکا این ادعا را رد کرد و گفت: قوانین مهاجرتی هیچ ربطی به مذهب ندارند./ این تهدید بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و هیچ اقدام عملیای در پی نداشت.
خط و نشان پوچ علیه پناهندگان سوری
ادعا: سپتامبر 2015: ترامپ وعده داد که درصورت پیروزی در انتخابات، تمامی پناهندگان سوری را از آمریکا اخراج خواهد کرد.
واقعیت: «بتسی فیشر»، مدیر پروژه بینالمللی کمک به پناهندگان: پناهندگان سوری بهصورت غیرقانونی در آمریکا نیستند و هیچ اقدامی برای اخراج جمعی آنها امکانپذیر نیست./ طبق آمار، ۱۵هزار پناهنده سوری پس از جنگ داخلی وارد آمریکا شدند که اخراج تمام آنها غیرعملی بود./ هزینههای بالا برای اخراج این افراد، بیش از ۱۲،۵۰۰ دلار به ازای هر نفر، این اقدام را غیراقتصادی و غیرممکن میکرد.
2تهدید بزرگ علیه مکزیکیها
ادعا: ترامپ در ۲۰۱۶ تهدید کرد که درصورت عدمپرداخت هزینه دیوار مرزی توسط مکزیک، ویزا برای مکزیکیها گران خواهد شد یا ممکن است لغو شود.
واقعیت: هیچکدام از تهدیدات ترامپ به مرحله عمل نرسید./ هزینههای ویزا برای مکزیکیها افزایش نیافت و مکزیک هیچ هزینهای برای دیوار مرزی پرداخت نکرد./ دیوار مرزی بهطور کامل ساخته نشد و بیشتر بهعنوان یک نماد باقی ماند.
شاخ و شانه کشیدن برای چین
ادعا: ترامپ در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۱۶ قول داد که عضویت چین در سازمان تجارت جهانی را لغو خواهد کرد؛ چون آن را یکی از «بدترین ارثیههای بیل کلینتون» میدانست.
واقعیت: قراردادهای WTO اجازه اخراج هیچ کشوری را نمیدهند؛ ازجمله چین./ گری هافبائر، کارشناس مؤسسه اقتصاد بینالملل پترسون تأکید کرد که ترامپ در این زمینه شکست خورد و نتوانست چین را از WTO اخراج کند.
۵۲ هدف در ایران
ادعا: ترامپ اعلام کرد که درصورت حمله ایران به منافع و نیروهای آمریکایی، ۵۲ هدف، ازجمله مراکز فرهنگی ایران، مورد حمله قرار خواهند گرفت.
واقعیت: پاسخ ایران
عملیات: ایران به پایگاههای آمریکا در عراق حمله کرد.
مکانها: پایگاه عینالاسد و پایگاههای دیگری در اربیل.
واکنش آمریکا: هیچ اقدام نظامی دیگری علیه ایران انجام نشد.
نتیجه: تهدیدات ترامپ بینتیجه ماند.
تهدیدات بیپشتوانه علیه کرهشمالی
ادعا: ژانویه 2018 ترامپ گفت که کرهشمالی با «آتش و خشم» روبهرو خواهد شد.
واقعیت: در ژوئن 2018، ترامپ با کیم جونگ اون دیدار و اعلام کرد که کرهشمالی بهترین دوست آمریکا خواهد شد./ تهدیدات قبلی به سرعت به یک رابطه دیپلماتیک تبدیل شد و نتایج ملموسی در بر نداشت./ هیچ پیشرفت ملموسی در روند خلع سلاح هستهای کرهشمالی حاصل نشد.
معامله قرن
ادعا: ترامپ از طرح خود به نام «معامله قرن» برای حل مسئله فلسطین و اسرائیل رونمایی کرد.
طرح شامل واگذاری ۶۰درصد کرانه باختری به اسرائیل و محدود کردن فلسطینیها به شرایطی سخت بود.
واقعیت: گروههای فلسطینی و بسیاری از دولتهای عربی به این طرح اعتراض کردند./ آمار نظرسنجیها نشان داد که بیش از ۸۰درصد فلسطینیان مخالف این طرح بودند./ این طرح هیچگاه اجرایی نشد و نتوانست بهعنوان راهحلی برای صلح در منطقه شناخته شود.
اعتراف غرب به بدعهدی
«بدعهدی»، «غیرقابل اعتماد بودن» و «شکست راهبردهای ترامپ علیه ایران» از موضوعهایی است که طی سالهای اخیر بارها ازسوی کارشناسان و مقامهای غربی و آمریکایی تأیید شدهاست که در ادامه برخی از این اعترافها را میخوانید:
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا: خروج آمریکا از برجام اشتباهی عظیم بود.
باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا: خروج از برجام بدون نقض این توافق ازسوی ایران یک اشتباه جدی بود.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا: خروج آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران اشتباه بسیار بزرگی بود.
نشریه آمریکایی ریسپانسیبل استیتکرفت: خروج ترامپ از توافق هستهای، بدترین اشتباه آمریکا در قبال ایران بود و دولت آمریکا باید این عهدشکنی را جبران کند.
چارلز میچل، رئیس شورای اروپایی: نقض توافق هستهای ایران ازسوی واشنگتن بهمعنای تشدید بیثباتی در خاورمیانه است.
ند پرایس، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا: «خروج یکجانبه» دولت ترامپ از برجام، بزرگترین اشتباه راهبردی سیاستخارجی واشنگتن طی سالهای اخیر بود.
هانس بیلیکس، مدیرکل پیشین آژانس بینالمللی انرژیاتمی: آمریکا با خروج از برجام قانونشکنی کرد و اعتبار شورایامنیت را زیرپا گذاشت.
مانفرد وبر، عضو پارلمان اروپا: نقض برجام ازسوی ترامپ «یک اشتباه استراتژیک» بود.
کرک دورسی، استاد علوم سیاسی دانشگاه نیوهمپشایر: ترامپ چندان اندیشمند نیست. بنابراین بهراحتی ممکن است تحتتأثیر قرار بگیرد و تصمیمهای اشتباهی اتخاذکند، که این مسئله احتمال وقوع جنگ را افزایش میدهد.